تار خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تار ، نوعی ساز زهی ـ زخمهای ایرانی است. تار (در لغت به معنای سیم یا رشته ) یکی از سازهای اصلی موسیقی ردیف دستگاهی ایرانی از دوره قاجار تاکنون است . این ساز از دو محفظه طنینیِ متصل به هم به نامهای کاسه و نقاره و یک دسته تشکیل شده است . اندازه نقاره از کاسه کوچکتر است و دسته تار بدان وصل شده است . جنس کاسه و نقاره و دسته تار عمدتاً از چوب توت است . بر درازای دسته از دو سو دو نوار سفید، بیشتر از جنس استخوان شتر یا عاج ، چسبانده می شود (شیرازی ، ص ۳۸۲). روی دهانه کاسه و نقاره ، پوست بره نوزاد کشیده میشود که طنین و زنگ خاص صدای تار بیشتر به این بخش از ساز برمیگردد. سیمهای تار در منتهاالیه دسته ، بر روی کاسه ، به سیمگیر بسته ، و از روی یک پل از شاخ حیوانات ــ که به آن خَرَک میگویند ــ رد میشوند و با گذشتن از روی دسته و برآمدگی انتهای آن (شیطانک ) به درون جعبهای حاوی گوشیهای ساز میروند و دور گوشیها پیچیده میشوند. روی دسته تار، پردهها بسته میشوند که از زِه (روده ) یا نخ جراحیاند و جای صداها (نُتها) را مشخص میکنند. مضرابِ تار، از یک گلوله مومی کوچک و قطعه فلزی تراشیده شده و آبداده تشکیل میشود. جنس این فلز از برنج یا همبستههای دیگر است . اندازه دسته و کاسه و نقاره تار، به دلخواه ، متفاوت ساخته میشود.
تار امروزه شش سیم دارد: دو سیم سفید، دو سیم زرد از جنس برنج ، یک سیم زنگ و یک سیم بم از جنس برنج . سیمهای سفید و سیمهای زرد، دوبه دو کوک میشوند. تار تا اواخر دوره قاجار، پنج سیم داشت و اضافه کردن سیم ششم میان سیم زرد و بم را کار غلامحسین درویش خان (متوفی ۱۳۰۵ش ) دانستهاند (خالقی ، بخش ۱، ص ۳۲۱). معمولاً در تار، دو سیم سفید منطبق بر دُ ( Do )، دو سیم زرد منطبق بر سُل ( Sol ) با فاصله پنجم ، سیم زنگ با فاصله هشتم و سیم بم به دلخواه نوازنده کوک میشود (ملاّ ح ، ص ۱۵۰؛ ستایشگر، ذیل واژه ). در تارنوازی ، به شرط مهارت ، میتوان انواع کیفیتهای اجرایی ــ متصل و منفصل ــ را از کار درآورد. تکهای واضح و شفاف آن در صورت مهارت نوازنده و تداوم صحیح به صورت «ریز»، میتوانند صدای ساز کششی (آرشهای ) را تداعی کنند (ملاّ ح ، ص ۱۵۳ـ ۱۵۴). وسعت تار دو هنگام ونیم است . بعد از اینکه موسیقیدان مشهور عصر رضاشاه ، علینقی وزیری (متوفی ۱۳۵۸ش )، دسته را تا روی نقاره امتداد داد، چند صدای دیگر به وسعت آن افزوده شد.
نوازنده تار با دست راست مضراب ، و با دست چپ ، پردهها را میگیرد و با مضراب روی سیمها ــ بیشتر در محوطه کاسه ــ مینوازد. شیوه در دست گرفتن تار به هنگام نوازندگی متفاوت است و از همین رو تارهای متفاوتی ساخته شده است . تعدادی از تارهای دوره قاجار، ساخته یحیای اول ، کوچکتر و گاه در برشهایی متفاوت با تارهای بعد از خود بود (لطفی ، ص ۲۳۹). این تارها که به «سینهای » معروفاند، برای قرار گرفتن روی سینه نوازنده و نواختن با دست در حالی که ساعدها رو به بالاست ، ساخته شدهاند. شیوه مضراب زدن و پردهگیری آنها نیز با تارهای دیگر متفاوت است . بسیاری از عکسهای دورة قاجار، نوازندگان را بدینگونه در حال نوازندگی نشان میدهد. امروزه حجم کاسه و نقاره تار بزرگتر و امکانات آن نیز متفاوت است . این تارها را روی پای راست میگذارند و هنگام نواختن آن دستها و سر نوازنده رو به پایین است (لطفی ، ص ۲۳۷ـ۲۳۹).
