• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شئون برهان (خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برهان را بر حسب شئون گوناگون و آثار متفاوت آن نامهای دیگری است که در قرآن به آن‌ها اشاره شده‌ است.



برهان از آن رو که زوال‌ناپذیر و غالب است
[۱] روض الجنان، ج‌۱۰، ص‌۳۲۹.
یا از آن جهت که تیز و گذراست
[۲] روض الجنان، ج‌۱۰، ص‌۳۲۹.
یا برای آن‌که خصم و مخالف را به گونه‌ای در بن‌بست قرار می‌دهد که هیچ راهی برای فرار نمی‌یابد یا چون بر عقول و فهمها سلطه می‌یابد یا به جهت همه این امور در آیاتی «سلطان» خوانده می‌شود؛ مانند فرو نفرستادن سلطان از سوی خداوند بر آنچه مشرکان و بت‌پرستان می‌پرستند، نفی سلطان از گفته کسانی که برای خداوند فرزند قائل شده‌اند، بیان خشم الهی نسبت به مجادله کنندگان در آیات او بدون سلطان و تقبیح عمل آنان، مطالبه سلطان از مشرکان بر ادّعای شنیدن سخن فرشتگان و فرستادن موسی (علیه‌السلام) همراه با سلطان به سوی فرعون و پیروان وی.

۱.۱ - مراد از سلطان

در همه این موارد بیش‌تر قریب به اتفاق مفسّران مراد از سلطان را برهان یا حجّت قطعی غیر قابل تردید و ابهام دانسته‌اند، بلکه بنابر نظر برخی سلطان در بیش‌تر آیات قرآن به معنای حجّت است، جز آن‌که در آیه ۹۶ سوره هود و آیات مشابه آن‌که به حضرت موسی (علیه‌السلام) مربوط می‌شود برخی پس از تصریح به این‌که مراد از سلطان در این مورد همان برهان و حجّت قاطعی است که بر عقول و افهام سلطه می‌یابد، افزوده‌اند: بعید نیست مراد از ارسال موسی همراه با سلطان، مسلّط کردن آن جناب بر اوضاع جاری میان او و آل‌فرعون جبّار طاغی باشد. البته برخی دیگر آن را به حجّتهای روشن،
[۲۵] تفسیر لاهیجی، ج‌۲، ص‌۴۷۶.
معجزه ،
[۲۶] مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۲۹۰.
عصایی که به اژدها مبدّل می‌شد
[۲۷] مواهب علیّه، ج‌۲، ص‌۲۹۰.
و ولایتی که سلطنت بر تمام موجودات عالم از آن اوست
[۲۸] بیان السعاده، ج‌۲، ص‌۳۳۷.
تفسیر کرده‌اند.


برهان نشانه حقانیت آورنده آن است، ازاین‌رو در برخی از موارد از آن به «آیه» تعبیر شده است؛ مانند: «ثُمَّ اَرسَلنا موسی و اَخاهُ هرونَ بِایتِنا و سُلطن مُبین» که از عصا و ید بیضا و دیگر امور خارق عادتی که به دست حضرت موسی (علیه‌السلام) ظاهر شد و حقّانیّت وی را ثابت کرد به «آیات» تعبیر شده است، در حالی که خداوند در آیه ۳۲ سوره قصص از خصوص عصا و ید بیضا به عنوان دو برهان یاد کرده است: «فَذنِکَ بُرهنانِ مِن رَبِّکَ اِلی فِرعَونَ و مَلاَِهِ...».


از آن رو که برهان یقینی‌ترین راه و متقن‌ترین شیوه برای احقاق حقّ یا ابطال باطل است در بسیاری از موارد از آن با «حجّت» یاد شده که عبارت از قولی است که در اثبات یا ابطال چیزی به کار می‌رود؛ مانند: «و تِلکَ حُجَّتُنا ءاتَینها اِبرهیمَ عَلی قَومِهِ نَرفَعُ دَرَجت مَن نَشاءُ اِنَّ رَبَّکَ حَکیمٌ عَلیم». در این آیه شریفه خداوند متعالی با اشاره به براهینی که در آیات پیشین بر نفی بت‌پرستی و بطلان ربوبیّت اجرام آسمانی و اثبات امنیت برای مؤمنان اقامه شده، می‌فرماید: این ادلّه و براهین، حجّتی بود که ما به ابراهیم عطا کردیم تا آن را در برابر قومش به کار گیرد.


