• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حمدان بن اشعث قرمط

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حمدان قرمط رهبر و بنیان گذار جنبش قرمطیان در کوفه بود.




حَمْدان قَرْمَط، مشهور به حمدان ‌بن اَشْعَث، رهبر و بنیان‌گذار جنبش قرمطیان در کوفه، در سده سوم هجری.
به‌رغم شهرت وی، در منابع، درباره خانواده و تبار و تولد و آغاز زندگی‌اش تا تاریخ ۲۶۱
[۱] ابن‌ندیم، الفهرست، (تهران)، ج۱، ص۲۳۸.
و بنابه روایتی ۲۶۴
[۲] احمدبن علی مَقریزی، کتاب المقفّی الکبیر، ج۱، ص۲۵۷، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۳] احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۵۳، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
، اطلاعی در دست نیست. حمدان لقب قرمط داشت
[۴] ابن‌جوزی، القرامطة، ج۱، ص۴۴، چاپ محمد صباغ، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
[۵] Faiza Akbar, "The secular roots of religious dissidence in early Islam،p ۳۸۰T the case of the Qaramita of Sawad Al-Kufa", Journal, Institute of Muslim Minority Affairs, vol ۱۲, no۲ (July ۱۹۹۱)
[۶] Detlev Quintern and Kamal Ramahi, Die Gerechtigkeitsbewegungenunter dem Kalifat der Abbasiden (۷۵۰-۱۲۵۸) am Beispiel der Qarmaten und Ihwan as-safa, Hamburg ۲۰۰۶; ص۳۳۰.
او را به سبب کوتاهی‌قد و پاهایش و نیز کوتاهی گامهایش چنین لقب دادند.
[۷] محمدبن محمد بزدوی، کتاب اصول‌الدین، ج۱، ص۲۳۹، چاپ هانس پیترلینس، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۳.
[۸] ابن‌عدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۲، ص۹۲۹، چاپ سهیل زکار، بیروت (۱۴۰۸/ ۱۹۸۸).
[۹] عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۱۶۹، چاپ محمدزاهد کوثری، (قاهره) ۱۳۶۷/ ۱۹۴۸.




بیشتر مورخان وارد شدن حمدان قرمط به دعوت اسماعیلی را با گزارشهای همانندی مطرح کرده‌اند که گاه باهم تفاوتهایی اندک دارند.
وی از سواد کوفه
[۱۰] ثابت‌بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، ج۱، ص۱۸۹، در الجامع فی اخبار القرامطة فی‌الاحساء، الشام، العراق، الیمن، چاپ سهیل زکار، ج ۱، دمشق ، دارحسان، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۱۱] ابن‌جوزی، القرامطة، ج۱، ص۳۸، چاپ محمد صباغ، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
[۱۲] ابن‌عدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۲، ص۹۲۹، چاپ سهیل زکار، بیروت (۱۴۰۸/ ۱۹۸۸).
و از قریه دُور واقع در طَسُّوجِ فراتِ بادقلا/ باذفلی بود.
[۱۳] احمدبن عبدالوهاب نویری، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، ج۲۵، ص۱۸۹، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
[۱۴] احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۵۲، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.

حمدان را نخست حسین اهوازی، یکی از داعیان برجسته اسماعیلی که برای تبلیغ به جنوب عراق گسیل شده بود
[۱۵] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۱۰، ص۲۵.
[۱۶] ثابت‌بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، ج۱، ص۱۸۹، در الجامع فی اخبار القرامطة فی‌الاحساء، الشام، العراق، الیمن، چاپ سهیل زکار، ج ۱، دمشق : دارحسان، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۱۷] احمدبن علی مَقریزی، کتاب المقفّی الکبیر، ج۱، ص۲۵۵ـ ۲۵۷، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۱۸] ابن‌ندیم، الفهرست، (تهران)، ج۱، ص۲۳۸.
، به کیش اسماعیلی درآورد و از او پیمان گرفت.
[۱۹] احمدبن عبدالوهاب نویری، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، ج۲۵، ص۱۸۹ـ۱۹۱، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
[۲۰] ابوبکربن عبداللّه دواداری، کنز الدرر و جامع الغرر، ج۶، ص۴۴ـ۴۶، ج ۶، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
[۲۱] احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۵۲، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۲۲] محمود اسماعیل، الحرکات السّریة فی الاسلام: رؤیَة عصریة، ج۱، ص۱۲۴، بیروت ۱۹۷۳.
[۲۳] Heinz Halm, "The Ismaili oath of allegiance (`ahd) and the ‘sessions of wisdom’ (Majalis-al-hikma) in Fatimid times", in Mediaeval Ismaili history and thought, ed Farhad Daftary, Cambridge ۱۹۹۶ ص ۹۱.

