• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوعبدالله محمد امیر معزی نیشابوری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوعبدالله محمد امیر معزی نیشابوری متخلص به معزی، فرزند عبدالملک برهانی و ملقب به امیرالشعراء، از شعرای معروف قرن ششم بود.



امیر معزی نیشابوری، ابوعبدالله محمد (وفات ۵۱۸ – ۵۲۰ق)، متخلص به معزی، فرزند عبدالملک برهانی و ملقب به امیرالشعراء، از شعرای معروف قرن ششم بود. مدت مدیدی مداح پادشاهان بزرگ سلجوقی، ملکشاه و سنجر بود. پدرش در آغاز پادشاهی ملکشاه در قزوین درگذشت و وی را به ملکشاه سپرد. او در منتهای جلال زندگی می‌کرد و یکی از متمول‌ترین مردم روزگار بود.


چنانچه وی را در این زمینه قرین عنصری دانسته‌اند. در عهد سلطان سنجر به مقام عالی رسید و منصب امیرالامراء و ملک الشعراء یافت و تلخص او به معزی به سبب اختصاص وی به معزالدین ملکشاه بن آلب ارسلان است.


معزی از معاریف شعرای ایران است؛ ارباب تذکره و برخی از شعراء، او را ستوده و از بزرگان سخن و امراء کلام می‌دانند، اما در حقیقت او به‌اندازه‌ی شهرتش مقام ادبی ندارد.
معزی شاعری ظریف طبع و متوسط ادبیان است؛ ولی، طبع و فکرش پخته نیست. بیشتر مقلد است تا مبتکر. در قصیده از عنصری و در غزل از فرخی تقلید کرده است ولی چندان توفیقی نیافته است.
[۱] فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، ج۱، ص۲۳۱، تهران، خوارزمی، چاپ چهارم، ۱۳۶۹.
تصاویر در شعر معزی، زنده، پویا و مبتکرانه نیستند، او بر مبنای تصاویر شعری گذشتگان شعر می‌گوید و به جای تجربه‌ی شخصی و مستقیم پدیده‌ها، به اقتباس و تلفیق تصاویر از دیوان‌های شعری گذشتگان می‌پردازد؛
[۲] امیر معزی نیشابوری، محمد، کلیات دیوان، (به تصحیح و شرح محمد رضا قنبری)، تهران، زوّار، ۱۳۸۵، چاپ اول.



او نمونه کامل یک شاعر موظف به مدح و ستایش‌گری است و در دیوان او به ویژه در مدایح، اغراق در اوج است و در بسیاری موارد حتی ترک ادب شرعی کرده و ممدوحان ترک‌نژاد خود را با پیامبر اسلام برابر دانسته است.
[۳] شفیعی کدکنی، محمدرضا، صور خیال در شعر فارسی، ج۱، ص۶۳۷، تهران، آگاه، چاپ سوم، ۱۳۶۶.



معزی شاعر دربار است و شعر را نه بر حسب عقیده، بلکه به اقتضای وقت می‌گوید و برای تحصیل معاش و بقاء جاه همه کس را می‌ستاید. شعرای معاصر او مسعود سعد سلمان، سنایی غزنوی، سوزنی سمرقندی، انوری ابیوردی و... است.
[۴] فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، ج۱، ص۲۳۳، تهران، خوارزمی، چاپ چهارم، ۱۳۶۹.

خاصیت عمدۀ شعر معزی سادگی آن است. معزی معانی بسیار را در الفاظ ساده و خالی از تکلف ادا می‌کند و قوت طبع او در آوردن عبارات سهل و بدون تعقید و ابهام از قدیم مورد توجه ناقدان سخن بوده است.
[۵] صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۱، ص۵۱۴، تهران، فردوس، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۳.

اگر چه در تغزل‌ها و غزل‌های او طراوت تغزل‌های فرخی دیده نمی‌شود لیکن به هر حال کوششی که او در سرودن غزل‌های نغز به کاربرده مسلماً وسیلۀ مؤثری در پیشرفت فنّ غزل‌سرایی شده است. در شعرا و فقط به مدح و غزل‌باز نمی‌خوریم، بلکه گاه از وعظ و‌ اندرز و توحید و حکمت اثری می‌یابیم.
[۶] صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۵۱۴، تهران، فردوس، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۳.



تنها اثرش دیوان شعر اوست مشتمل بر ۱۸۶۲۳ بیت در قالب قصیده.
این اثر یک بار توسط مرحوم استاد عباس اقبال آشتیانی تصحیح شده و به چاپ رسید، اما به دلیل اشتباهات فراوانی که در نوبت چاپ بر کتاب وارد شد، یک‌بار دیگر «محمدرضا قنبری» آن را تصحیح و شرح کرد.
معزی شاعر دربار ملکشاه سلجوقی است. کسی که شغل و حرفۀ او شاعری است، پس ناگزیر وظیفه و تعهد او نیز ستایش شاه و سرودن شعر به مناسبت‌های مختلف است. اگر از این دیدگاه نگاه کنیم. معزّی در حرفۀ خود کاملاً موفق است. چنان‌که لازمۀ شاعر درباری، غلو و اغراق و سخن به مقتضای حال شاه گفتن است و در این‌باره معزی کاملاً موفق است.


