• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

زید بن موسی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



زیدالنّار، زید بن موسی ‌بن جعفر علیه‌السلام، برادر امام رضا علیه‌السلام می‌باشد.




دربارۀ وی اطلاعات چندانی در دست نیست و منابعی که از او سخن گفته‌اند، فقط به نقش بارز وی در شورش ابن ‌طباطبا و ابو السرایا در عراق (در سالهای ۱۹۹ و ۲۰۰) اشاره کرده‌اند. علت و چگونگی پیوستن او به این شورش روشن نیست اما گفته شده که بعد از مرگ ابن‌طباطبا، هنگامی که ابوالسرایا و یارانش با جوانی علوی به نام محمد بن محمد بن زید بیعت کردند، او زید بن موسی را به ولایت اهواز منصوب کرد.
[۱] بلاذری، انساب ‌الاشراف، ج۲، ص۵۴۸.
[۲] ازدی، تاریخ‌ الموصل، ص۳۳۵.

زید در راه اهواز، به کمک عباس ‌بن محمد جعفری، والی منتخب ابوالسرایا، به بصره شتافت و با غلبه بر حسن‌ بن علی معروف به مأمونی، عامل عباسیان در بصره، آن شهر را تصرف کرد.
[۵] ‌یعقوبی، تاریخ ج۲، ص۴۴۵.
[۶] مسعودی، مروج الذهب ج۴، ص۳۲۲.

زید بن موسی اندکی بعد، عباس‌ بن محمد را نیز بیرون نمود و بصره را ضمیمه قلمرو خود کرد.
[۷] بلاذری، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۵۴۹.
[۸] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۰۵.




رفتار او با بصریان بسیار خشن و بی‌رحمانه بود، چنان‌که پس از غارت اموال مردم، دستور داد خانه‌های بنی‌ عباس و طرفدارانشان را آتش زدند و هرگاه یکی از آنان را نزد وی می‌بردند، دستور می‌داد که او را در آتش بسوزانند، ازاین‌رو به زیدالنّار ملقب شد.
[۱۰] گردیزی، تاریخ گردیزی، ص۱۷۳ـ۱۷۴.
[۱۱] ابن مسکویه، تجارت الامم، ج۴، ص۱۱۸.
[۱۲] ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۱۰.




شدت خشونت او به اندازه‌ای بود که بنابر برخی روایات، امام رضا علیه‌السلام در مواجهه با زید، از نحوۀ رفتار وی با مسلمین بصره، به گونه‌ای انزجارآمیز سخن گفت و حتی سوگند یاد نمود که هرگز با او سخن نگوید.
[۱۴] ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ج۳، ص۲۷۱.




امارت زید طولی نکشید و با مرگ ابوالسرایا و تصرف بصره به دست سپاه عباسی، وی به اسارت درآمد.
نحوه اسارت وی را متفاوت نقل کرده‌اند.
طبری بر آن است که وی، امان خواست و علی‌ بن ابی‌ سعید، فرمانده سپاه عباسی، به او امان داد. بنا به روایتی دیگر، او را به بغداد نزد حسن بن سهل فرستادند. حسن‌ بن سهل درصدد قتل او بود اما چون هیچ دستوری از مأمون برای این کار دریافت نکرده بود و یکی از درباریان نیز او را از عواقب این کار بیم داد، از کشتن وی صرف‌نظر کرد. وی تا زمان بیعت مردم بغداد با ابراهیم بن مهدی، در زندان بود. در این هنگام، طرفداران مأمون او را از زندان بیرون آوردند و نزد مأمون فرستادند.
[۱۸] ابن مسکویه، تجارت الامم، ج۴، ص۱۱۸.

بلعمی بر آن است که زید از زندان علی‌ بن ابی‌سعید گریخت و به عبداللّه، برادر ابوالسرایا، پیوست و درصدد فتح بصره برآمد اما اسیر شد و او را به بغداد فرستادند. در بغداد، در زندان بود تا هنگامی که شورشیان او را فراری دادند و پنهان شد.
[۱۹] بلعمی، تاریخ نامه طبری، ج۲، ص۱۲۳۸ـ۱۲۳۹.

در ادامۀ این روایت، بلعمی از تصمیم بغدادیان برای به خلافت نشاندن زیدالنّار سخن گفته است.
روایت گردیزی نیز حاکی از آن است که حسن‌بن سهل، پس از قتل ابوالسرایا، زید را نزد مأمون فرستاد.
[۲۰] گردیزی، تاریخ گردیزی، ص ۱۷۳.

گفته شده که مأمون به احترام امام رضا علیه‌السلام او را بخشید.
با این حال تداوم کج‌رفتاریهای او همچنان موجبات نارضایتی امام را فراهم می‌کرد و این امر از روایات امام درباره شماتت زید و دعوت وی به رعایت تقوا و پرهیز از معاصی، به‌روشنی پیداست.
[۲۴] ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ج ۳، ص ۲۷۱.




