ابومحمد ابنوهب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ وَهْب، ابومحمد عبداللـه بن وهب بن مسلم فِهری قرشی (۱۲۵-۱۹۷ق/۷۴۳-۸۱۳م)،
فقیه و محدث
مالکی مصر است.
انتساب او به فهر به سبب ولاء با این قبیله است.
ولادت او را در ۱۲۴ق و وفاتش را در ۱۹۶ یا ۱۹۸ق نیز نوشتهاند.
او در مصر چشم به
جهان گشود و در حدود ۱۷ سالگی به تحصیل
علم پرداخت.
در داستانی که دربارۀ وفات او نقل کردهاند، مرگش را بر اثر شنیدن هول و هراس روز رستاخیز دانستهاند.
ابن وهب در ۷۲ سالگی در مصر از
دنیا رفت و عبّاد، والی مصر، بر پیکر او
نماز خواند.
ابن خلکان
از قول قضاعی آورده است که در مجرّ بنی مسکین قبری کوچک و فرسوده و کهن معروف به قبر عبداللـه وجود داشته که وی احتمال میداده،
قبر ابن وهب بوده باشد. به هر روی هماکنون در قرافۀ قاهره مقبرهای به نام ابن وهب وجود دارد.
در
مدینه به خدمت
مالک بن انس رسید و مدت ۲۰ سال در صحبت وی بود و از او
فقه آموخت. گفتهاند وی نخستینبار (۱۴۴ق) در مراسم
حج با مالک دیدار کرد.
ابن وهب پیش از معاصر هموطن خود ابن قاسم (ﻫ م) عتقی نزد مالک تحصیل کرد و همین امر موجب تفاخر او بود.
وی از محضر فقیهان دیگری چون
لیث بن سعد و ابن دینار نیز فقه آموخت.
علاوه بر روایت از استادن یاد شده، از محدثانی چون ابن جریح، ابن عیینه، ابن لهیعه، حمید بن زیاد، سفیان ثوری و عبدالرحمن بن زیاد افریقی نیز
حدیث شنید.
از جملۀ کسانی که از او حدیث شنیدهاند، میتوان ابن مدینی، ابومصعب زهری، ابوصالح کاتب اللیث، ربیع بن سلیمان مرادی، سحنون بن سعید، عبدالرحمن بن مهدی. محمد بن عبداللـه بن عبدالحکم، یحیی بن عبداللـه بن بکیر، یحیی بن یحیی لیثی و برادرزادهاش احمد بن عبدالرحمن بن وهب را نام برد.
از نظر اعتبار در نقل حدیث،
رجال شناسانی چون ابن سعد،
عجلی،
یحیی بن معین و ابوزرعه
او را ثقه دانستهاند، با اینهمه در منابع گاه از تساهل او در نقل سخن رفته است
این در حالی است که تصریح شده، وی از نخستین کسانی بوده که بین «حدّثنی» و «حدّثنا» و بین «اخبرنا» و «حدّثنا» فرق مینهاده و در
روایت نحوۀ اخذ خود از شیوخ را با دقت بیان میکرده است.
منابع بر کثیر الحدیث بودن او تأکید نموده و یاداور شدهاند که وی ۰۰۰‘۱۰۰ حدیث روایت کرده بوده است.
بخش قابل توجهی از این احادیث هماکنون در جایجای کتب گوناگون حدیث ضبط شده و شماری از آنها را روایات وی نیز که جنبۀ تاریخی دارد، در منابع مهمی چون
سیرۀ ابن هشام ــ که بهطور مستقیم از او نقل کرده ــ، فتوح مصر ابن عبدالحکم،
تاریخ ابوزرعۀ دمشقی
اخبار القضاه وکیع
و منابع متأخرتر نقل شده است.
ابن وهب در
قرائت نیز دستی داشت و قرائت نافع را به طریق عرض از او فرا گرفته بود. ابوطاهر ابن سرح، اسماعیل بن ابی اویس و یونس بن عبدالاعلی علاوه بر حدیث، در قرائت نیز از او روایت کردهاند.
در شرح احوال ابن وهب از
زهد او بسیار گفت و گو شده و
ابونعیم اصفهانی در
حلیه الاولیاء فصلی را بدو اختصاص داده است. دربارۀ شدت زهد او گفته شده که چون قضای مصر از سوی خلیفه به وی پیشنهاد شد، از پذیرفتن آن سرباز زد و در توضیح علت
امتناع خود، یادآور شد که عالمان با پیامبران و قضات با سلاطین محشور خواهند شد.
قاضی عیاض ضمن اشاره به کثرت و اهمیت تألیفات ابن وهب، شماری از آنها را نام برده است.
آثار بازماندۀ او اینهاست:
۱.
