• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوثمامه صائدی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوثمامه صائدی یکی از یاران امام حسین (علیه‌السلام) است که در کربلا به شهادت رسید.



نام وی ابوتمامه نیز گفته شده است.
[۱] خوارزمى، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۱، ص۲۰۶.
[۲] فاضل دربندی، ملا آقا، اسرار الشهادة، ج۲، ص۶۰.
بیشتر منابع از او با نام عمرو یا عمر و از پدرش به کعب
[۶] آل کلیدار، محمدحسن مصطفی، مدینة الحسین (علیه‌السلام)، ص۵۷.
و یا عبدالله یاد می‌کنند.
به گفته محمد مهدی شمس‌ الدین، عمرو بن ثمامه مذكور در همان عمر بن عبدالله ابوثمامه می‌باشد كه بر اثر تصحیف بدین نام ذكر شده است. ابن حزم اندلسی از وی با نام زیاد بن عمرو بن عریب بن حنظله بن دارم بن عبدالله صائدی یاد کرده است. به گفته بلاذری نام ابوثمامه «زیاد بن عمرو بن عریب صائدی»، و «ابوثمامه» کنیه او و «همدان» نام قبیله‌اش بوده است. شیخ طوسی وی را انصاری و دیگران صائدی، صیداوی
[۱۴] خوارزمى، مقتل الحسین (علیه‌السلام).
[۱۵] انوار الهدى، ج۲، ص۲۰.
یا صاعدی دانسته‌اند.


ابوثمامه از یاران امام علی (علیه‌السلام) و از دلاوران عرب و شخصیت‌های سرشناس شیعه بود. سماوی گوید: وی که از تابعین است در تمام پیکارهای امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) شرکت کرد و پس از شهادت آن بزرگوار به مصاحبت امام مجتبی (علیه‌السلام) درآمد.


چون معاویه به هلاکت رسید و یزید بر مسند خلافت نشست، وی و گروهی از شیعیان کوفه در خانه سلیمان بن صُرد خزاعی گرد آمدند و برای امام حسین (علیه‌السلام) نامه نوشته و به مکه فرستادند.
[۲۱] مامقانی، تنقییح المقال، ج۲، ص۳۳۳.

با ورود حضرت مسلم (علیه‌السلام) به کوفه، ابوثمامه، بی‌درنگ به او پیوست و به فرمانش مشغول تحویل گرفتن کمک‌های مردم برای مصارف نهضت گردید، و چون در اسلحه‌شناسی مهارت داشت مسؤولیت خرید و تهیه سلاح را به عهده گرفت. همو بود که به دستور مسلم، پول‌هایی را که عبیدالله بن زیاد برای دستگیری وی و یارانش به جاسوس خود مِعقل داده بود تحویل گرفت. وقتی خبر دستگیر شدن هانی بین مردم کوفه منتشر شد حضرت مسلم برای حمله به دارالاماره که ابن‌ زیاد در آنجا بود مهیا شد و به مردم کوفه اعلان بسیج عمومی داد؛ که از هر سوی به جانب آن حضرت روان شدند.
مسلم به نیروهایش آرایش جنگی داد، و فرماندهی دو قبیله تمیم و همدان را به ابوثمامه سپرد. در این تحركِ اضطراری، ابوثمامه بسیار پایداری کرد. امّا با فراری شدن افراد تحت فرمانش به قبیله خود رفت و مدّتی در بین ایشان پنهان می‌زیست. با آن‌که ابن ‌زیاد به شدّت وی را تعقیب می‌کرد موفّق به دستگیری او نشد.


