• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اعتکاف1

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



لغت:ریشۀ این واژه، عَکَفَ یَعْکُفُ و یَعْکفُ و مصدر آن عَکْف عُکُوف به معنای روی کردن به چیزی، مواظبت بر چیزی، روی برنگرداندن از آن و به معنای اقامت بر چیزی نیز گفته شده است. اعتکاف از باب افتعال و به معنای اقامت در مکانی و حبس شدن در جایی استعمال شده است.

در قرآن :مشتقات ثلاثی مجرد این واژه به صورت یعکفون، عاکف ، عاکفین، به معنای معتکفین استعمال و در آیۀ ۲۵ فتح به معنای محبوس بکار رفته است.
در اصطلاح:شهید اول اعتکاف را به سه روز و بیشتر ماندن در مسجد جامع در حال روزه تعریف کرده
[۳] - الدروس الشرعیه، ج۱، ۲۹۸.
. روشن است که تصرف شارع در معنای لغوی اعتکاف به اضافه کردن شرایطی به آن می‌باشد.
تاریخچه:از آیۀ زیر استفاده می‌شود اقامت در جایی برای عبادت ، در ادیان توحیدی دیگر شناخته شده بود که:

«وَعَهِدْنَا إِلَی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ أَن طَهِّرَا بَیْتِیَ لِلطَّائِفِینَ وَالْعَاکِفِینَ وَالرُّکَّعِ السُّجُودِ» (بقره/۱۲۵)
« خداوند به ابراهیم و اسماعیل (علیه‌السّلام) دستور می‌دهد خانه‌ام را برای طواف کنندگان و معتکفان و راکعان و ساجدان تطهیر کنید».

پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) هر سال ده روز از ماه رمضان را در مسجد النبی اعتکاف می‌کرد، ظاهراً اولین اعتکاف را در ده روز اول آن ماه و دومین اعتکاف را در ده روز دوم و سرانجام ده روز آخر ماه رمضان را برای اعتکاف انتخاب کرد، و به گونه‌ای به این کار اهمیت می‌داد که در سال دوم هجرت که جنگ بدر در ماه رمضان اتفاق افتاد و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نتوانست اعتکاف کند سال بعد، بیست روز اعتکاف کرد. از آن حضرت، پاداش ده روز اعتکاف در ماه رمضان برابر با دو حج و دو عمره نقل شده است. لیکن ثواب برآوردن حاجت مؤمن ، برتر از دو ماه اعتکاف در مسجدالحرام می‌باشد.




در دین اسلام اعتکاف به خودی خود مستحب است اما به واسطۀ نذر یا قسم یا عهد یا اجاره و مانند آن واجب می‌شود و همچنین اگر کسی دو روز معتکف بود اعتکاف روز سوم بر او واجب است. قطع اعتکاف مستحب در دو روز اول اشکال ندارد ولی قطع اعتکافی که واجب معین است یا اعتکاف روز سوم جایز نیست.



سید مرتضی در مسجدی اعتکاف را جایز می‌داند که معصوم در آن مسجد نماز جمعه اقامه کرده باشد وی فقط چهار مسجد را واجد این خصوصیت می‌داند:مسجدالحرام، مسجدالنبی، مسجد کوفه، مسجد بصره. ولی شیخ صدوق، مسجد مدائن را نیز اضافه کرده است، زیرا در دو مسجد اول پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و در سه مسجد اخیر امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) نماز جمعه خوانده است.
محقق حلی به شیخ مفید و ابن ابی عقیل عمانی و جماعتی از اصحاب نسبت می‌دهد که اعتکاف را در مساجد مذکور و هر مسجد جامعی از هر شهری جایز می‌دانسته‌اند و خودش این نظریه را می‌پسندد.
[۹] - المعتبر فی شرح المختصر، ج۲، ص ۷۳۲.
فقهای متأخر از علمای مذکور هر کدام یکی از این سه قول را برگزیده‌اند.
بیشتر فقها ی معاصر غیر از امام خمینی، اعتکاف در مسجد جامع را جایز می‌دانند. ولی ایشان در غیر از چهار مسجد مذکور اشکال کرده و در غیر مسجد جامع فتوا به عدم جواز می‌دهند.



اعتکاف زمان خاصی ندارد بلکه در هر زمانی که مکلف بتواند روزه بگیرد می‌تواند معتکف شود لیکن اعتکاف در صورتی صحیح است که معتکف مؤمن و عاقل و روزه‌دار باشد، قصد او از اعتکاف نزدیک شدن به خدا و زمان اعتکافش کمتر از سه روز نباشد. این مدت از اذان صبح روز اول شروع شده تا غروب روز سوم به پایان می‌رسد. در این مدت نباید از مسجد خارج شود مگر مواردی که استثنا شده است مانند کارهای ضروری که به مقدار ضرورت می‌تواند از مسجد خارج شود.



۱- طباطبایی، سید محمد کاظم؛ قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۲۰، چاپ اول، ج۳، ص ۶۶۷.
۲- صدوق، محمد بن علی بن الحسین؛ المقنع، لجنه تحقیق مؤسسه امام هادی، قم، ۱۴۱۵، چاپ اول، ص ۲۰۹.
۳- غفاری، علی اکبر؛ و من لا یحضره الفقیه، قم جامعه مدرسین، چاپ اول، ۱۴۰۴، ج۲، ص ۱۸۸.
۴- محمد بن یعقوب، کلینی؛ الکافی فی الفروع و الاصول، تحقیق علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب اسلامیه، ۱۳۸۸، چاپ سوم، ج۴، ص ۱۷۵.
۵- علم الهدی، سید مرتضی؛ الانتصار، مؤسسه نشر اسلامی، قم، ۱۴۱۵، چاپ اول، ص ۱۹۹.
۶- طوسی، محمد بن حسن؛ النهایه فی المجرد الفقه و الفتوی، افست منشورات قدس، قم، بی‌تا، ص ۱۷۰.
۷- کشفی، محمدتقی؛ المبسوط، مکتبه مرتضویه، تهران، ۱۳۸۷، چاپ اول، ج ۱، ص ۲۹۶.
۸- محمد بن مکی؛ الدروس الشرعیه، تحقیق و نشر مؤسسه اسلامی، ۱۴۱۲، چاپ اول، ج۱، ص ۲۹۷.
۹- محقق حلی؛ المعتبر فی شرح المختصر، تحقیق مدرسه امیر المؤمنین، نشر مؤسسه سید الشهداء، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص ۷۳۲.
۱۰-خمینی، سید روح الله؛ تحریر الوسیله، تحقیق و نشر مؤسسه نشر، آثار امام خمینی، چاپ اول، ۱۴۲۱.

--------------------------------------------------------------------------------



۱. - العین، ج۱، ص ۲۰۵.    
۲. - لسان العرب، ج۹، ص ۲۵۵.    
۳. - الدروس الشرعیه، ج۱، ۲۹۸.
۴. - الکافی، ج۴، ص ۱۷۵، ح۱ و ۲ و ۳.    
۵. - من لایحضره الفقیه، ج۲، ص ۱۸۸، ح۲۱۰۱.    
۶. - الکافی، ج۲، ح۹، ص ۱۹۴.    
۷. - الانتصار، ص ۱۹۹.    
۸. - المقنع، ص ۲۰۹.    
۹. - المعتبر فی شرح المختصر، ج۲، ص ۷۳۲.
۱۰. - العروة الوثقی، ج۳، ص ۶۷۲.    
۱۱. - تحریر الوسیله، ج۱، ص ۲۸۸.    



سایت پژوهشکده باقرالعلوم    



جعبه ابزار