برهان از آن جهت که بین حقّ و باطل جدایی افکنده، آن دو را از هم ممتاز می‌سازد در برخی از موارد از آن به «بیّنة» یاد شده است؛ نظیر: «و ما تَفَرَّقَ الَّذینَ اوتوا الکِتبَ اِلاّ مِن بَعدِ ما جاءَتهُمُ البَیِّنَه». بیشتر مفسران بیّنه موجود در این آیه را به برهان و حجّت حق و بیان کامل،
[۳۵] تفسیر جامع، ج‌۷، ص‌۴۶۴.
حجّت واضح و دلیل قاطع عقلی یا حسّی
[۳۶] تقریب القرآن الی الاذهان، ج‌۳۰، ص‌۲۰۵.
و حجت واضح
[۳۷] البصائر، ج‌۵۷‌، ص‌۹۶۳.
معنا کرده‌اند؛ ولی برخی از آنان، آن را بر شخص پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله)
[۳۸] مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۲۲‌.
یا خود قرآن
[۳۹] کشف الحقایق، ج‌۳، ص‌۳۳۲.
تطبیق کرده‌اند، بنابراین حاصل مراد آیه طبق نظر بیش‌تر مفسّران این است: اهل کتاب درباره پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و رسالت وی راه تفرقه و خلاف نپیمودند، مگر پس از آن‌که برهان و حجّت کامل بر حقّانیّت و صحّت نبوّت ایشان در کتابهایشان آمد؛ ولی آنان همچنان بر انکارشان لجاجت‌ ورزیدند.


الاشارات والتنبیهات؛ انوار درخشان در تفسیر قرآن؛ البرهان فی تفسیر القرآن؛ البلدالامین والدرع الحصین؛ بیان السعادة فی مقامات العباده؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم؛ تفسیر‌البصائر؛ تفسیر جامع؛ تفسیر شریف لاهیجی؛ تفسیر الصافی؛ تفسیر غریب القرآن الکریم؛ التفسیر الکاشف؛ تفسیر مخزن العرفان فی علوم القرآن؛ تفسیر المراغی؛ تفسیر منهج الصادقین؛ تفسیر نمونه؛ تقریب القرآن الی الاذهان؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ دائرة‌الفرائد در فرهنگ قرآن؛ دانشنامه جهان اسلام؛ الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور؛ روض الجنان و روح‌الجنان؛ الشفاء (منطق)؛ کشف الحقایق عن نکت الآیات والدقایق؛ لسان العرب؛ لغت‌نامه؛ مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن؛ مفردات الفاظ القرآن؛ منتهی الارب فی لغة العرب؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ مواهب‌علیّه (تفسیر حسینی)؛ النجاة فی الحکمة المنطقیه والطبیعة والالهیه.


۱. روض الجنان، ج‌۱۰، ص‌۳۲۹.
۲. روض الجنان، ج‌۱۰، ص‌۳۲۹.
۳. نمونه، ج‌۹، ص‌۲۲۳.    
۴. المیزان، ج‌۱۱، ص‌۱۷۷.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۳۳.    
۶. اعراف/سوره۷، آیه۷۱.    
۷. یوسف/سوره۱۲، آیه۴۰.    
۸. نجم/سوره۵۳، آیه۲۳.    
۹. انعام/سوره۶، آیه۸۱‌.    
۱۰. حجّ/سوره۲۲، آیه۷۱.    
۱۱. کهف/سوره۱۸، آیه۱۵.    
۱۲. یونس/سوره۱۰، آیه۶۸‌.    
۱۳. صافّات/سوره۳۷، آیه۱۵۶.    
۱۴. غافر/سوره۴۰، آیه۳۵.    
۱۵. غافر/سوره۴۰، آیه۵۶.    
۱۶. طور/سوره۵۲، آیه۳۸.    
۱۷. هود/سوره۱۱، آیه۹۶.    
۱۸. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۴۵.    
۱۹. غافر/سوره۴۰، آیه۲۳.    
۲۰. نساء/سوره۴، آیه۱۵۳.    
۲۱. ذاریات/سوره۵۱، آیه۳۸.    
۲۲. التبیان، ج‌۴، ص‌۱۸۹.    
۲۳. هود/سوره۱۱، آیه۹۶.    
۲۴. المیزان، ج‌۱۰، ص‌۳۸۰.    
۲۵. تفسیر لاهیجی، ج‌۲، ص‌۴۷۶.
۲۶. مجمع البیان، ج‌۳، ص‌۲۹۰.
۲۷. مواهب علیّه، ج‌۲، ص‌۲۹۰.
۲۸. بیان السعاده، ج‌۲، ص‌۳۳۷.
۲۹. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۴۵.    
۳۰. المیزان، ج‌۱۵، ص‌۳۴.    
۳۱. قصص/سوره۲۸، آیه۳۲.    
۳۲. المیزان، ج‌۱۸، ص‌۳۵.    
۳۳. انعام/سوره۶، آیه۸۳.    
۳۴. بیّنه/سوره۹۸، آیه۴.    
۳۵. تفسیر جامع، ج‌۷، ص‌۴۶۴.
۳۶. تقریب القرآن الی الاذهان، ج‌۳۰، ص‌۲۰۵.
۳۷. البصائر، ج‌۵۷‌، ص‌۹۶۳.
۳۸. مجمع البیان، ج‌۱۰، ص‌۵۲۲‌.
۳۹. کشف الحقایق، ج‌۳، ص‌۳۳۲.



دائرة‌المعارف قرآن کریم، مقاله برهان.    



جعبه ابزار