امکان فهم همگانی قرآن کریم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن کریم، سزاوار تعیین تکلیف در زمینه فهم همگانی خویش است. آیات قرآن کریم به بیانهای مختلف، به قابلیت فهم عمومی خود اشاره دارد. همچنین روایات واردشده از معصومان علیهمالسلام مؤیّد امکان فهم عمومی قرآن است. در ادامه به برخی از این آیات و روایات اشاره میشود:
آیات قرآن کریم بارها مخاطبان خود را به فهم قرآن دعوت کرده است. آیات چهارگانه «تدبّر» که در
مفهوم تدبر در قرآن کریم بررسی میشود، از مهمترین دعوتهای قرآن دراینباره است.
در سیاق این آیات، مشهود است که حتّی مشرکان و منافقان به جهت عدم
تدبر در قرآن زیر سؤالاند و در یکی از این آیات «تدبر در قرآن»، بهعنوان غایت نزول آن برای همه مردم، بدون هیچ قیدی معرّفی شده است.
آیات دعوتکننده به «تفکّر» را نیز میتوان به این مجموعه اضافه کرد.
در برخی از این آیات، «ناس» بدون هیچ قید دیگری به «تفکّر» در آیات الهی دعوت شدهاند.
فارغ از هر اختلافی در تعریف «تدبّر» و «تفکّر»، شکّی نیست که این دو، ابزار فهم است. برایناساس، آیات مورد اشاره، نشانههای روشنی بر قابلیّت فهم همگانی قرآن کریم است. اگر قرآن برای مخاطبان خود قابل فهم نباشد، دعوت مخاطبان به «تدبّر» و «تفکّر» در آن لغو خواهد بود و اقدام لغو از جانب متکلّم حکیم این کتاب صورت نمیپذیرد.
روایات دعوتکننده به «تدبّر» نیز ناظر به فهم عمومی قرآن است:
خطاب «معاشر الناس» در قطعهای از
حدیث غدیر، یکی از این نشانهها است. در این حدیث، رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم بعد از خطاب عمومی به همه مردم، ایشان را به «تدبّر در قرآن» و فهم آیات الهی دعوت میکند: «تدبّروا القرآن و افهموا آیاته.»
در حدیث نقلشده از امیرمؤمنان علیهالسلام نیز «خیر» در «قرائت متدبّرانه» منحصر شده است.
بدون شک، قرائت قرآن وظیفهای عمومی است؛ وقتی تنها در صورت متدبّرانه بودن «خیر» داشته باشد، همه قرائتکنندگان قرآن باید قرائت خود را با «تدبّر» همراه کنند. علاوه بر این دو نمونه، روایات دیگری را نیز میتوان یافت که نشان از عمومیت دعوت به «تدبّر» و «تفکّر» در قرآن کریم است.
علاوه بر آیات و روایات دعوتکننده به فهم همگانی قرآن کریم، برخی از توصیفات الهی از قرآن را نیز میتوان، دلیل روشن بر امکان فهم عمومی قرآن دانست.
علامه جوادی آملی در مقدمه تفسیر تسنیم به برخی از این آیات اشاره کرده و به تقریب استدلال به آنها دراینباره پرداخته است:
«عمومی بودن فهم قرآن و میسور بودن ادراک معارفش برای همگان در آیاتی چند تبیین شده است؛ مانند:
«یا اَهلَ الکِتابِ قَد جاءَکُم رَسُولُنا یُبَیِّنُ لَکُم کَثیراً مِمَّا کُنتُم تُخفُونَ مِنَ الکِتابِ وَیَعفُوا عَن کَثیرٍ قَد جاءَکُم مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَکِتابٌ مُبینٌ»،
«یا اَیُّهَا النَّاسُ قَد جاءَکُم بُرهانٌ مِن رَبِّکُم وَاَنزَلنا اِلَیکُم نُوراً مُبیناً»،.
«فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذی اَنزَلنا وَاللَّهُ بِما تَعمَلُونَ خَبیر».
و «... فَالَّذینَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذی اُنزِلَ مَعَهُ اُولئِکَ هُمُ المُفلِحُون. ».
