• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سهل بن سعد ساعدی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابو العباس سهل بن سعد بن مالک بن خزرج بن ساعده از صحابه مشهور رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و از راویان حماسه حسینی در کربلا بود.



ابو العباس سهل بن سعد بن مالک بن خزرج بن ساعده از صحابه مشهور رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و از راویان حماسه حسینی در کربلا بود. شیخ طوسی او را از اصحاب و یاران امام علی علیه‌السّلام نیز می‌داند. سهل از طایفه بنی ساعده بود. گفته شده نام او حزن بود و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم او را سهل نامید.
[۳] ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، ج۱، ص۲۰۹.



در زمان وفات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ۱۵ سال داشت و در مدینه می‌زیست. از جمله فضایل او را دو بیعت با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، و نماز گزاردن وی به دو قبله و همچنین تمجید پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را از وی دانسته‌اند. وی از بزرگان اصحاب شمرده شده که خدمتگزار پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و همواره ملازم آن حضرت بودند و غالب روایات نبوی از همین گروه و نظایر ایشان نقل شده است، چرا که عمر طولانی تر داشتند و مورد مراجعه مردم بودند.
[۶] ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۲، ص۳۵۷.
خواهرانش نائله و عمره از زنانی بود که اسلام آوردند و با پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مدینه بیعت کردند.
[۷] ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۸، ص۳۷۹.



وی احادیثی از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و علی (علیه‌السّلام) و فاطمه (سلام‌الله‌علیها) و بعضی صحابه نقل کرده است. ابو هریرة و سعید بن المسیب، زهری، ابو حازم، و پسرش عباس بن سهل از او حدیث روایت کرده‌اند. حدیثی از عباس پسرش نقل شده که ابوالعباس گفت از حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) راجع به امامان پرسیدم، ایشان در پاسخ فرمود که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، نام علی (علیه‌السّلام) و یازده فرزندش را به عنوان امامان یکی پس از دیگری نام برده است. او از شاهدان غدیر بود. از راویان حدیث خیبر و از راویان غدیر و جمله مشهور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است که فرمود: فردا پرچم را به دست کسی خواهم داد که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول او ر ادوست می‌دارند. و او بر نمی‌گردد تا این که خدا پیروزش کند.


در جنگ تبوک حاضر بود و از آن جا که سن کمی داشت، امور خدماتی چون جمع آوری هیزم و آماده کردن خمیر را به عهده او نهاده بودند. او خود می‌گوید: «من از همه دوستان خود کوچکتر و قرآن خوان ایشان در تبوک بودم».
[۱۲] واقدی، محمد بن عمر، مغازی تاریخ جنگهای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ص۷۶۷.



وی در سال ۶۱ در کوف ه بود. امام حسین (علیه‌السّلام) در خطبه‌ای که برای کوفیانی که در مقابلش صف آرایی کرده بودند، ایراد کرد، او را به عنوان شاهد معرفی نموده و فرمود: «اگر مرا قبول ندارید، افرادی چون جابر بن عبدالله انصاری، زید بن ارقم، و سهل بن سعد ساعدی هستند، سخن رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره من را از آن‌ها بپرسید».
[۱۴] طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، ج۷، ص۳۰۲۴.
بعد از شهادت امام حسین (علیه‌السّلام) وقتی اهل بیت را به شام بردند، او به شام رفته بود با کاروان اسرا برخورد کرد، خود را به کاروان اهل بیت رساند و از دختر امام حسین (علیه‌السّلام) خواست اگر خواسته‌ای دارد به وی بگوید. ایشان خواست سر مبارک امام را دورتر از ایشان حمل کنند تا مردم کمتر به حرم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بنگرند.


در سال ۷۴ هجری روزی سهل بن سعد از طرف حجاج بن یوسف احضار شد. حجاج سعی در تحقیر وی داشت. از این روی او را به خاطر عدم حمایتش از عثمان مؤاخذه کرد بعد دستور داد گردنش را مهر بزنند. به گفته برخی منابع سهل از دوستان امیرالمؤمنین و خاندان او بود و از این جهت حجاج وی را آزار می‌داد.
[۱۶] ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، ج۱، ص۲۰۹.



روزگاری که او در مدینه می‌زیست، مردی از آل مروان بر این شهر حکومت یافت. وی سهل را احضار کرده و کنیه ابوتراب علی (علیه‌السّلام) را مورد استهزاء قرار داد و از سهل خواست تا امام را ناسزا گوید؛ اما او نپذیرفت و خاطرنشان کرد که هیچ کنیه‌ای نزد امام چون ابوتراب محبوب نبود.
[۱۷] ابن بطریق، یحیی بن حسن، العمدة، ص۴۴۹.
هم چنین نقل شده است، روزی بنی امیه از سهل بن سعد خواستند که بر منبر بنشیند و ابو تراب را ناسزا گوید. سهل بن سعد در پاسخ گفت: «علی (علیه‌السّلام) کنیه ابوتراب را از هر کنیه‌ای بیشتر دوست می‌داشت و اکنون بنی امیه سعی می‌دارند که این کنیه‌ای محبوب را برای وی مایه سرکوبی و شماتت قرار دهند. علی کنیه «ابوتراب» را فقط به این جهت می‌پسندید که عطیه‌ی رسول اکرم الهی بود».
[۱۸] ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، ج۱، ص۲۰۹.



در دوران ولید جز تنی چند از اصحاب رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) باقی نمانده بودند که از جمله ایشان سهل بود. وی آخرین فردی بود، از صحابه که تا حدود سال ۹۰ هجری باقی ماند. او در اواخر عمر خود در مدینه زیست. در سال ۸۸ یا ۹۱ هجری در نود و شش یا نود و نه سالگی در این شهر درگذشت. اقوال دیگری نیز در سال وفات او وجود دارد.


۱. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ۴۵، ص۱۲۷.    
۲. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ص۶۶.    
۳. ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، ج۱، ص۲۰۹.
۴. ابن اثیر، ابو الحسن، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۲، ص۳۲۰.    
۵. شیخ مفید، محمد بن محمد، الجمل، ص۵۱.    
۶. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۲، ص۳۵۷.
۷. ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ج۸، ص۳۷۹.
۸. ابن اثیر، ابو الحسن، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۲، ص۳۲۰.    
۹. خزاز قمی، علی بن محمد، کفایة الاثر، ص۱۹۵.    
۱۰. ابن طاوس، سید علی بن موسی، الطرائف، ج۱، ص۱۴۰.    
۱۱. ابن طاوس، سید علی بن موسی، الطرائف، ص۵۸.    
۱۲. واقدی، محمد بن عمر، مغازی تاریخ جنگهای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، ص۷۶۷.
۱۳. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۹۷.    
۱۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابو القاسم پاینده، ج۷، ص۳۰۲۴.
۱۵. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ۴۵، ص۱۲۷.    
۱۶. ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، ج۱، ص۲۰۹.
۱۷. ابن بطریق، یحیی بن حسن، العمدة، ص۴۴۹.
۱۸. ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، ج۱، ص۲۰۹.
۱۹. ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۵۳۴.    
۲۰. ابن اثیر، ابو الحسن، اسد الغابة فی معرفة الصحابة، ج۲، ص۳۳۲۰.    



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «سهل بن سعد ساعدی»، تاریخ بازیابی ۹۵/۲/۳۰.    



جعبه ابزار