بغدادی
[۲۴] عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۱۶۹، چاپ محمدزاهد کوثری، (قاهره) ۱۳۶۷/ ۱۹۴۸.
به صراحت حمدان قرمط را باطنی خوانده است.
به روایت ابن‌ندیم
[۲۵] ابن‌ندیم، الفهرست، (تهران)، ج۱، ص۲۳۸.
از یک کتاب ردّ اسماعیلیه، حمدان در تأسیس دعوت با عبدالله ‌بن میمون قداح، در ایام مأمون عباسی (متوفی ۲۱۸)، همدست بوده است.
اما این گزارشها با روایت مشهور، مبنی بر این‌که حمدان در نیمه سده سوم به دعوت وارد شد، ناسازگار است.
[۲۶] سامی عیاش، الاسماعیلیون فی المرحلة القرمطیة، ج۱، ص۶۹، بیروت: دار ابن‌خلدون.

همچنین اشاره تلویحی طبری
[۲۷] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۱۰، ص۲۵.
به این‌که حمدان قرمط و پیروانش پیش از آن‌که به کیش اسماعیلی درآیند، کیسانیمذهب بوده‌اند، توجیه‌ناپذیر است. ص۴۳ ( Wilferd Madelung, "Fatimiden und Bahrainqarmaten", Der Islam, vol۳۴ (۱۹۵۹
او دعوت را در نواحی کوفه
[۲۸] ثابت‌بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، ج۱، ص۱۸۹، در الجامع فی اخبار القرامطة فی‌الاحساء، الشام، العراق، الیمن، چاپ سهیل زکار، ج ۱، دمشق ، دارحسان، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۲۹] محمدبن محمد بزدوی، کتاب اصول‌الدین، ج۱، ص۲۳۹، چاپ هانس پیترلینس، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۳.
و نیز بخشهای جنوب عراق سازمان داد و داعیانی برای بخشهای عمده برگزید.
منابع از گرایش او به آیین اسماعیلی خبر می‌دهند.
[۳۰] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۱۰، ص۲۵.
ص۴۰ ( Wilferd Madelung, "Fatimiden und Bahrainqarmaten", Der Islam, vol۳۴ (۱۹۵۹
اما در این اخبار به صراحت گفته نشده که حمدان پیش از آن چه مذهبی داشته است.ص۴۳ ( Wilferd Madelung, "Fatimiden und Bahrainqarmaten", Der Islam, vol۳۴ (۱۹۵۹
دیری نگذشت که حمدان پیروان بسیاری یافت که آنان را قرامطه/ قرمطیه نامیدند.
[۳۱] ثابت‌بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، ج۱، ص۱۸۹، در الجامع فی اخبار القرامطة فی‌الاحساء، الشام، العراق، الیمن، چاپ سهیل زکار، ج ۱، دمشق : دارحسان، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۳۲] محمدبن محمد غزالی، فضائح الباطنیة، ج۱، ص۲۲، چاپ عبدالرحمان بدوی، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴.
[۳۳] محمدبن حسن دیلمی، بیان مذهب الباطنیة و بطلانه، ج۱، ص۲۲، منقول من کتاب قواعد عقائد آل‌محمد، چاپ ر شتروطمان، استانبول ۱۹۳۸.




امر دعوت به‌دست حمدان نیرو یافت و او توانست گروهی از جمله زَکْروَیْه ‌بن مِهرَویْه، عکرمه بابلی،جَلَنْدی رازی، اسحاق سورانی (بورانی) و عُطَیف نیلی را به‌دعوت خویش درآورد.
[۳۴] احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۵۵، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.

در آن زمان یک گروه اسماعیلی وجود داشت که از مرکز شام رهبری می‌شد
[۳۵] عریب‌بن سعد قرطبی، صلة تاریخ‌الطبری، ج۱، ص۵۱، در ذیول تاریخ‌الطبری، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره: دارالمعارف، (۱۹۷۷).
و حمدان که پایگاه دعوت خود را در کَلْواذی، نزدیک بغداد، قرار داده بود
[۳۶] ابن‌ندیم، الفهرست، (تهران)، ج۱، ص۲۳۸.
، نیز مرجعیت رهبران مرکزی را قبول داشت و با آنان در مکاتبه بود، لیکن هویت این رهبران پوشیده نگه داشته می‌شد.
[۳۷] فرهاد دفتری، تاریخ و عقایداسماعیلیه، ج۱، ص۱۳۸، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۶ش.

حمدان به‌سهولت می‌توانست از کلواذی با داعیان خراسان و پیشوای منطقه عسکر مُکْرَم (منطقه اهواز) ارتباط برقرار کند.
[۳۸] محیی‌الدین لاذقانی، ثلاثیة الحُلم القرمطی: دراسة فی ادب القرامطه، ج۱، ص۳۳، قاهره ۱۴۱۴/۱۹۹۳.

ابن‌ندیم
[۳۹] ابن‌ندیم، الفهرست، (تهران)، ج۱، ص۲۳۸.
به‌نقل از همان کتاب، تاریخ این رویدادها را ۲۶۱ ذکر کرده است .



