بدرالجمالی (خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بدرالجمالی، فرمانده کُلّ قوا و وزیر فاطمیان. خلافت فاطمیان که زمانی در اوج درخشش بود، در عهد مستنصر (۴۲۷-۴۸۷) ، خلیفه بیکفایت، در آستانه انقراض قرار گرفت. سلجوقیان به سوی شام پیش میرفتند، در مصر غلامانِ ترک با سپاهیان سیاهپوست میجنگیدند، دوران قحطی هفت سالهای منابع کشور را تحلیل میبرد، و در این کشمکش همگانی، قدرت دولت از میان رفته بود، گرسنگی و بیماری مردم را از پای درمیآورد، خودسری و زورگویی موجب کساد کارها شده بود، و چنین به نظر میرسید که خلافت فاطمیان بر اثر این هرج و مرج نابود خواهد شد. در همین زمان، بدرالجمالی سردار شامی، به دعوت خلیفه، زمام دولت و ارتش را به دست گرفت و با قدرتی سخت خشونت آمیز، دوباره امور را سروسامان بخشید و درواقع دوره دوم عظمت خلافت فاطمی را آغاز کرد.
بدر، غلامی ارمنی از غلامانِ جمال الدولة بن عَمّار، امیرِ شامی، بود و به همین جهت جمالی خوانده میشد.
او ظاهراً در آغاز قرن پنجم متولد شد، زیرا در هنگام مرگ (۴۸۷) چنانکه نقل شده است، بیش از هشتاد سال داشت. او پیش از تصدی مقام وزارت نیز، در شام شهرت فراوانی به هم رسانده بود. دوبار حاکم دمشق شد، ولی هربار به سبب سختگیریهایش با سربازان نازپرورده دچار گرفتاریهایی شد.
آنگاه به فرماندهی کل قوای عَکّا نایل آمد و در این مقام مجبور شد که با قوای ملکشاه بجنگد. بدر قبلاً سپاهی ارمنی برای محافظت خود تدارک دیده بود و سربازان معتمد دیگری نیز در اختیار داشت. هنگامی که خلیفه در ۴۶۶ بدر را فراخواند تا خود را از دست کارگزاران مستبدّ ترک برهاند، او افرادش را با خود به مصر برد. ترکان که از سبب آمدن بدر به مصر بیخبر بودند به دامی که برای آنها گسترده شده بود افتادند و همگی در یک شب کشته شدند، و بدر بر اوضاع تسلّط یافت. در این زمان با عنوان امیرالجیوش (به زبان عوام «میرگوش») و قاضی القضاة و داعی الدعاة و وزیر به کار پرداخت . لقب اول او معروفترینِ این لقبهاست، و جبل الجیوشی هنوز هم معمولاً به کوه مُقَطَّم که مشرف بر قاهره است اطلاق می شود.
بدر بر ستیغ این کوه، مسجدی (= مَشْهد) ساخت که امروزه به عقیدة عامه مردم «سِیدی جیوشی» در آن مدفون است. وی پس از آرام کردن پایتخت، به استقرار مجدّد نظم در مشرق و سپس مغرب مصب رود نیل پرداخت، ولی مجبور شد که اسکندریه را با حمله تصرف کند. تسخیر مصر علیا نیز بدشواری صورت گرفت، زیرا در آنجا طوایف عرب عَلَم استقلال برافراشته بودند. در شام بخت با او بدینگونه یار نبود، چون کار از کار گذشته بود. در اواخر ۴۶۸، دمشق به دست سلجوقیان افتاد و فاطمیان دیگر هرگز نتوانستند آن را باز پس بگیرند.
سال بعد، اتسز، سردار فاتح سلجوقی، قاهره را تهدید کرد. بدر فرصت یافت که به گردآوری قوا بپردازد و سلجوقیان را عقب براند، ولی با وجود کوششهای مکرّر در ۴۷۱ و ۴۷۸ و ۴۸۲، نتوانست دمشق و شام را باز پس گیرد. در زمان مرگش تنها برخی از شهرهای جنوب شام هنوز در تصرّف فاطمیان بود. سبب اینکه نتوانست با قدرت تمام به فتح شام اقدام کند، قیامهایی بود که، به تحریک یکی از فرزندانش، پیوسته در مصر روی میداد.
درباره کارهای او در مقام حاکم، که در همه منابع ستایش شده است، آگاهی اندکی در دست داریم. در دوره فرمانروایی او، درآمد سالانه مصر از بابت مالیات از حدود دو به سه میلیون دینار افزایش یافت. این عواید هنگفت به او امکان داد تا به درسهایی که از حمله سلجوقیان آموخته بود جامه عمل بپوشاند. به امر او دومین حصار پیرامون قاهره کشیده شد و سه دروازه مستحکم شهر، که امروز نیز درخور ستایش است، یعنی باب زَوِیْلَهْ (زَوَیْلَة) و باب النصر و باب الفتوح، در عهد او ساخته شد. در ربیع الاول ۴۸۷، زندگی فعّال و موفق بدر به سرآمد، اما پیش از آن ترتیبی داده بود تا فرزندش افضل شاهانشاه همه مناصب او را به دست گیرد. خلیفه مستنصر نیز که تا آن زمان شصت سال خلافت کرده بود، چند ماه بعد درگذشت .
منابع :
(۱) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵-۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶، ج ۱۰، (ص۳۰، ۶۰، ۸۷ ، ۱۰۳، ۱۴۵، ۱۷۶، ۲۲۳، ۲۳۵ـ ۲۳۶) ؛
(۲) ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر والقاهرة، قاهره ۱۳۸۴ـ ، ج ۵، فهرست؛
(۳) ابن خلدون، کتاب العبر و دیوان المبتدا والخبر، بولاق ۱۲۸۴، ج ۴، ص ۶۴؛
(۴) ابن صیرفی، الاشارة الی من نال الوزارة، چاپ عبداللّه مخلص، قاهره ۱۹۲۴؛
(۵) ابن قلانسی، تاریخ دمشق؛
(۶) ابن مُیَسَّر، اخبار مصر؛
(۷) جمال الدین شیال، مجموعة الوَثائِق الفاطمیّه، ج ۱، قاهره ۱۹۵۸، فهرست؛
(۸) احمد بن علی مقریزی، الخطط، قاهره ( بی تا. )، ج ۸، ص ۳۸۰ به بعد؛