ده عنوانی که به تازگی ثبت شده اند :
محمد بن احمد بلوی (مقالهدوم)[ویرایش]
[ادامه] محمد بن احمد بلوی (م
۵۵۹ هـ.ق) از وی محدث، نحوی، لغوی، مورخ، شاعر، پزشک و از حافظان حدیث اندلس در سده ششم هجری بود.
از جمله شاگردان او میتوان به عبدالمنعم بن فرس و ابوالقاسم بن براق اشاره کرد.
از آثار مهم وی میتوان به کتاب
درر القلائد و غرر الفوائد،
أنموذج العلوم،
الشفاء و
التشبیهات اشاره کرد.
او حدود سال ۵۵۹ (هجری قمری) در اشبیلیه درگذشت.
محمد بن جعفر بلنسی[ویرایش]
[ادامه] محمد بن جعفر بلنسی (
۵۱۳ ـ
۵۸۶ هـ.ق) نحوی، لغوی، محدث و استاد قرائت اهل اندلس بود.
او در شهرهای مختلف اندلس همچون اشبیلیه، غرناطه، جیان، مریه و مرسیه به تحصیل و تدریس پرداخت.
وی علاوه بر دانشاندوزی، اجازه روایت حدیث از عالمان بزرگی همچون ابن عربی و باجی دریافت کرد.
او شاگردان زیادی همچون ابوبحر صفوان بن ادریس و ابوبکر بن عتیق ازدی تربیت نمود .
وی همچنین در سال ۵۸۱ (هجری قمری) به منصب قضاوت در بلنسیه رسید و به عدالت و استقلال رأی شهرت یافت.
محمد بن احمد رقی دمشقی[ویرایش]
[ادامه] ابوالحسین محمد بن احمد بن محمد بن خلف رقی دمشقی مشهور به ابن ابی معتمر و ابن فحام ساکن
دمشق و از
علمای حدیث بود.
او از
نجّاد،
عثمان بن محمد مقری و
جعفر بن خلدی حدیث آموخت و
قرآن را نزد
زید بن ابی بلال کوفی خواند.
ابوالحسین در سال
۳۹۹ هجری درگذشت.
از آثار وی میتوان به
انکار غسل الرجلین فی الوضوء اشاره کرد.
در ابتدا این آثار به
حسن بن محمد بن یحیی فحام
منقذ بن مرشد کنانی[ویرایش]
[ادامه] منقذ بن مرشد کنانی (
۴۹۴ ـ
۵۷۳ هـ.ق) در خانوادۀ عالم و دانش دوست به دنیا آمد.
پدر و دو برادرش مؤیدالدوله ابومظفر و امیر بهاءالدوله نیز افرادی ادیب، زیرک، بافضل و شجاع بودند.
وی نزد استادانی مانند ابوالفتح نصرالله بخاری
حدیث آموخت و روایات را گردآوری کرد.
او حافظ
قرآن بود و در
شعر و
ادبیات عرب هم چیرهدستی خاصی داشت.
تنها اثری ایشان به نام
تاریخ ذیل ابی همام معرّی است.
وی در سال ۵۷۳ (هجری قمری) دار دنیا را وداع کرد.
ابوبکر محمد بن محمد بلخی[ویرایش]
[ادامه] ابوبکر محمد بن محمد بلخی (
۴۸۰ ـ
۵۷۳ هـ.ق) ادیب، شاعر و نویسنده برجسته قرن ششم هجری بود.
لقب
عمری به سبب انتسابش به خلیفه دوم، عمر بن خطاب و لقب
وطواط بهدلیل چالاکی و جثه کوچک اوست.
وی از نوادر ادب فارسی و عربی بهشمار میرود و در نظم و نثر، و علوم بلاغت و نحو عربی چیرهدست بود.
او سالها در خدمت پادشاهان خوارزم چون آتسز، ارسلان و تکشخان قرار داشت و مدتی نیز در مدرسه نظامیه بغداد به تدریس پرداخت.
یوسف بن نصر غزنوی[ویرایش]
[ادامه] یوسف بن نصر غزنوی (زنده در نیمه دوم قرن
ششم هـ.ق) شاعر، عالم و نویسندهای برجسته بود.
او از شاعران دربار خسروملک غزنوی، پادشاه لاهور، به شمار میرفت و برخی منابع او را از شاعران درجه دوم دربار میدانند.
ایشان به دو زبان عربی و فارسی شعر میسرود و به گفته
محمد عوفی، از افاضل
خراسان و حتی برترین ادیب زمان خود بود.
از آثار وی دو
دیوان شعر به زبانهای عربی و فارسی باقی مانده و نمونههایی از اشعارش در کتاب عوفی آمده است.
محمد بن محمد بقّالی[ویرایش]
[ادامه] محمد بن محمد بقّالی (حدود
۴۹۰ ـ
۵۶۲ هـ.ق) ادیب، نحوی و لغتشناس برجسته قرن
ششم (هجری قمری) بود.
او اهل
خوارزم و از شاگردان ممتاز
ابوالقاسم زمخشری بود.
ایشان پس از وفات استاد، جایگاه علمی وی را در تدریس عربی و لغت به ارث برد.
او فردی معتقد، اهل اخلاق، پرهیزکار و دور از بیهودهگویی معرفی شده است.
ایشان که مذهبش
حنفی بود، در نقد شعر، نثرنویسی و نگارش آثار علمی و ادبی مهارت فراوان داشت.
محمد بن خلیل رقّی[ویرایش]
[ادامه] ابوبکر محمد بن خلیل رقی طبیب اهل
رقه عراق، در طب نظری و عملی مهارت داشت.
وی نخستین شارح مسائل
حنین بن اسحاق بود و در سال
۳۳۰ هجری این شرح را به پایان رساند.
او رسالهای درباره منافع
تریاق فاروق تألیف کرد.
ابوخازم محمد بن محمد بغدادی[ویرایش]
[ادامه] ابوخازم محمد بن محمد بغدادی (
۴۵۷ ـ
۵۲۷ هـ.ق) فقیه و محدث برجسته
حنبلی از خاندان علمی و معتبر در
بغداد بود.
پدرش، قاضی ابویعلی، و برادرش، قاضی ابوالحسین، از بزرگان
فقه حنبلی بودند.
او پس از فوت پدر در کودکی، به تشویق خانواده به تحصیل علم پرداخت و نزد استادانی چون ابن نقور، جابر بن یاسین، و یعقوب برزبینی فقه و
حدیث آموخت.
خداهود بن فرخزاد 1[ویرایش]
[ادامه]خداهود بن فرخزاد (پیش از
۳۷۷ هـ.ق) نویسندهای ایرانیتبار بود که
الندیم در
الفهرست از او نام برده است.
وی کتابی با عنوان
سیرهنامه تألیف کرده که به گفته الندیم، در باب
تاریخ و حکایات بوده است.
از زندگی، مذهب، و زمان دقیق حیات او اطلاعی در دست نیست.
از نام وی و عنوان اثرش چنین برمیآید که
زرتشتی بوده است.
سیرهنامه احتمالاً درباره سرگذشت فرمانروایان ایرانی پیش از اسلام نگاشته شده است.