از عوامل عمده در موفقیت سریع حمدان، قیام بردگان زنج به رهبری صاحب‌الزنج در سالهای ۲۵۵ تا ۲۷۰ بود.
با توجه به این‌که دولت بغداد هنوز نتوانسته بود، پس از جنبش بردگان، حاکمیت خود را در عسکر مکرم دوباره برقرار کند، فعالیتهای جنبش قرامطه تا ۲۷۸ مخفی مانده بود.
[۴۰] د. اسلام، ذیل مادّه.

حمدان حتی یک بار به صاحب‌الزنج پیشنهاد اتحاد داد، اما او نپذیرفت.
[۴۱] طبری، تاریخ (بیروت)، ج۱۰، ص۲۷.
[۴۲] ثابت‌بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، ج۱، ص۱۹۱، در الجامع فی اخبار القرامطة فی‌الاحساء، الشام، العراق، الیمن، چاپ سهیل زکار، ج ۱، دمشق : دارحسان، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۴۳] سلیمان سلیم علم‌الدین، القرامطة: نشأتهم، ج۱، ص۱۴۲، عقائدهم، حروبهم، بیروت ۲۰۰۳.




دستیار اصلی حمدان و یکی از مشهورترین داعیان نخستین قرمطی، شوهر خواهر یا برادرزنش عبدان ‌بن ربیط بود.
[۴۴] احمدبن عبدالوهاب نویری، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، ج۲۵، ص۱۹۱، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
[۴۵] ابوبکربن عبداللّه دواداری، کنز الدرر و جامع الغرر، ج۶، ص۴۶، ج ۶، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
[۴۶] ابن‌ندیم، الفهرست، (تهران)، ج۱، ص۲۳۹.
[۴۷] قاضی عبدالجباربن احمد، تثبیت دلائل‌النبوة، ج۲، ص۳۷۹: عیدان، چاپ عبدالکریم عثمان، بیروت (۱۳۸۶/ ۱۹۶۶).

حمدان و عبدان، کار تبلیغ در بحرین را به ابوسعید جنابی سپردند.
[۴۸] ابن‌حوقل، ج۲، ص۲۹۵.
[۴۹] قاضی عبدالجباربن احمد، تثبیت دلائل‌النبوة، ج۲، ص۳۷۹: عیدان، چاپ عبدالکریم عثمان، بیروت (۱۳۸۶/ ۱۹۶۶).
[۵۰] احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۶۰، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.

عبدان همچنین زَکْرویه‌بن مَهْرَویه را به عنوان داعی غرب ایران منصوب کرد.
[۵۱] احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۶۰، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.


۵.۱ - عقاید تبلیغی عبدان و حمدان


عقایدی که حمدان و عبدان تبلیغ می‌کردند، نباید با آنچه از طرف نوبختی
[۵۲] حسن‌بن موسی نوبختی، فرق‌الشیعة، ج۱، ص۷۲ـ۷۶، چاپ محمدصادق آل‌بحرالعلوم، نجف ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
و اشعری
[۵۳] کتاب المقالات و الفرق، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۶۱ش.
به قرمطیان نسبت داده شده است و گزارشهای ابن‌رَزّام و اخومُحَسّن ــکه از جمله از طریق آثار ابن‌ندیم و مقریزی و نویری به ما رسیده‌اندــ آن را تأیید می‌کند، تفاوت فاحش داشته باشد.
[۵۴] د، اسلام،ذیل مادّه.
[۵۵] فرهاد دفتری، تاریخ و عقایداسماعیلیه، ج۱، ص۱۳۹، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۶ش.

محور اصلی این عقاید چنین بود که آنان منتظر ظهور نزدیک مهدی یعنی محمد بن اسماعیل ‌بن جعفرصادق (هفتمین امام و هفتمین رسول از نظر اسماعیلیان) بودند که قرار بود با ظهورش دوره ششمین رسول اسماعیلی به پایان برسد.
[۵۶] د. اسلام، ذیل مادّه.




در ۲۸۶، حمدان با دیدن تغییراتی در فرمانهای مکتوب، که از شهر سَلَمیّه برای او فرستاده می‌شد، حدس زد تغییری در معتقدات پدید آمده است.
از این زمان، کشمکش میان حمدان و مخدومانش بر سر مسئله امامت پدید آمد زیرا برخلاف عقیده انتظار ظهور محمد بن اسماعیل، اکنون خلیفه فاطمی مهدی عُبیدالله، خود ادعای امامت می‌کرد و منکر بازگشت محمد بن اسماعیل بود
[۵۷] احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۶۷ـ۱۶۸، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
ص۴۴ ( Wilferd Madelung, "Fatimiden und Bahrainqarmaten", Der Islam, vol۳۴ (۱۹۵۹

رؤسای قرمطیان عراق همین‌که متقاعد شدند که عبیداللّه مهدی از اصول و عقاید نخستین جنبش انحراف جسته است، بیعت خویش با رهبری مرکزی را گسستند.
پس از آن، حمدان قرمط داعیان خویش را فراخواند و آنان را از آنچه رخ داده بود آگاه ساخت و به آنان فرمان داد که امر دعوت را در مناطق فعالیت خود متوقف سازند.
[۵۸] فرهاد دفتری، تاریخ و عقایداسماعیلیه، ج۱، ص۱۴۹، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۶ش.

