• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

توکل مجاهدان (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مؤمنان مجاهد، توکل کنندگان به خداوند، در جهاد با دشمنان بودند.




۱.۱ - توکل افراد باایمان

اذ همت طـائفتان منکم ان تفشلا والله ولیهما وعلی الله فلیتوکل المؤمنون. «(و نیز به یاد آور) زمانی را که دو طایفه از شما تصمیم گرفتند سستی نشان دهند (و از وسط راه بازگردند) و خداوند پشتیبان آنها بود (و به آنها کمک کرد که از این فکر بازگردند) و افراد باایمان، باید تنها بر خدا توکل کنند!»

۱.۱.۱ - واگذاری امر به خدا

جمله: و الله ولیهما حال از جمله قبل است، و عامل در آن فعل"همت" است، و زمینه کلام زمینه عتاب و توبیخ است، و همچنین جمله: "و علی الله فلیتوکل المؤمنون" حالی دیگر از آن جمله است، و معنایش این است که: این دو طایفه تصمیم گرفتند از کار جنگ منصرف شوند، و آن را سست بگیرند، در حالی که خدای تعالی ولی آن دو طایفه است، و این برای مؤمن سزاوار نیست، که با اینکه معتقد است خدا ولی او است در خود فشل و سستی و ترس راه دهد، و بلکه سزاوار است امر خود را به خدا واگذار کند که هر کس بر خدا توکل کند خدا وی را کافی خواهد بود.

۱.۲ - بهترین حامی

الذین استجابوا لله والرسول من بعد ما اصابهم القرح للذین احسنوا منهم واتقوا اجر عظیم• الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم‌ایمـنـا وقالوا حسبنا الله ونعم الوکیل. «آنها که دعوت خدا و پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را، پس از آن همه جراحاتی که به ایشان رسید، اجابت کردند (و هنوز زخمهای میدان احد التیام نیافته بود، به سوی میدان «حمراء الاسد» حرکت نمودند) برای کسانی از آنها، که نیکی کردند و تقوا پیش گرفتند، پاداش بزرگی است. • اینها کسانی بودند که (بعضی از) مردم، به آنان گفتند: «مردم (لشکر دشمن) برای (حمله به) شما اجتماع کرده ‌اند از آنها بترسید!» اما این سخن، بر ایمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را کافی است و او بهترین حامی ماست.»

۱.۲.۱ - نشانه ‌های پایمردی

قرآن یکی از نشانه ‌های زنده پایمردی و استقامت آنها را به این صورت بیان می‌کند "الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایمانا و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل: " اینها همان کسانی بودند که جمعی از مردم (اشاره به کاروان عبد القیس و بروایتی اشاره به نعیم بن مسعود است که آورنده این خبر بودند) به آنها گفتند: لشکر دشمن، اجتماع کرده و آماده حمله ‌اند، از آنها بترسید اما آنها نه تنها نترسیدند، بلکه بعکس بر ایمان آنها افزوده شد و گفتند: خدا ما را کافی است و او بهترین حامی است.

۱.۲.۲ - کفایت خداوند

"و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل" یعنی خدای تعالی برای ما کافی است و اصل ماده" حا- سین- با" از حساب گرفته شده، به این مناسبت که کفایت، به حساب وی مقدار حاجت است و اینکه گفتند: "حسبنا الله" اکتفای ما به خدا است به حسب ایمان است نه به حسب اسباب خارجی، که سنت الهیه آن را جاری ساخته، و کلمه (وکیل) به معنای کسی است که امر انسان را به نیابت از انسان تدبیر می‌ کند.

۱.۳ - پیروزی متوکلان

واذ زین لهم الشیطـن اعمــلهم وقال لا غالب لکم الیوم من الناس وانی جار لکم فلما تراءت الفئتان نکص علی عقبیه وقال انی بریء منکم انی اری ما لا ترون انی اخاف الله والله شدید العقاب• اذ یقول المنـفقون والذین فی قلوبهم مرض غر هـؤلاء دینهم ومن یتوکل علی الله فان الله عزیز حکیم. «و (به یاد آور) هنگامی را که شیطان، اعمال آنها (مشرکان) را در نظرشان جلوه داد، و گفت: «امروز هیچ کس از مردم بر شما پیروز نمی‌ گردد! و من، همسایه (و پناه دهنده) شما هستم!» اما هنگامی که دو گروه (کافران، و مؤمنان مورد حمایت فرشتگان) در برابر یکدیگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و گفت: «من از شما (دوستان و پیروانم) بیزارم! من چیزی می‌ بینم که شما نمی‌ بینید من از خدا می‌ ترسم، خداوند شدید العقاب است. • و هنگامی را که منافقان، و آنها که در دلهایشان بیماری است می‌ گفتند: «این گروه (مسلمانان) را دینشان مغرور ساخته است.» (آنها نمی‌ دانستند که) هر کس بر خدا توکل کند، (پیروز می‌ گردد) خداوند قدرتمند و حکیم است!»

۱.۳.۱ - تکیه بر خداوند

"و من یتوکل علی الله فان الله عزیز حکیم"- در این جمله در مقام جواب گفتار منافقین می‌ فرماید: خود ایشان دچار غرورند، و جمله" فان الله عزیز حکیم" در حقیقت سببی است که در جای مسبب به کار رفته، و معنایش این است که: این منافقین و بیماردلان در گفتار خود اشتباه کرده ‌اند، برای اینکه مؤمنین بر خدای تعالی توکل کرده ‌اند، و حقیقت هر تاثیری را به او نسبت داده ‌اند و خود را به نیروی خدا و حول و قوه او تکیه داده ‌اند و معلوم است کسی که در امور خود بر خدا توکل کند خداوند کفایتش می‌ کند، چون او عزیز است، و هر کس که از او یاری جوید یاریش می‌ کند او حکیم است، و در نهادن هر امری را در جای خود به خطا نمی‌ رود. از این آیه استفاده می‌ شود که جمعی از منافقین و سست ایمانها در جنگ بدر در میان مؤمنین بوده ‌اند.

۱.۴ - توکل مؤمنان

قل لن یصیبنا الا ما کتب الله لنا هو مولـنا وعلی الله فلیتوکل المؤمنون. «بگو: هیچ حادثه ‌ای برای ما رخ نمی‌ دهد، مگر آنچه خداوند برای ما نوشته و مقرر داشته است او مولاسرپرست) ماست و مؤمنان باید تنها بر خدا توکل کنند!»


۱. آل عمران/سوره۳، آیه۱۲۲.    
۲. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۴، ص۸.    
۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۲.    
۴. آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۳.    
۵. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۳، ص۲۰۴.    
۶. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۴، ص۱۰۰.    
۷. انفال/سوره۸، آیه۴۸.    
۸. انفال/سوره۸، آیه۴۹.    
۹. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۹، ص۱۳۰.    
۱۰. توبه/سوره۹، آیه۵۱.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «مجاهدان».    



جعبه ابزار