زیدالنّار در اواخر خلافت متوکل (۲۳۲ـ۲۴۷) در سامرا درگذشت.
[۲۶] ابن‌حزم، جمهرة انساب‌العرب، ص۶۱.




بنابه روایت ابن‌حزم، وی ده پسر داشت
[۲۷] ابن‌حزم، جمهرة انساب‌العرب، ص۶۴.
، اما ابن‌عِنَبه او را دارای چهار پسر به نامهای حسن، حسین‌ المحدث، جعفر و موسی اصّم دانسته و بر آن است که نسل وی در مغرب، عراق (بنوصعب، بنومکارم) و ایران پراکنده‌اند.
[۲۸] ابن‌عنبه، الفصول ‌الفتحریه، ص۱۴۰.





ابن ‌اثیر، الکامل فی التاریخ.
ابن‌ بابویه، عیون اخبار الرضا، قم ۱۳۸۴/ ۱۴۲۶.
ابن‌حزم، جمهرة انساب‌العرب، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان.
• ابن‌ عنبه، الفصول‌ الفتحریه، چاپ محدث ارموی، تهران ۱۳۶۳.
• ابن مسکویه، تجارت الامم، چاپ ابوالقاسم امامی، تهران ۱۳۷۶ش.
ابوالفرج اصفهانی، مقاتل‌ الطالبین، چاپ کاظم المظفر، نجف ۱۳۸۵ش/۱۹۶۵.
• یزید بن محمد ازدی، تاریخ ‌الموصل، قاهره ۱۳۸۷ق/ ۱۹۶۷؛
• احمد بن یحیی بلاذری، انساب ‌الاشراف، چاپ محمود فردوس عظم، دمشق ۱۹۹۶.
• بلعمی، تاریخ نامه طبری، چاپ محمدروشن، تهران ۱۳۶۶.
• طبری، تاریخ طبری (بیروت).
• عبدالحی گردیزی، تاریخ گردیزی، چاپ عبدالحی مجیبی، تهران ۱۳۶۳ش.
• مسعودی، مروج الذهب (بیروت).
• ‌یعقوبی، تاریخ.



 
۱. بلاذری، انساب ‌الاشراف، ج۲، ص۵۴۸.
۲. ازدی، تاریخ‌ الموصل، ص۳۳۵.
۳. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل ‌الطالبین، ص۳۵۵.    
۴. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل ‌الطالبین، ص۳۵۵.    
۵. ‌یعقوبی، تاریخ ج۲، ص۴۴۵.
۶. مسعودی، مروج الذهب ج۴، ص۳۲۲.
۷. بلاذری، انساب‌ الاشراف، ج۲، ص۵۴۹.
۸. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۰۵.
۹. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل ‌الطالبین، ص۳۵۵.    
۱۰. گردیزی، تاریخ گردیزی، ص۱۷۳ـ۱۷۴.
۱۱. ابن مسکویه، تجارت الامم، ج۴، ص۱۱۸.
۱۲. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۳۱۰.
۱۳. ابن‌ بابویه، عیون اخبارالرضا، ص۲۵۸.    
۱۴. ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ج۳، ص۲۷۱.
۱۵. طبری، تاریخ طبری، ج۷، ص۱۲۳.    
۱۶. طبری، تاریخ طبری، ج۷، ص۱۲۳.    
۱۷. ابن‌بابویه، عیون اخبارالرضا، ص۲۵۸.    
۱۸. ابن مسکویه، تجارت الامم، ج۴، ص۱۱۸.
۱۹. بلعمی، تاریخ نامه طبری، ج۲، ص۱۲۳۸ـ۱۲۳۹.
۲۰. گردیزی، تاریخ گردیزی، ص ۱۷۳.
۲۱. ابن‌بابویه، عیون اخبارالرضا، ص۲۵۸.    
۲۲. ابن‌بابویه، عیون اخبارالرضا، ص۲۵۷.    
۲۳. ابن‌بابویه، عیون اخبارالرضا، ص۲۵۹-۲۶۰.    
۲۴. ابن خلکان، وفیات الاعیان و انباء ابناء الزمان، ج ۳، ص ۲۷۱.
۲۵. ابن‌بابویه، عیون اخبارالرضا، ص۲۵۹.    
۲۶. ابن‌حزم، جمهرة انساب‌العرب، ص۶۱.
۲۷. ابن‌حزم، جمهرة انساب‌العرب، ص۶۴.
۲۸. ابن‌عنبه، الفصول ‌الفتحریه، ص۱۴۰.




دانشنامه جهان اسلام - بنیاد دائرة المعارف اسلامی، مقاله«زيدالنّار»، ص۵۴۸۷.    



جعبه ابزار