دخویه در صحت بعضی از جزئیات این شرح تردید کرده است، اما در واقعیت جدا شدن حمدان و عبدان از مخدومشان شکی ندارد.
این دو، سرانجام تبلیغاتی را که به نام رهبر اسماعیلی مقیم سلمیّه انجام می‌دادند، رها کردند.
به کیفر این جدایی‌طلبی، عبدان به دست پیروان زکرویه‌ بن مهرویه به قتل رسید
[۵۹] احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۶۸، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۶۰] Wilferd Madelung, "Hamdan Qarmat and the Dai Abu Ali", in Proceedings of the ۱۷th Congress of the UEAI, ed WMadelung et al, St Petersburg: Thesa, ۱۹۹۷ ص۱۱۶.
اما حمدان پس از آن‌که بسیاری را به عقیده خود جلب کرد، به شام رفت و دیگر از او خبری نشد.
[۶۱] احمدبن عبدالوهاب نویری، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، ج۲۵، ص۲۳۲، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
[۶۲] Antoine Isaac Silvestre de Sacy, Expose de la religion des Druzes, tire des livres religieux de cette secte, vol۱, Paris ۱۹۶۴ ج ۱، ص cxcii.
ص۳۸ ( Wilferd Madelung, "Fatimiden und Bahrainqarmaten", Der Islam, vol۳۴ (۱۹۵۹




تاریخ درگذشت حمدان همانند تولدش روشن نیست. به نوشته حمادی
[۶۳] محمدبن مالک حمادی، کشف اسرار الباطنیة و اخبار القرامطة، ج۱، ص۳۴، چاپ محمد زینهم عزب، قاهره ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
، حمدان قرمط در بغداد کشته شد، اما او تاریخ این رویداد را ذکر نکرده است.
اشاره ابن‌حوقل
[۶۴] ابن‌حوقل، ج۱، ص۹۶.
گویای آن است که حمدان زنده ماند و بعدها با کنیه ابوعلی، به فعالیت خود ادامه داد.
[۶۵] Wilferd Madelung, "Hamdan Qarmat and the Dai Abu Ali", in Proceedings of the ۱۷th Congress of the UEAI, ed WMadelung et al, St Petersburg: Thesa, ۱۹۹۷ ص ۱۱۶ـ۱۲۲
[۶۶] ) Heinz Halm, "The Ismaili oath of allegiance (`ahd) and the ‘sessions of wisdom’ (Majalis-al-hikma) in Fatimid times", in Mediaeval Ismaili history and thought, ed Farhad Daftary, Cambridge ۱۹۹۶;.

به نوشته غزالی
[۶۷] محمدبن محمد غزالی، فضائح الباطنیة، ج۱، ص۱۲، چاپ عبدالرحمان بدوی، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴.
، او به زهد گرایش داشت و بر آن شده بود تا مردم را از گمراهی به هدایت و از شقاوت به سعادت برساند.
[۶۸] محمدبن محمد بزدوی، کتاب اصول‌الدین، ج۱، ص۲۳۸، چاپ هانس پیترلینس، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۳.
[۶۹] ابن‌جوزی، القرامطة، ج۱، ص۴۴، چاپ محمد صباغ، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.




حمدان قرمط توانست جماعتی را سازمان دهد که تحت رهبری او عمل کنند.
وی به سازماندهی امور اقتصادی این گروه پرداخت و ارتباط و انسجام آن را با دعوت تحکیم بخشید.
[۷۰] سامی عیاش، الاسماعیلیون فی المرحلة القرمطیة، ج۱، ص۲۳۶، بیروت: دار ابن‌خلدون.

او نخست مالیات سرانه یک درهمی به نام فُطْرَه/ فِطْرَه از قرامطه می‌گرفت. سپس این مقدار به یک دینار، به نام هِجْرَه، رسید.
او و داعیان در آغاز پیوستن پیروان، به شیوه شکاکان درباره امور شرعی و تأویل آیات شبهه‌انگیز از آنان پرسش می‌کردند.
[۷۱] احمدبن عبدالوهاب نویری، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، ج۲۵، ص۱۹۵ـ۲۰۲، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
سپس مالیاتی به نام بُلْغَه (مقدار غذای ضروری برای ادامه زندگی) می‌گرفتند که مقدار آن هفت دینار بود.
برای هر قرمطی که بُلغه می‌داد، شیرینی‌ای به قدر یک فندق می‌دادند و برای هر داعی صد دانه از این شیرینیها می‌فرستادند و از هر قرمطی هفتصد دینار می‌خواستند.
[۷۲] احمدبن عبدالوهاب نویری، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، ج۲۵، ص۱۹۳ـ۱۹۴، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
[۷۳] احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۵۶، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۷۴] احمدبن علی مَقریزی، کتاب المقفّی الکبیر، ج۱، ص۲۵۷ـ۲۵۸، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.

