اجرت بر واجبات (خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در جواز گرفتن اجرت بر آنچه انجام آن واجب عينى يا كفايى است، آراى گوناگونى وجود دارد كه در كتابهاى مشروح فقهى بيان شده است;
[۱] امّا برخى با استناد به آيه۳۲ زخرف/۴۳ كه نظام زندگى را بر استفاده متقابل انسانها از خدمات و اموال يكديگر مبتنى دانسته است، مىگويند: ميان وجوب كارى و دريافت اجرت در برابر آن منافاتى نيست
[۲] و شاهد آن جواز دريافت اجرت بر طبابت و بسيارى از واجبات كفايى ديگر است.
[۳] بعضى از مفسران اهلسنت نيز با استناد به آيه «اِنَّمَا الصَّدَقـتُ لِلفُقراءِ والمَسـكينِ والعـمِلينَ عَلَيها...» (توبه/۹،۶۰) اخذ اجرت را بر واجبات كفايى جايز دانستهاند; زيرا آنچه عامل زكات برمىدارد، اجرت عمل و خدمت اوست، نه آنكه او يكى از موارد مصرف زكات باشد; لذا اگر غنى هم باشد، چون عمل او محترم است، اين اجرت به وى پرداخت مىشود.
[۴] در بخش واجبات عبادى، برخى گرفتن اجرت را از آن جهت كه با اخلاص منافات دارد، ممنوع دانستهاند. قرآن مىفرمايد: «ومااُمِروا اِلاّ لِيَعبُدُوا اللّهَ مُخلِصينَ لَهُ الدّينَ...» (بينه/۹۸، ۵); ولى اين استدلال درست نيست; زيرا اولا اجرت گرفتن در مستحبات عبادى، جايز است; درحالىكه استدلال پيشين شامل آن نيز مىشود; ثانياً به تعبير صاحب جواهر تعلق اجاره به عبادت نهتنها منافى اخلاص نيست، بلكه آن را تأكيد نيز مىكند.
[۵] موارد خاصى از اجرت بر واجبات و مستحبات كه قرآن به آنها پرداخته، چنين است:
[۶] . جواهرالكلام، ج۲۲، ص۱۱۶; مفتاحالكرامه، ج۸، ص۱۵۹; الفقهالاسلامى، ج۵، ص۳۸۱۸.
[۷] . جواهرالكلام، ج۲۲، ص۱۱۹.
[۸] . مفتاح الكرامه، ج۸، ص۱۶۰.
[۹] . احكام القرآن، ج۳، ص۲۰۴; تفسير قرطبى، ج۸، ص۱۱۳.
[۱۰] . جواهرالكلام، ج۲۲، ص۱۱۷.