• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پارچه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



پارچه به تاروپودهای درهم تنیده از الیاف پنبه، پشم و مانند آن گفته می شود. از آن به مناسبت در باب‌های طهارت، صلاة، تجارت، شفعه و قضاء سخن رفته است.




واجب است میت در سه تکه پارچه (پیراهن، لنگ و سرتاسری) کفن شود.



انداختن پارچه روی جنازه پس از مرگ
[۲] العروة الوثقی،ج۱، ص۳۷۵.
و گرفتن آن بر روی قبر هنگام دفن میّت زن، مستحب است.
[۳] العروة الوثقی،ج۱، ص۴۴۰.

استنجاء از غائط با هرچه که نجاست را برطرف می‌کند، از جمله پارچه جایز است.
بر مستحاضه‌ی متوسطه برای نماز صبح و مستحاضه‌ی کثیره برای نماز صبح، همچنین ظهر و عصر و مغرب و عشا واجب است پنبه‌ی داخل فرج و پارچه‌ی روی آن را عوض کند.
جنین سقط شده‌ای که روح در او دمیده نشده (چهار ماهش کامل نگشته) است کفن نمی‌شود، لیکن واجب است در مثل پارچه‌ای پیچیده و دفن گردد. برخی این عمل را از جهت احتیاط، واجب دانسته‌اند.
عضو جدا شده از میّت اگر تنها گوشت یا پوست بدون استخوان باشد- بنابر آنچه از مشهور نقل شده- در پارچه‌ای پیچیده و دفن می‌شود.
[۷] مستمسک العروة،ج۴، ص۱۱۲.

اگر تکه‌ی جدا شده همراه استخوان و از غیر سینه‌ی میّت باشد در وجوب کفن کردن آن و یا پیچیدن در پارچه اختلاف است.
[۹] مستمسک العروة،ج۴، ص۱۱۲-۱۱۴.




برای تطهیر پارچه‌ی نجس با آب قلیل، فشردن آن جهت خروج غساله لازم است.
[۱۰] مستمسک العروة،ج۶، ص۱۳۸.




سجده بر پارچه از این جهت که لباس از آن تهیّه می‌شود جایز نیست.
[۱۱] مستمسک العروة،ج۸، ص۴۲۱.




در صحت خرید و فروش پارچه، مشاهده‌ی آن کفایت می‌کند و نیازی به متر کردن آن نیست.
[۱۲] مستمسک العروة،ج۲۲، ص۴۲۹.




بیع سلف در پارچه در صورت معیّن بودن ‌مقدار پارچه با متر و مانند آن جایز است. البتّه نوع، پهنا، نرمی و زبری پارچه و غیر آن از اوصاف برطرف‌کننده جهالت نیز باید معلوم باشد.
[۱۳] مستمسک العروة،ج۲۴، ص۲۹۷.
[۱۴] مستمسک العروة،ج۲۴، ص۲۸۶.




فقهای پیشین پارچه را قیمی می‌دانستند؛ لیکن معاصران، آن را مثلی می‌دانند. علّت آن این است که در گذشته چون پارچه با دست بافته می‌شد، پارچه‌های موجود کمتر به یکدیگر شباهت داشتند؛ ولی امروزه در پرتو ماشینی شدن دستگاه‌های بافندگی، پارچه‌های مشابه یکدیگر از لحاظ مواد اوّلیه و شکل، فراوان است.



در جریان حق شفعه در مثل پارچه- که از اموال منقول به شمار می‌رود- اختلاف است.



اگر در پارچه‌ی مشترک میان دو نفر- که با بریدن از ارزش آن کاسته نمی‌شود- یکی از آنان خواستار تقسیم آن باشد، دیگری حقّ امتناع ندارد، و در صورت امتناع بر آن اجبار می‌شود.


 
۱. جواهر الکلام،ج۴، ص۱۵۸- ۱۵۹.    
۲. العروة الوثقی،ج۱، ص۳۷۵.
۳. العروة الوثقی،ج۱، ص۴۴۰.
۴. جواهر الکلام،ج۲، ص۴۰.    
۵. جواهر الکلام،ج۴، ص۱۱۴-۱۱۵.    
۶. العروة الوثقی (و حواشی)،ج۲، ص۳۲.    
۷. مستمسک العروة،ج۴، ص۱۱۲.
۸. جواهر الکلام،ج۴، ص۱۰۴-۱۰۶.    
۹. مستمسک العروة،ج۴، ص۱۱۲-۱۱۴.
۱۰. مستمسک العروة،ج۶، ص۱۳۸.
۱۱. مستمسک العروة،ج۸، ص۴۲۱.
۱۲. مستمسک العروة،ج۲۲، ص۴۲۹.
۱۳. مستمسک العروة،ج۲۴، ص۲۹۷.
۱۴. مستمسک العروة،ج۲۴، ص۲۸۶.
۱۵. تحریر الوسیلة،ج۱، ص۶۵۳.    
۱۶. منهاج الصالحین (خوئی)،ج۲، ص۱۹.    
۱۷. جواهر الکلام،ج۳۷، ص۲۴۱-۲۴۲.    




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام،ج‌۲، ص۲۳۹-۲۴۰‌.    




جعبه ابزار