چون داعیان درگرفتن بُلغه توفیق یافتند، خمس دارایی یا خمس عایدی قرمطیان را می‌گرفتند و می‌گفتند که کسی را به نگاهداری مال احتیاجی نیست و باید سلاح بخرند. آنگاه، حمدان پرداخت اُلْفَه را فرض گردانید
[۷۵] احمدبن علی مَقریزی، کتاب المقفّی الکبیر، ج۱، ص۲۵۸، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
.
داعی هر قریه اموال تمام مردم آن ناحیه را در یکجا جمع می‌کرد و از این اموال به هرکس به مقدار حاجتش می‌داد و همه را به‌کار وامی‌داشت تا بدین‌ترتیب در هیچ‌یک از قرای ایشان محتاجی نماند.
حمدان قرمط آنان را متقاعد ساخت به این‌که نیازی به دارایی خود ندارند، زیرا همه آن سرزمین فقط از آنِ آنان خواهد شد. سپس اعلام گردید که تکالیف شرعی از ایشان برداشته شده است.
[۷۶] احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۵۷، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۷۷] محمد عبدالفتاح علیان، قرامطة العراق فی القرنین الثالث و الرابع الهجریین، ج۱، ص۲۰۰، (قاهره) ۱۹۷۰.




هنگامی‌که داعیان به این فکر افتادند (سال ۲۷۷) که برای خویش محل مستحکمی داشته باشند، جایی را به نام مَهتَماباذ/ مهتماباز/ مهیماباذ در کوفه اختیار کردند و به دور آن بارویی کشیدند و خندق کندند و زنان و مردان ایشان از هر سوی در آن‌جا جمع شدند و نام آن را دارالهجره گذاشتند.
[۷۸] احمدبن عبدالوهاب نویری، ج۲۵، ص۲۲۸-۲۲۹، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
[۷۹] احمدبن عبدالوهاب نویری، ج۲۵، ص۱۹۵، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
[۸۰] احمدبن علی مَقریزی، کتاب المقفّی الکبیر، ج۱، ص۲۵۹، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
[۸۱] احمدبن علی مَقریزی، ج۱، ص۱۵۸، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
[۸۲] طادروس طراد، الحرکة القرامطیّة فی العراق و الشام و البحرین و اهمیّتها التاریخیة، ج۱، ص۱۴۷، دمشق ۲۰۰۲.





(۱) ابن‌جوزی، القرامطة، چاپ محمد صباغ، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
(۲) ابن‌حوقل.
(۳) ابن‌عدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، چاپ سهیل زکار، بیروت (۱۴۰۸/ ۱۹۸۸).
(۴) ابن‌ندیم، الفهرست، (تهران).
(۵) ابن‌هیثم، کتاب المناظرات، با ترجمه انگلیسی از ویلفرد مادلونگ و پل ارنست واکر، لندن ۲۰۰۰.
(۶) محمود اسماعیل، الحرکات السّریة فی الاسلام: رؤیَة عصریة، بیروت ۱۹۷۳.
(۷) سعدبن عبداللّه اشعری، کتاب المقالات و الفرق، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۶۱ش.
(۸) محمدبن محمد بزدوی، کتاب اصول‌الدین، چاپ هانس پیترلینس، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۳.
(۹) عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، چاپ محمدزاهد کوثری، (قاهره) ۱۳۶۷/ ۱۹۴۸.
(۱۰) ثابت‌بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، در الجامع فی اخبار القرامطة فی‌الاحساء، الشام، العراق، الیمن، چاپ سهیل زکار، ج ۱، دمشق ، دارحسان، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۱۱) محمدبن مالک حمادی، کشف اسرار الباطنیة و اخبار القرامطة، چاپ محمد زینهم عزب، قاهره ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۱۲) فرهاد دفتری، تاریخ و عقایداسماعیلیه، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۶ش.
(۱۳) ابوبکربن عبداللّه دواداری، کنز الدرر و جامع الغرر، ج ۶، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
(۱۴) محمدبن حسن دیلمی، بیان مذهب الباطنیة و بطلانه، منقول من کتاب قواعد عقائد آل‌محمد، چاپ ر شتروطمان، استانبول ۱۹۳۸.
(۱۵) سامی عیاش، الاسماعیلیون فی المرحلة القرمطیة، بیروت: دار ابن‌خلدون.
(۱۶) طبری، تاریخ (بیروت).
(۱۷) طادروس طراد، الحرکة القرامطیّة فی العراق و الشام و البحرین و اهمیّتها التاریخیة، دمشق ۲۰۰۲.
(۱۸) سلیمان سلیم علم‌الدین، القرامطة: نشأتهم، عقائدهم، حروبهم، بیروت ۲۰۰۳.
(۱۹) محمدبن محمد غزالی، فضائح الباطنیة، چاپ عبدالرحمان بدوی، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴.
(۲۰) قاضی عبدالجباربن احمد، تثبیت دلائل‌النبوة، چاپ عبدالکریم عثمان، بیروت (۱۳۸۶/ ۱۹۶۶).
(۲۱) عریب‌بن سعد قرطبی، صلة تاریخ‌الطبری، در ذیول تاریخ‌الطبری، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره: دارالمعارف، (۱۹۷۷).
(۲۲) محیی‌الدین لاذقانی، ثلاثیة الحُلم القرمطی: دراسة فی ادب القرامطه، قاهره ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۲۳) محمد عبدالفتاح علیان، قرامطة العراق فی القرنین الثالث و الرابع الهجریین، (قاهره) ۱۹۷۰.
(۲۴) احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
(۲۵) احمدبن علی مَقریزی، کتاب المقفّی الکبیر، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۲۶) حسن‌بن موسی نوبختی، فرق‌الشیعة، چاپ محمدصادق آل‌بحرالعلوم، نجف ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
(۲۷) احمدبن عبدالوهاب نویری، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.