شیوههای نوازندگی تار، متنوع است . همه آنها فنون و نحوه بیان مشترکی دارند، غیر از روش جدیدی که علینقی وزیری با استفاده از آموختههای خود از موسیقی غربی ، در پیش گرفت . مطرحترین شیوههای تارنوازی در قرن حاضر به طورخلاصه عبارت است از: ۱) شیوه سنّتی دوره قاجار، که در آن دوره خانواده فراهانی (آقاعلی اکبر و آقاغلامحسین و آقاغلامرضا و میرزا حسینقلی و میرزا عبداللّه ) سردمدار آن بودند. ۲) شیوه سنّتی با اندکی گرایش متجددانه و با تجدیدنظر در بعضی فنون ، که درویش خان شاخص آن است و شاگردان وی ، مرتضی نی داوود و ارسلان درگاهی و موسی معروفی و نورعلی برومند بودهاند. ۳) شیوه مدرسهای با استفاده از بعضی فنون غربی که با بعضی خصوصیات اجرایی موسیقی ایرانی متناسب است ؛ مؤسس این شیوه علینقی وزیری بود و برخی شاگردان وی ، از جمله حسین سنجری و سلیمان سپانلو و عبدالعلی وزیری ، آن را ادامه دادند و بیشتر به کار گروه نوازی میآمد. ۴) شیوه مبتنی بر بیان سنّتی ، اما نازلتر از شیوه مکتب فراهانی که در اصفهان ، خانواده شهناز (شعبان و جلیل و حسین ) و در تهران ، شکراللّه قهرمانی و بعدها عبدالحسین شهنازی و لطف اللّه مجد و فرهنگ شریف ، نمونههای آن به شمار میآمدهاند.
اغلب موسیقیدانان معاصر ایرانی با تار آشنا بودهاند و آن را مناسبترین ساز برای اجرای حالات و کیفیات موسیقی ایرانی دانستهاند. از زمان تثبیت نهایی موسیقی ردیف دستگاهی به عنوان زبان رسمی موسیقی ایران در ۱۵۰ سال پیش ، تار مهمترین ساز موسیقی ایرانی بوده است . تار هم در تک نوازی و هم در گروه نوازی کاربرد دارد. تار از حیث دقت در نشان دادن فواصل پردههای موسیقی ایرانی مورد توجه محققان است . بعضی محققان با مطالعه عکسهای به جا مانده از تارهای قدیم و گاه با دستیابی به نمونه های آن ، تلاش کردهاند تا از روی اندازه بین پردههای روی دسته تار به نظام فواصل موسیقی قدیمی پی ببرند (کیانی ، ص ۱۶۲ـ۱۷۴). تار در بین سازهایی که قادرند یک دور کامل فواصل موسیقی ایرانی را نشان دهند، از بیشترین امکانات برخوردار است (لطفی ، ص ۲۳۰).
در ۱۲۹۹ش / ۱۹۲۰ در برلین علینقی وزیری اولین کتاب آموزش تار را با نام دستور تار نوشت و چاپ کرد. سپس در ۱۳۱۳ش در تهران دستور جدید تار و سه تار از او به چاپ رسید. از آن به بعد دستورهای آموزشی و قطعات نغمه نویسی شده مختلفی برای تار نوشته شده است .
منابع :
(۱) علاوه بر اطلاعات شخصی مؤلف ؛
(۲) روح اللّه خالقی ، سرگذشت موسیقی ایران ، بخش ۱، تهران ۱۳۵۳ش ؛
(۳) مهدی ستایشگر، واژه نامه موسیقی ایران زمین ، ج ۱، تهران ۱۳۷۴ش ؛
(۴) مجید کیانی ، هفت دستگاه موسیقی ایران ، تهران ۱۳۷۱ش ؛
(۵) محمدرضا لطفی ، «بنیادهای نوازندگی تار»، در کتاب سال شیدا: مجموعه مقالات موسیقی ، ویژهی پژوهش در فرهنگ ایران ، گردآورنده محمدرضا لطفی ، تهران : کتاب خورشید، ۱۳۷۸ش ؛
(۶) حسینعلی ملاّ ح ، فرهنگ سازها ، تهران ۱۳۷۶ش ؛