زوال
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
زوال هم به معنی
متمایل شدن وهم به معنی
زایل شدن است.
زوال متمايل شدن
آفتاب از وسط
آسمان به سمت
مغرب و برطرف شدن و از بين رفتن چيزی می باشد.
از احکام مرتبط با زوال به معنای نخست در بابهايی نظير
طهارت،
صلات،
صوم،
حج،
جهاد،
نکاح و
صيد و ذباحه سخن گفتهاند.
شاخصی همچون چوب به صورت عمودی بر
زمين نصب میشود. با
طلوع خورشيد از
مشرق، شاهد سايهای دراز به سمت
مغرب برای شاخص هستيم. هرچه خورشيد بالاتر رود، سايه
شاخص کوتاهتر میگردد، تا آنکه
خورشيد در وسط
آسمان قرار گيرد؛ يعنی به دايره فرضی
نصف النهار برسد. در اين صورت، چنانچه
آفتاب عمودی بر شاخص بتابد، سايه آن از بين میرود؛ اما اگر مقداری متمايل بتابد، سايهای کوتاه در ناحيه
شمال يا
جنوب باقی میماند.
پس از متمايل شدن آفتاب از دايره نصف النهار به سمت
غرب، سايه زوال يافته شاخص در سمت شرق پديد میآيد يا اگر چيزی از آن مانده بود، در سمت
مشرق افزايش میيابد. بنابر اين، زوال خورشيد با پيدايی يا فزونی سايه
شاخص در ناحيه
مشرق شناخته میشود.
برای شناخت زوال راههای ديگری نيز ديگری نيز ذکر شده است. يکی از آنها استفاده از دايره هندی است.
اهمّ احکام مرتبط با زوال در بابهای ذيل بيان شده است:
بنا بر قول
مشهور، زمان
غسل جمعه از
طلوع فجر تا زوال خورشيد روز
جمعه است و هر چه به زوال نزديکتر انجام شود، فضيلتش بيشتر است.
چنان که وقت فضيلت
غسل روز
عرفه هنگام زوال است؛ گرچه وقت آن تا
غروب امتداد دارد.
آغاز وقت
نماز ظهر و
عصر و نيز
جمعه زوال آفتاب است و گزاردن آنها قبل از زوال صحيح نيست.
در جواز ايراد خطبههای
نماز جمعه قبل از زوال، اختلاف است.
همچنين آغاز وقت
نافله ظهر و
عصر زوال خورشيد است و بنابر قول
مشهور، به جا آوردن آنها قبل از زوال در غير روز
جمعه صحيح نيست.
وقت
نماز عيد فطر و
قربان بنابر قول
مشهور از آغاز
طلوع خورشيد روز
عيد تا زوال آن است.
خواندن
نماز مستحب در
عيد فطر و
قربان، قبل از
نماز عيد و نيز بعد از آن تا زوال بنابر قول
مشهور مکروه است، مگر در
مسجدالنبی صلّی اللَّه عليه و آله که خواندن دو رکعت
نماز قبل از نماز عيد
استحباب دارد.
به قول
مشهور، وقت نيّت روزه در
واجب معين، مانند روزه
ماه رمضان برای کسی که ماه رمضان را فراموش کرده يا جاهل به آن است.
همچنين برای
مسافر و
بيمارتا زوال امتداد دارد. بنابر اين، چنانچه ناسی يا جاهل قبل از
ظهر متذکر شود يا
بيمار قبل از زوال بهبود يابد و يا
مسافر قبل از ظهر به وطن يا جايی که میخواهد ده روز بماند، برسد و چيزی که
روزه را باطل میکند انجام نداده باشد، بايد نيّت روزه کند و
روزه آن روزش صحيح است. ليکن در روزه
واجب غير معيّن و نيز به قولی،
روزه مستحب، وقت اختياری نيّت تا زوال خورشيد ادامه دارد.
به قول
مشهور،
افطار کردن
روزه قضای ماه رمضان قبل از زوال، با عذر يا بی عذر، در فرض تنگ نبودن وقتِ
قضا،
حرام نيست؛ اما بعد از زوال،
حرام و موجب ثبوت
کفاره است.
آغاز
جنگ با دشمن، بعد از زوال،
مستحب و قبل از آن، جز در حال ضرورت
مکروه است.
بنابر قول
مشهور، افضل آن است که
احرام حج، روز
ترويه و بنابر قولی هنگام زوال آن روز بسته شود.
محرم به
احرام حج بايد هنگام زوال روز
عرفه تلبيه را قطع کند.
زمان
وقوف اختياری به
عرفات در
حج، از زوال روز نهم
ذيحجه تا
غروب آفتاب است.
چنان که زمان
وقوف اضطراری
مشعر از طلوع خورشيد روز
عيد قربان تا زوال آن است.
آميزش در وقت زوال جز در روز پنج شنبه،
مکروه و در روز ياد شده
مستحب است.
اگر نوزاد قبل از زوال روز هفتم ولادت بميرد
استحباب عقيقهاش ساقط میشود؛ اما اگر بعد از زوال بميرد،
استحباب به قوت خود باقی است.
ذبح حيوان قبل از زوال روز
جمعه مکروه است.
از زوال به معنای دوم در بابهايی نظير
طهارت،
حج و
احياء موات سخن گفتهاند.
آبی که بر اثر ملاقات با
نجاست، رنگ، بو يا مزه نجاست به خود گرفته و
نجس شده است، چنانچه به
کر يا
جاری متصل گردد و رنگ، بو يا مزه نجاست از بين برود،
پاک میشود؛ اما اگر صفات ياد شده، بدون اتصال به
کر يا
جاری زوال يابد، پاک نمیشود، حتی بنابر قول
مشهور اگر آب، کثير باشد، مگر آنکه مادّه داشته باشد، مانند چشمه که در اين صورت
پاک میشود.
در
تطهير چيز
متنجس با
آب، علاوه بر زوال عين نجاست، اثر آن؛ يعنی ذرّات ريز نامحسوس عين
نجس نيز بايد از بين برود؛ ليکن زايل شدن بو، رنگ و مزه
نجاست لازم نيست.
در اينکه در
تطهير کف پا يا ته کفش با زمين، علاوه بر زوال
عين نجاست، زوال اثر آن؛ يعنی اجزای ريز
نجاست- که معمولًا با آب از بين میرود- شرط است يا نه، اختلاف میباشد.
در
تطهير مخرج غايط با
آب، زوال عين نجاست و اثر آن شرط است؛ ليکن در
تطهير با سنگ و مانند آن، تنها زوال
عين نجاست لازم است.
بنابر تصريح گروهی، زوال عين نجاست از اعضای
حيوان، در حصول
طهارت آن کافی است و نيازی به
تطهير موضع نجس نيست. چنان که حکم
طهارت باطن، همچون داخل دهان و بينی بنابر قول به
نجاست آن به ملاقات
نجس، همين است.
در اينکه اعراض
مالک از ملک خود، موجب زوال
ملکيت او میشود و در نتيجه برای ديگری
تملک و
تصرف در آن
جايز خواهد بود يا نه، اختلاف است.
کسی که
صيد همراه خود دارد، بنابر قول
مشهور با
محرم شدن ملکيتش نسبت به
صيد زايل میشود.
آيا کسی که با
احيا مالک زمينی شده، در صورتی که آن را معطّل بگذارد، در حدّی که دوباره تبديل به زمين
موات گردد، ملکيتش نسبت به آن زمين زايل میشود يا نه؟ مسئله اختلافی است.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۴، ص۳۰۷-۳۱۰.