(۲۸) Faiza Akbar, "The secular roots of religious dissidence in early Islam: the case of the Qaramita of Sawad Al-Kufa", Journal, Institute of Muslim Minority Affairs, vol ۱۲, no۲ (July ۱۹۹۱) .
(۲۹) MJ De Goeje, Memoire sur les carmathes de Bahrain et les fatimides, Leiden ۱۸۸۶.
(۳۰) EI۲, sv "Hamdan Karmat" (by W Madelung) .
(۳۱) Heinz Halm, Das Reich des Mahdi: der Aufstieg der Fatimiden (۸۷۵-۹۷۳) , Munchen ۱۹۹۱.
(۳۲) Heinz Halm, "The Ismaili oath of allegiance (`ahd) and the ‘sessions of wisdom’ (Majalis-al-hikma) in Fatimid times", in Mediaeval Ismaili history and thought, ed Farhad Daftary, Cambridge ۱۹۹۶.
(۳۳) Wilferd Madelung, "Fatimiden und Bahrainqarmaten", Der Islam, vol۳۴ (۱۹۵۹).
(۳۴) idem, "Hamdan Qarmat and the Dai Abu Ali", in Proceedings of the ۱۷th Congress of the UEAI, ed WMadelung et al, St Petersburg: Thesa, ۱۹۹۷.
(۳۵) Alexandre Popovic, La revolte des esclaves en Iraq au IIIe/IXe siecle, Paris c۱۹۷۶.
(۳۶) Detlev Quintern and Kamal Ramahi, Die Gerechtigkeitsbewegungenunter dem Kalifat der Abbasiden (۷۵۰-۱۲۵۸) am Beispiel der Qarmaten und Ihwan as-safa, Hamburg ۲۰۰۶.
(۳۷) Antoine Isaac Silvestre de Sacy, Expose de la religion des Druzes, tire des livres religieux de cette secte, vol۱, Paris ۱۹۶۴.
(۳۸) د، اسلام.