ابوثمامه پس از شنیدن خبر آمدن حسین بن علی (علیه‌السلام) از مکه به عراق؛ همراه نافع بن هلال به آن حضرت پیوست.
هنگامی که عمر بن سعد با سپاه انبوه کوفه در سرزمین کربلا مستقر شد، نگاه ابوثمامه به کثیر بن عبدالله شعبیِ خونخوار و جسور افتاد -که به طرف امام (علیه‌السلام) می‌ آمد- به امام حسین (علیه‌السلام) گفت: ای اباعبدالله! خداوند کارت را اصلاح کند، هم‌ اکنون بی‌باک‌ترین و خطرناک‌ترین دشمن شما در روی زمین به این‌جا آمده است. ابوثمامه آن‌گاه رویاروی کثیر بن عبدالله ایستاد و گفت: شمشیرت را بگذار. شعبی پاسخ داد: نه. به خدا سوگند اسلحه‌ام را از خود دور نمی‌سازم. من پیک هستم. اگر سخن مرا بشنوید پیغامی که آورده‌ام به شما باز گویم و اگر نپذیرید بازگردم. ابوثمامه گفت: پس من قبضه شمشیر تو را نگه می‌دارم آن‌گاه سخنت را بگو. گفت: نه، به خدا دست تو به آن نخواهد رسید.
ابوثمامه گفت: پس پیغامت را به من بگو تا آن را به اطلاع امام حسین (علیه‌السلام) برسانم و پاسخش را برایت بیاورم، وگرنه نمی‌گذارم به آن بزرگوار نزدیک شوی. زیرا تو مرد بزهکاری هستی. شعبی از شنیدن این سخن به خشم آمد و از همان‌جا برگشت.
ابن اعثم حکایت فوق را با نام فلان بن عبدالله سبیعى و با اندكى تفاوت نقل كرده است.


انبوه سپاه کوفیان، یاران حسین (علیه‌السّلام) را محاصره کرده بودند. شمار یاران حسین (علیه‌السّلام) چنان‌ اندک بود که اگر یک یا دو نفرشان کشته می‌شد، نمایان بود، اما لشکریان عمر بن سعد آن قدر زیاد بودند که هر قدر از آنان کشته می‌شد پیدا نبود. هنگامی که وقت نماز فرا رسید ابوثمامه به امام حسین (علیه‌السلام) عرض کرد:جانم فدایت، می‌بینم که این گروه به تو نزدیک شده‌اند. به خدا سوگند تا من پیش روی تو کشته نشوم شما به شهادت نخواهی رسید. انشاءالله، ولی دوست دارم هنگامی که خدای را دیدار می‌ کنم این نمازی را که وقت آن نزدیک گشته بخوانم. امام حسین (علیه‌السلام) سر مبارکش را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود: از نماز یاد کردی خداوند تو را از نمازگزاران و ذاکرین قرار دهد. آری، این آغاز وقت نماز است. از آنها بخواهید از ما دست بردارند تا نماز بگذاریم. (و او چنین کرد) و حصین بن تمیم در جواب گفت: نمازتان پذیرفته نمی‌شود. حبیب بن مظاهر به او گفت: آیا می‌پنداری که نماز آل رسول‌الله: پذیرفته نمی‌شود و از تو پذیرفته می‌شود، ‌ای نفهم؟
به گفته طبری، ابوثمامه، پسرعموی خود را که دشمنش بود به هلاکت رساند. سپس امام حسین (علیه‌السلام) با یارانش نماز ظهر را به طریق نماز خوف اقامه کرد.
ابوثمامه پس از مالک بن دودان و خداحافظی با سیدالشهدا (علیه‌السلام)
[۳۲] سپهر کاشانی، محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج۲، ص۲۹۱.
به میدانِ جنگ تاخت .