الجامع ، در
حدیث که بخشی از آن بر روی پاپیروس باقیمانده و داویدویل این نسخه را در سالهای ۱۹۳۹-۱۹۴۸م با برخی حواشی در قاهره به چاپ رسانده است. الجامع مشتمل بر این مباحث است: کتاب انساب، کتاب سکوت، کتاب خاتم، احادیث مربوط به جنگ
حنین و دعایی از ابن عباس؛
۲.
مسند ابن وهب ، که بخشی از آن به صورت خطی در کتابخانۀ ظاهریۀ دمشق نگهداری میشود؛
۳. نسخهای مشتمل بر احادیث ابن وهب به روایت ابوصالح عبداللـه ابن صالح که در دارالکتب مصر موجود است.
۴. همچنین باید روایت ابن وهب از
موطأ مالک را یاد کرد
که گفته شده که نسخههایی از آن در کتابخانههای قیروان و فیض اللـه استانبول نگهداری میشود.
۵. ابن وهب تفسیری نیز داشته که
ثعلبی در
الکشف والبیان از آن یاد کرده است.
۶. همچنین کتابی از
ابن بشکوال در دست است که در آن از استادانی یاد شده که ابن وهب از آنان روایت کرده است و نسخۀ خطی آن در یک کتابخانۀ شخصی در رباط دیده شده است.
(۱) ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۳م.
(۲) ابن جزری، محمد بن محمد، غایه النهایه، به کوشش گ برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
(۳) ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۶ق.
(۴) ابن خلاد رادمهرمزی، حسن بن عبدالرحمن، المحدث الفاصل، به کوشش محمد عجاج خطیب، بیروت، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م.
(۵) ابن خلکان، وفیات.
(۶) ابن سعد، محمد، الطبقات الکبری، بیروت، دارصادر.
(۷) ابن عبدالحکم، عبدالرحمن بن عبداللـه، فتوح مصر، به کوشش توری، لیدن، ۱۹۳۰م.
(۸) ابن عدی، عبداللـه، الکامل، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۹) ابن عطیه، عبدالحق، فهرس، به کوشش محمد ابوالاجفان و محمد زاهی، بیروت، ۱۹۸۳م.
(۱۰) ابن غازی، محمد بن محمد، فهرس، به کوشش محمد زاهی، دارالبیضاء، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م.
(۱۱) ابن هشام، عبدالملک، السیره النبویه، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۳۵۵ق/۱۹۳۶م.
(۱۲) ابواسحاق شیرازی، ابراهیم بن علی، طبقات الفقهاء، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
(۱۳) ابوزرعۀ دمشقی، عبدالرحمن بن عمرو، تاریخ، به کوشش شکر اللـه قوجانی، دمشق، ۱۴۰۰ق/۱۹۸۰م.
(۱۴) ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبداللـه، حلیه الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
(۱۵) بخاری، محمد بن اسماعیل، التاریخ الکبیر، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۸ق/۱۹۵۹م.
(۱۶) بسوی، یعقوب بن سفیان، المعرفه و التاریخ، به کوشش اکرم ضیاء عمری، بغداد، ۱۹۷۵م.
(۱۷) بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، به کوشش محمد حمیداللـه، قاهره، ۱۹۵۹م.
(۱۸) ترمذی، محمد بن عیسی، الجامع الصحیح، به کوشش احمد محمد شاکر و دیگران، قاهره، ۱۳۵۷ق/۱۹۳۸م.
(۱۹) حاجی خلیفه، کشف.
(۲۰) ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۲۱) رعینی، علی بن محمد، برنامج، به کوشش ابراهیم شبوح، دمشق، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۲م.
(۲۲) رودانی، محمد بن سلیمان، صله الخلف، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۲۳) زرقانی، محمد، شرح الزرقانی علی موطأ مالک، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.
(۲۴) زرکلی، اعلام.
(۲۵) طبری، محمد بن جریر، اختلاف الفقهاء، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۲۶) عبدالباقی، محمد فؤاد، مقدمه بر موطأ مالک، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۵م.
(۲۷) عجلی، احمدبن عبداللـه، تاریخ الثقات، به کوشش عبدالمعطی قلعجی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۴م.
(۲۸) فهرس مجامیع المدرسه العمریه، به کوشش یاسین محمد سواس، کویت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۷م.
(۲۹) قاضی عیاض، ترتیب المدارک، به کوشش احمد بکیر محمود، بیروت، دارمکتبه الحیاه.
(۳۰) قاضی عیاض، الغنیه، به کوشش ماهر زهیر جرار، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
(۳۱) وکیع، محمد بن خلف، اخبار القضاه، به کوشش عبدالعزیز مصطفی مراغی، قاهره، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن وهب، ابومحمد»، ج۵، ص۱۸۹۵.