 
۱. ابن‌ندیم، الفهرست، (تهران)، ج۱، ص۲۳۸.
۲. احمدبن علی مَقریزی، کتاب المقفّی الکبیر، ج۱، ص۲۵۷، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۳. احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۵۳، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۴. ابن‌جوزی، القرامطة، ج۱، ص۴۴، چاپ محمد صباغ، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
۵. Faiza Akbar, "The secular roots of religious dissidence in early Islam،p ۳۸۰T the case of the Qaramita of Sawad Al-Kufa", Journal, Institute of Muslim Minority Affairs, vol ۱۲, no۲ (July ۱۹۹۱)
۶. Detlev Quintern and Kamal Ramahi, Die Gerechtigkeitsbewegungenunter dem Kalifat der Abbasiden (۷۵۰-۱۲۵۸) am Beispiel der Qarmaten und Ihwan as-safa, Hamburg ۲۰۰۶; ص۳۳۰.
۷. محمدبن محمد بزدوی، کتاب اصول‌الدین، ج۱، ص۲۳۹، چاپ هانس پیترلینس، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۳.
۸. ابن‌عدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۲، ص۹۲۹، چاپ سهیل زکار، بیروت (۱۴۰۸/ ۱۹۸۸).
۹. عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۱۶۹، چاپ محمدزاهد کوثری، (قاهره) ۱۳۶۷/ ۱۹۴۸.
۱۰. ثابت‌بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، ج۱، ص۱۸۹، در الجامع فی اخبار القرامطة فی‌الاحساء، الشام، العراق، الیمن، چاپ سهیل زکار، ج ۱، دمشق ، دارحسان، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۱. ابن‌جوزی، القرامطة، ج۱، ص۳۸، چاپ محمد صباغ، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
۱۲. ابن‌عدیم، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۲، ص۹۲۹، چاپ سهیل زکار، بیروت (۱۴۰۸/ ۱۹۸۸).
۱۳. احمدبن عبدالوهاب نویری، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، ج۲۵، ص۱۸۹، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
۱۴. احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۵۲، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۱۵. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۱۰، ص۲۵.
۱۶. ثابت‌بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، ج۱، ص۱۸۹، در الجامع فی اخبار القرامطة فی‌الاحساء، الشام، العراق، الیمن، چاپ سهیل زکار، ج ۱، دمشق : دارحسان، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۷. احمدبن علی مَقریزی، کتاب المقفّی الکبیر، ج۱، ص۲۵۵ـ ۲۵۷، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۱۸. ابن‌ندیم، الفهرست، (تهران)، ج۱، ص۲۳۸.
۱۹. احمدبن عبدالوهاب نویری، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، ج۲۵، ص۱۸۹ـ۱۹۱، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
۲۰. ابوبکربن عبداللّه دواداری، کنز الدرر و جامع الغرر، ج۶، ص۴۴ـ۴۶، ج ۶، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
۲۱. احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۵۲، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۲۲. محمود اسماعیل، الحرکات السّریة فی الاسلام: رؤیَة عصریة، ج۱، ص۱۲۴، بیروت ۱۹۷۳.
۲۳. Heinz Halm, "The Ismaili oath of allegiance (`ahd) and the ‘sessions of wisdom’ (Majalis-al-hikma) in Fatimid times", in Mediaeval Ismaili history and thought, ed Farhad Daftary, Cambridge ۱۹۹۶ ص ۹۱.
۲۴. عبدالقاهربن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۱۶۹، چاپ محمدزاهد کوثری، (قاهره) ۱۳۶۷/ ۱۹۴۸.
۲۵. ابن‌ندیم، الفهرست، (تهران)، ج۱، ص۲۳۸.
۲۶. سامی عیاش، الاسماعیلیون فی المرحلة القرمطیة، ج۱، ص۶۹، بیروت: دار ابن‌خلدون.
۲۷. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۱۰، ص۲۵.
۲۸. ثابت‌بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، ج۱، ص۱۸۹، در الجامع فی اخبار القرامطة فی‌الاحساء، الشام، العراق، الیمن، چاپ سهیل زکار، ج ۱، دمشق ، دارحسان، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۲۹. محمدبن محمد بزدوی، کتاب اصول‌الدین، ج۱، ص۲۳۹، چاپ هانس پیترلینس، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۳.
۳۰. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۱۰، ص۲۵.
۳۱. ثابت‌بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، ج۱، ص۱۸۹، در الجامع فی اخبار القرامطة فی‌الاحساء، الشام، العراق، الیمن، چاپ سهیل زکار، ج ۱، دمشق : دارحسان، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۳۲. محمدبن محمد غزالی، فضائح الباطنیة، ج۱، ص۲۲، چاپ عبدالرحمان بدوی، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴.
۳۳. محمدبن حسن دیلمی، بیان مذهب الباطنیة و بطلانه، ج۱، ص۲۲، منقول من کتاب قواعد عقائد آل‌محمد، چاپ ر شتروطمان، استانبول ۱۹۳۸.
۳۴. احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۵۵، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۳۵. عریب‌بن سعد قرطبی، صلة تاریخ‌الطبری، ج۱، ص۵۱، در ذیول تاریخ‌الطبری، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره: دارالمعارف، (۱۹۷۷).
۳۶. ابن‌ندیم، الفهرست، (تهران)، ج۱، ص۲۳۸.
۳۷. فرهاد دفتری، تاریخ و عقایداسماعیلیه، ج۱، ص۱۳۸، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۶ش.
۳۸. محیی‌الدین لاذقانی، ثلاثیة الحُلم القرمطی: دراسة فی ادب القرامطه، ج۱، ص۳۳، قاهره ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
۳۹. ابن‌ندیم، الفهرست، (تهران)، ج۱، ص۲۳۸.