دربارۀ امیر معزّی بین پژوهش‌گران اختلاف نظر است. بعضی از بزرگان ادبیات، از جمله استاد جلال‌الدین همایی
[۷] همایی، جلال‌الدین، محرم اسرار (مجموعه مقالات)، تهران، مروارید، ۱۳۷۹، چاپ اول.
او را جمع‌کننده بین طراوت و زیبایی کلام بامتانت و استحکام سخن دانسته است و یا علامه محمد قزوینی
[۸] قزوینی، محمد، بیست مقاله، ج۱، ص۷۵، (تصحیح عباس اقبال آشتیانی و استاد پور داوود)، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، چاپ دوم.
معتقد است که شعر او «از شهد و شکر گرو می‌برد و قند طبرزد را به هیچ نشمارد».
در مقابل بزرگانی چون استاد زرین‌کوب دکتر حمیدی شیرازی و استاد شفیعی کدکنی، او را شاعری مداح دانسته و از قدرت خلاقۀ شعری بی‌نصیب
[۹] شفیعی کدکنی، محمدرضا، صور خیال در شعر فارسی، ج۱، ص۶۳۷، تهران، آگاه، چاپ سوم، ۱۳۶۶.
اما به دور از این داوری‌ها، تاثیری که امیر معزی در شعر بعد از خود نهاد، در حیطه تحول «غزل» قابل بررسی است. معزی یکی از بنیان‌گذاران غزل در ادب فارسی است شیوه‌ای که در سخن سعدی و حافظ به کمال می‌رسد.
[۱۰] امیر معزی نیشابوری، محمد، مقدمه، کلیات دیوان، ج۱، ص۵۶، (به تصحیح و شرح محمد رضا قنبری)، تهران، زوّار، ۱۳۸۵، چاپ اول.



گفتنی است که معزی در روزگار خود نیز به غزل‌سرایی شهرت داشته، چنان‌که عوفی در تذکرة لباب‌الالباب در مقام ارائه نمونۀ شعر معزی، پانزده غزل از وی را نقل می‌کند و تنها به ذکر و قصیده از او اکتفا می‌کند.
[۱۱] امیر معزی نیشابوری، محمد، مقدمه، کلیات دیوان، ج۱، ص۶۰، (به تصحیح و شرح محمد رضا قنبری)، تهران، زوّار، ۱۳۸۵، چاپ اول.

سرانجام این‌که معزی شاعری است که در قالب قصیده طبع‌آزمایی کرده است. مضمون غالب اشعارش مدح و ستایش شاهان است. بعضاً آموزه‌های اخلاقی و حکمی هم در آن به چشم می‌خورد.
زبان اشعارش ساده، روان و دور از پیچیدگی‌ها و تقعید است. تصاویر شعریش زنده، پویا و مبتکرانه نیست و اغلب تلفیق و اقتباس تصاویر شعری گذشتگان است.


‌ای ساربان منزل مکن جز در دیار یار من
تا یک زمان زاری کنم بر ربع و اطلال و دفن
ربع از دلم پرخون کنم خاک دفن گلگون کنم
اطلال را جیحون کنم از آب چشم خویشتن
از روی یار خرگهی، ایوان همی‌ بینم کمعی
وز قد آن سر و سهی، خالی همی‌ بینم چمن
بر جای رطل و جام می، گوران نهادستند پی
بر جای چنگ و نای و نی، آواز زاغ است و زغن


(۱) صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، تهران، فردوس، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۳.
(۲) شفیعی، کدکنی محمدرضا، صور خیال در شعر فارسی، تهران، آگاه، چاپ سوم، ۱۳۶۶.
(۳) امیر معزی نیشابوری، محمد، کلیات دیوان، (به تصحیح و شرح محمد رضا قنبری)، تهران، زوّار، ۱۳۸۵، چاپ اول.
(۴) همایی، جلال‌الدین، محرم اسرار (مجموعه مقالات)، تهران، مروارید، ۱۳۷۹، چاپ اول.
(۵) قزوینی، محمد، بیست مقاله، (تصحیح عباس اقبال آشتیانی و استاد پور داوود)، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، چاپ دوم.
(۶) فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، تهران، خوارزمی، چاپ چهارم، ۱۳۶۹.


۱. فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، ج۱، ص۲۳۱، تهران، خوارزمی، چاپ چهارم، ۱۳۶۹.
۲. امیر معزی نیشابوری، محمد، کلیات دیوان، (به تصحیح و شرح محمد رضا قنبری)، تهران، زوّار، ۱۳۸۵، چاپ اول.
۳. شفیعی کدکنی، محمدرضا، صور خیال در شعر فارسی، ج۱، ص۶۳۷، تهران، آگاه، چاپ سوم، ۱۳۶۶.
۴. فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، ج۱، ص۲۳۳، تهران، خوارزمی، چاپ چهارم، ۱۳۶۹.
۵. صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۱، ص۵۱۴، تهران، فردوس، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۳.
۶. صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۵۱۴، تهران، فردوس، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۳.
۷. همایی، جلال‌الدین، محرم اسرار (مجموعه مقالات)، تهران، مروارید، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۸. قزوینی، محمد، بیست مقاله، ج۱، ص۷۵، (تصحیح عباس اقبال آشتیانی و استاد پور داوود)، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، چاپ دوم.
۹. شفیعی کدکنی، محمدرضا، صور خیال در شعر فارسی، ج۱، ص۶۳۷، تهران، آگاه، چاپ سوم، ۱۳۶۶.
۱۰. امیر معزی نیشابوری، محمد، مقدمه، کلیات دیوان، ج۱، ص۵۶، (به تصحیح و شرح محمد رضا قنبری)، تهران، زوّار، ۱۳۸۵، چاپ اول.
۱۱. امیر معزی نیشابوری، محمد، مقدمه، کلیات دیوان، ج۱، ص۶۰، (به تصحیح و شرح محمد رضا قنبری)، تهران، زوّار، ۱۳۸۵، چاپ اول.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ابوعبدالله محمد امیر معزی نیشابوری»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱۰/۱۸.    



جعبه ابزار