۵.۱ - رجز ابوثمامه در میدان

ابوثمامهدر میدان چنین رجز خواند:
عَزاءً لِآلِ الْمُصْطَفی وَبناتِهِ • علی حَبْسِ خَيْرِ الناسِ سِبْطِ محمّدٍ
عَزاءً لِزَهراءِ النَّبِىّ وَزُوْجِها • خَزانَةِ عِلْمِ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ أحمدِ
عَزاءً لِاهْلِ الشَّرْقِ وَالْغَرْبِ كُلّهِم • وحُزْناً علی حَبْسِ الحسین المسدَّدِ
فَمَنْ مُبْلِغٌ عَنّی النّبی وَبِنْتَه • بأنَّ ابْنَكُمْ فی مَجْهَدٍ أَىِّ مَجْهَدٍ
به آل پیامبر و دخترانش تسلیت -می‌ گویم.- به خاطر گرفتاری نوه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم) که بهترین انسان‌هاست.
به حضرت زهرا (علیها‌السلام) و شوهرش که پس از پیامبر خزانه علم الهی‌اند و بر تمام مردم‌ شرق و غرب تسلیت -می‌گویم.- و برای گرفتاری حسین راستگو و درستکار اندوهناکم پس چه کسی پیغام مرا به پیامبر و دخترش می‌رساند که فرزندت در سختی است، و چه سختی.

۵.۲ - قاتل ابوثمامه

سرانجام وی به دست قیس بن عبدالله به فیض شهادت نایل گشت.


در زیارت ناحیه مقدسه امام زمان (علیه‌السلام) از او چنین یاد شده است. السلام علی ابی ثمامة عمر بن عبدالله الصائدی این سلام در زیارت رجبیه نیز با اندكى تفاوت نقل شده است.


۱. خوارزمى، مقتل الحسین (علیه‌السلام)، ج۱، ص۲۰۶.
۲. فاضل دربندی، ملا آقا، اسرار الشهادة، ج۲، ص۶۰.
۳. طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، ص۷۷.    
۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۳۴.    
۵. سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج۳، ص۷۹.    
۶. آل کلیدار، محمدحسن مصطفی، مدینة الحسین (علیه‌السلام)، ص۵۷.
۷. طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی،ص۷۷.    
۸. شمس‌الدین، محمد مهدی انصارالحسین، ص۱۰۴.    
۹. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۵.    
۱۰. بلاذری، احمد بن‌ یحیی‌، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۹۸.    
۱۱. طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، ص۷۷.    
۱۲. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۲۵۳.    
۱۳. ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة انساب العرب، ص۳۹۵.    
۱۴. خوارزمى، مقتل الحسین (علیه‌السلام).
۱۵. انوار الهدى، ج۲، ص۲۰.
۱۶. ابن اعثم، احمد، الفتوح، ج۵، ص۸۷.    
۱۷. حسینی جلالی، محمدرضا، تسمیة من قتل مع الحسین (علیه‌السلام)، ص۳۰.    
۱۸. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد ج۲، ص۴۶.    
۱۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۴.    
۲۰. سماوی، محمد بن طاهر، ابصار العین فی انصار الحسین، ص۱۱۹.    
۲۱. مامقانی، تنقییح المقال، ج۲، ص۳۳۳.
۲۲. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۲۷۱.    
۲۳. دینوری، ابوحنیفه، اخبار الطوال، ص۲۳۸.    
۲۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۹.    
۲۵. شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۸۵.    
۲۶. سماوی، محمد بن طاهر، ابصار العین فی انصار الحسین، ص۱۱۹.    
۲۷. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۳۱۰.    
۲۸. ابن اعثم، احمد، الفتوح، ج۵، ص۸۶.    
۲۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۴، ص۳۳۴.    
۳۰. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۷۰.    
۳۱. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۵، ص۴۳۹.    
۳۲. سپهر کاشانی، محمدتقی، ناسخ التواریخ، ج۲، ص۲۹۱.
۳۳. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب ج۳، ص۲۵۳.    
۳۴. حسینی جلالی، محمدرضا، تسمیة من قتل مع الحسین (علیه‌السلام)، ص۳۰.    
۳۵. سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج۳، ص۷۹.    
۳۶. سید بن طاووس، اقبال الاعمال، ج۳، ص۳۴۵.    



جمعی از نویسندگان، پژوهشی پیرامون شهدای کربلا،ص۸۱-۸۴.    
پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۷۸۱.









جعبه ابزار