۴۰. د. اسلام، ذیل مادّه.
۴۱. طبری، تاریخ (بیروت)، ج۱۰، ص۲۷.
۴۲. ثابت‌بن سنان، تاریخ اخبار القرامطة، ج۱، ص۱۹۱، در الجامع فی اخبار القرامطة فی‌الاحساء، الشام، العراق، الیمن، چاپ سهیل زکار، ج ۱، دمشق : دارحسان، ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۴۳. سلیمان سلیم علم‌الدین، القرامطة: نشأتهم، ج۱، ص۱۴۲، عقائدهم، حروبهم، بیروت ۲۰۰۳.
۴۴. احمدبن عبدالوهاب نویری، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، ج۲۵، ص۱۹۱، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
۴۵. ابوبکربن عبداللّه دواداری، کنز الدرر و جامع الغرر، ج۶، ص۴۶، ج ۶، چاپ صلاح‌الدین منجد، قاهره ۱۳۸۰/۱۹۶۱.
۴۶. ابن‌ندیم، الفهرست، (تهران)، ج۱، ص۲۳۹.
۴۷. قاضی عبدالجباربن احمد، تثبیت دلائل‌النبوة، ج۲، ص۳۷۹: عیدان، چاپ عبدالکریم عثمان، بیروت (۱۳۸۶/ ۱۹۶۶).
۴۸. ابن‌حوقل، ج۲، ص۲۹۵.
۴۹. قاضی عبدالجباربن احمد، تثبیت دلائل‌النبوة، ج۲، ص۳۷۹: عیدان، چاپ عبدالکریم عثمان، بیروت (۱۳۸۶/ ۱۹۶۶).
۵۰. احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۶۰، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۵۱. احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۶۰، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۵۲. حسن‌بن موسی نوبختی، فرق‌الشیعة، ج۱، ص۷۲ـ۷۶، چاپ محمدصادق آل‌بحرالعلوم، نجف ۱۳۵۵/۱۹۳۶.
۵۳. کتاب المقالات و الفرق، چاپ محمدجواد مشکور، تهران ۱۳۶۱ش.
۵۴. د، اسلام،ذیل مادّه.
۵۵. فرهاد دفتری، تاریخ و عقایداسماعیلیه، ج۱، ص۱۳۹، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۶ش.
۵۶. د. اسلام، ذیل مادّه.
۵۷. احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۶۷ـ۱۶۸، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۵۸. فرهاد دفتری، تاریخ و عقایداسماعیلیه، ج۱، ص۱۴۹، ترجمه فریدون بدره‌ای، تهران ۱۳۷۶ش.
۵۹. احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۶۸، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۶۰. Wilferd Madelung, "Hamdan Qarmat and the Dai Abu Ali", in Proceedings of the ۱۷th Congress of the UEAI, ed WMadelung et al, St Petersburg: Thesa, ۱۹۹۷ ص۱۱۶.
۶۱. احمدبن عبدالوهاب نویری، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، ج۲۵، ص۲۳۲، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
۶۲. Antoine Isaac Silvestre de Sacy, Expose de la religion des Druzes, tire des livres religieux de cette secte, vol۱, Paris ۱۹۶۴ ج ۱، ص cxcii.
۶۳. محمدبن مالک حمادی، کشف اسرار الباطنیة و اخبار القرامطة، ج۱، ص۳۴، چاپ محمد زینهم عزب، قاهره ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۶۴. ابن‌حوقل، ج۱، ص۹۶.
۶۵. Wilferd Madelung, "Hamdan Qarmat and the Dai Abu Ali", in Proceedings of the ۱۷th Congress of the UEAI, ed WMadelung et al, St Petersburg: Thesa, ۱۹۹۷ ص ۱۱۶ـ۱۲۲
۶۶. ) Heinz Halm, "The Ismaili oath of allegiance (`ahd) and the ‘sessions of wisdom’ (Majalis-al-hikma) in Fatimid times", in Mediaeval Ismaili history and thought, ed Farhad Daftary, Cambridge ۱۹۹۶;.
۶۷. محمدبن محمد غزالی، فضائح الباطنیة، ج۱، ص۱۲، چاپ عبدالرحمان بدوی، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۴.
۶۸. محمدبن محمد بزدوی، کتاب اصول‌الدین، ج۱، ص۲۳۸، چاپ هانس پیترلینس، قاهره ۱۳۸۳/۱۹۶۳.
۶۹. ابن‌جوزی، القرامطة، ج۱، ص۴۴، چاپ محمد صباغ، بیروت ۱۳۹۰/۱۹۷۰.
۷۰. سامی عیاش، الاسماعیلیون فی المرحلة القرمطیة، ج۱، ص۲۳۶، بیروت: دار ابن‌خلدون.
۷۱. احمدبن عبدالوهاب نویری، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، ج۲۵، ص۱۹۵ـ۲۰۲، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
۷۲. احمدبن عبدالوهاب نویری، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، ج۲۵، ص۱۹۳ـ۱۹۴، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
۷۳. احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۵۶، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۷۴. احمدبن علی مَقریزی، کتاب المقفّی الکبیر، ج۱، ص۲۵۷ـ۲۵۸، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۷۵. احمدبن علی مَقریزی، کتاب المقفّی الکبیر، ج۱، ص۲۵۸، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۷۶. احمدبن علی مَقریزی، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج۱، ص۱۵۷، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۷۷. محمد عبدالفتاح علیان، قرامطة العراق فی القرنین الثالث و الرابع الهجریین، ج۱، ص۲۰۰، (قاهره) ۱۹۷۰.
۷۸. احمدبن عبدالوهاب نویری، ج۲۵، ص۲۲۸-۲۲۹، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
۷۹. احمدبن عبدالوهاب نویری، ج۲۵، ص۱۹۵، نهایة‌الأرب فی فنون الادب، قاهره (۱۹۲۳) ـ۱۹۹۰.
۸۰. احمدبن علی مَقریزی، کتاب المقفّی الکبیر، ج۱، ص۲۵۹، چاپ محمد یعلاوی، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
۸۱. احمدبن علی مَقریزی، ج۱، ص۱۵۸، اتّعاظ الحنفا باخبار الائمة الفاطمیین الخلفا، ج ۱، چاپ جمال‌الدین شیال، قاهره ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
۸۲. طادروس طراد، الحرکة القرامطیّة فی العراق و الشام و البحرین و اهمیّتها التاریخیة، ج۱، ص۱۴۷، دمشق ۲۰۰۲.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حَمْدان قَرْمَط»، شماره۶۵۲۲.    




جعبه ابزار