در این آیات، از قرآن کریم به «نور»، «کتاب مبین» (روشن و روشنگر) و «برهان» (نور سپید و درخشان) تعبیر شده است. گرچه نور درجات و مراتب مختلفی دارد و برخی چشمها از دیدن درجات شدید آن محروم است، اما هیچکس نمیتواند تیره بودن نور یا عجز از شهود اصل آن را ادعا کند. خدای سبحان که نور آسمانها و زمین است... برای هدایت انسانها نوری ویژه آفریده که هم خود روشن است و در سراسر آن هیچ نقطهٴ مبهم و زاویه تاریکی یافت نمیشود و برای دیدن آن نیازی به نوری دیگر نیست... قرآن کریم نیز نه در محدودهٴ خود مشتمل بر مطلبی پیچیده، تیره و معمّاگونه است و نه در تبیین حقایق جهان هستی و ترسیم صراط سعادت انسانها گنگ، مبهم، تاریک و نیازمند به غیر است. «ونزّلنا علیک الکتاب تبیاناً لکل شیء وهدیً ورحمةً وبُشری للمسلمین»؛
قرآن کریم تبیان (بیانگر) همه معارف ضروری و سودمند برای بشر و عهدهدار بیان همه معارف و احکامِ هدایتگر، سعادتبخش و سیادتآفرین جوامع انسانی است و چنین کتابی حتماً در تبیین رهآورد خود بَیِّن و روشن است، نه مبهم و مجمل و نیازمند به روشنگر؛ زیرا کتاب مبهم که قادر بر حلّ معانی و تفسیر مطالب خود نیست، هرگز توان تبیین معارف سعادتبخش را ندارد. از این جهت قرآن کریم نسبت به محدوده داخلی خود «بَیِّن» و نسبت به بیرون از خویش «مُبیِّن» است. «قُل لَئِنِ اجتَمَعَتِ الاِنسُ وَ الجِنُّ عَلی اَن یَاتُوا بِمِثلِ هذَا القُرآنِ لا یَاتُونَ بِمِثلِهِ وَ لَو کانَ بَعضُهُم لِبَعضٍ ظَهیرا»؛
تحدّی (مبارزطلبی) قرآن کریم، هم «جهانی» است، چنانکه از این آیه کریمه برمیآید، و هم «جاودانه» و لازمه جهانی بودن تحدّی قرآن کریم آن است که فهمش در توانِ همگان باشد... اعتراف جهانیان به عجز از آفریدن اثری همانند قرآن، در صورتی سودمند است که محتوای قرآن برای آنان قابل فهم باشد وگرنه دعوت به آوردن همانند، برای کتابی که گروه کثیری از انسانها زبان ویژه آن را نمیفهمند، کاری لغو و غیر حکیمانه است.»
علاوه بر این، میتوان به آیات دیگری از قرآن نیز اشاره کرد؛ آیاتی که اعتنای ویژه خدای متعالی در آسانسازی فهم قرآن و دوری از اغلاق و پیچیدگی آن سخن گفته است:
تکرار چهار بارۀ آیه «وَ لَقَد یَسَّرنَا القُرآنَ لِلذِّکرِ فَهَل مِن مُدَّکِر» در سوره قمر، یکی از این نمونههاست.
این آیه با تأکید بر آسانسازی قرآن برای «ذکر»، به شاخصه مهمّی در مورد قرآن اشاره دارد. هدف غایی قرآن، «تذکّر» است و خدای متعالی، قرآن را آسان قرار داده تا راه برای تحقّق این هدف هموار باشد. این آیات با آیه۲۹ سوره ص منطبق و هماهنگ است. خدای متعالی در آن آیه نیز غایت انزال قرآن کریم را «تذکّر» برآمده از آن معرفی کرده است؛ تذکّری که از مسیر «تدبّر در قرآن» قرآن میگذرد؛ میتوان نتیجه گرفت که آسانسازی قرآن، فراهم آوردن شرایط «تدبّر» در آن به منظور بهرهمندی از «تذکّر» است؛ خدای متعالی قرآن را آسان قرار داده تا «تدبّر» در آن میسور شود و راه برای «تذکّر» هموار گردد.
از همین قبیل میتوان به دو آیه دیگر از قرآن نیز استناد کرد: «فَاِنَّما یَسَّرناهُ بِلِسانِکَ لِتُبَشِّرَ بِهِ المُتَّقینَ وَ تُنذِرَ بِهِ قَوماً لُدًّا» در سوره مریم.
و «فَاِنَّما یَسَّرناهُ بِلِسانِکَ لَعَلَّهُم یَتَذَکَّرُون» در سوره دخان.
این دو آیه بر آسانسازی قرآن بر زبان رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلم تأکید کرده است. خدای متعالی در این دو آیه، غرض منحصر این امر را فراهم آوردن زمینه تبشیر و انذار و تذکّر اعلام میکند. این حقیقت خبر از اراده ویژه الهی در بهرهمندی از تبشیر و انذار و تذکّر قرآنی دارد و آسانسازی قرآن بر زبان رسولخدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم به همین منظور است.
آیاتی را نیز که به عربی بودن زبان قرآن اشاره کرده است، میتوان در این میان به شمار آورد. به ویژه دو آیه از این قبیل: «بِلِسانٍ عَرَبِیٍ مُبین» در سوره شعراء
و «قُرآناً عَرَبِیًّا غَیرَ ذی عِوَجٍ لَعَلَّهُم یَتَّقُونَ» در سوره زمر.
؛ آیه نخست بر «مبین» بودن زبان عربی قرآن تاکید کرده و آیه دوم بر «غیر ذی عوج» بودن زبان قرآن. «مبین» به معنای روشن و «غیر ذی عوج» به معنای بدون کجی و انحراف است. تاکید بر این دو ویژگی نسبت به زبان قرآن، در واقع، تأکید بر آمادهسازی این کتاب برای فهم و بهرهمندی است؛ در غیر این صورت، روشنی زبان قرآن و نبودن انحراف و کجی در آن، لغو و بینتیجه خواهد بود.
صبوحی طسوجی، علی. آشنایی با دانش تدبر در قرآن کریم. قم: علی صبوحی طسوجی. ۱۴۰۰ش.