• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوسلیمان داود بن محبّر طایی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوسلیمان داود بن محبّر بن قحذم طایی بصری ثقفی بکراوی (م ۲۰۶ هـ)، از محدثان اهل‌سنت در قرن سوم هجری قمری بود.



ابوسلیمان داود بن محبّر بن قحذم طایی بصری ثقفی بکراوی، او ایامی را در بغداد گذراند و از راویانی چون شعبه، مقاتل بن سلیمان و دیگران روایت نقل کرد و افرادی مانند محمد بن حسین برجلانی و حارث ابن ابی‌اسامه از او روایت نقل کردند.
بیشتر رجال‌نویسان اهل‌سنت وی را ضعیف دانسته‌اند.
[۴] خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۳۶۱.
ابن‌معین می‌گوید: داود در ابتدا ثقه بود، ولی بعداً تحت تاثیر افکار معتزله واقع شد و حدیث را کنار گذاشت و به عبادت پرداخت و در جمع صوفیان آبادان شرکت نمود و با فروش چیزهایی که با برگ خرما می‌ساخت، امرار معاش می‌کرد و در اواخر عمرش در بغداد از لغزش و اشتباه در نقل حدیث به دور نبود.


ابوسلیمان در سال ۲۰۶ هـ در بغداد درگذشت.


اثر منسوب به ابوسلیمان کتاب العقل است، اما عده‌ای می‌گویند که این اثر مربوط به میسرة بن عبدربه است که داود آن‌را به سرقت برده است.


برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه شود.


۱. ذهبی، محمد بن احمد، میزان الاعتدال، ج۲، ص۲۰.    
۲. دارقطنی، علی بن عمر، المؤتلف و المختلف، ج۴، ص۲۰۱۲.    
۳. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۳۵۷.    
۴. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۸، ص۳۶۱.
۵. ابن‌ابی‌حاتم رازی، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۴۲۴.    
۶. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۱۴، ص۱۴۸ - ۱۴۹.    
۷. ابن‌عدی، عبدالله بن عدی، الکامل فی ضعفاء الرجال، ج۳، ص۵۷۱.    
۸. ابن‌حبان، محمد بن حبان، المجروحین، ج۱، ص۲۹۱.    
۹. بابانی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۳۵۸.    
۱۰. زرکلی، خیرالدین بن محمود، الاعلام، ج۲، ص۳۳۴.    
۱۱. عسقلانی، احمد بن علی، تقریب التهذیب، ج۱، ص۲۰۰.    
۱۲. کحاله، عمر رضا، معجم المؤلفین، ج۴، ص۱۴۱.    
۱۳. مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، ج۸، ص۴۴۷.    
۱۴. عقیلی، محمد بن عمرو، الضعفاء الکبیر، ج۲، ص۳۵.    
۱۵. صفی‌الدین خزرجی، احمد بن عبدالله، خلاصة تذهیب تهذیب الکمال، ج۱، ص۱۱۰.    



پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۳۲۴، برگرفته از مقاله «ابوسلیمان داود بن محبّر طایی».



جعبه ابزار