• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

احتجاج امام سجاد با پیرمرد شامی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



سپاهیان عمر بن سعد بعد از واقعه عاشورا امام سجاد (علیه‌السلام)، زنان، کودکان و باقی‌ماندگان از جنگ را به اسارت گرفته و ابتدا به کوفه انتقال داده و چند روز زندانی کردند و سپس به دستور یزید بن معاویه به شام فرستاد. در شام رویدادهای مختلفی رخ داده است که یکی از آن رویدادها احتجاج پیرمرد شامی با امام سجاد (علیه‌السلام) بود. پیرمرد مطالبی گفت که با پاسخ‌های استدلالی امام مواجه شد، و وقتی حقیقت برایش روشن شد از گفته خویش پشیمان شده، توبه کرد.



پس از ورود اسرای کربلا به دمشق، آنان را وارد مسجد جامع شهر کردند و در کنار پلکان مسجد - جایی که اسرا را برای دیدن مردم نگه می‌داشتند- نگه داشتند و منتظر ماندند تا یزید به آنان اجازه ورود به مجلس بدهد. در این هنگام پیرمردی به آنان نزدیک شد و گفت: «خدای را سپاس که شما را هلاک کرد و مردم را از ستم شما آسوده ساخت و امیرمؤمنان را بر شما چیره ساخت.»
امام سجاد (علیه‌السّلام) به آن مرد فرمود: «ای پیرمرد آیا قرآن خوانده‌ای؟» گفت: «بله خوانده‌ام» امام (علیه‌السّلام) فرمود: «آیا این آیه قرآن را خوانده‌ای؟ «(قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى)؛ بگو من هیچ پاداشی از شما برای رسالتم درخواست نمی‌کنم، جز دوست داشتن نزدیکانم (اهل بیتم).» پیرمرد گفت: «آری آن را خوانده‌ام.» امام (علیه‌السّلام) فرمود: «خویشان و نزدیکان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ماییم که خداوند دوستی ما را مزد رسالت خویش قرار داده است.»
حضرت (علیه‌السّلام) فرمود: «آیا آیه «(وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ)؛ و حق نزدیکان را بپرداز.» را در قرآن خوانده‌ای؟» پیرمرد گفت: «آری آن را نیز خوانده‌ام.» امام (علیه‌السّلام) فرمود: «ای پیرمرد خویشان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ماییم.»
بار دیگر امام (علیه‌السّلام) پرسید: «ای پیرمرد آیا این آیه از قرآن را خوانده‌ای؟ «(وَاعْلَمُواْ أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ)....؛ بدانید هر گونه غنیمتی که به دست آوردید، خمس آن برای خدا و برای پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و برای ذی القربی و یتیمان و مسکینان و واماندگان در راه (از آن‌ها) است...» گفت: «این آیه را هم خوانده‌ام.» امام (علیه‌السّلام) فرمود: «بدان که منظور از ذوی القربی در این آیه ما هستیم.»
باز امام (علیه‌السّلام) پرسیدند: «آیا این آیه از قرآن را هم خوانده‌ای که «(إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا)؛ خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت (علیهم‌السّلام) دور کند و کاملا شما را پاک سازد.» پیرمرد گفت: «این آیه را هم خوانده‌ام.» امام (علیه‌السّلام) فرمود: «منظور از اهل بیتی که خداوند آنان را از رجس و پلیدی پاک کرد ماییم.»
در این هنگام پیرمرد اندکی خاموش شد و در حالی‌که از گفته‌هایش پشیمان شده بود، سرش را به آسمان بلند کرد و گفت: «پروردگارا من به پیشگاه تو از آنچه گفته‌ام و از دشمنی با آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) توبه می‌کنم و از دشمنان خاندان محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از انس و جن بیزاری می‌جویم.»


نقل شده که جاسوسان جریان این واقعه را به اطلاع یزید رساندند و او دستور قتل آن پیرمرد را صادر کرد.


۱. شوری/سوره۴۲، آیه۲۳.    
۲. اسراء/سوره۱۷، آیه۲۶.    
۳. انفال/ سوره۸، آیه۴۱.    
۴. احزاب/ سوره۳۳، آیه۳۳.    
۵. کوفی، ابن اعثم، الفتوح، ج۵، ص۱۳۰.    
۶. خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین (علیه‌السّلام)، ج۲، ص۶۹.    
۷. ابن طاوس، علی بن موسی، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص۱۰۲ - ۱۰۳.    
۸. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۳۳ - ۳۴.    
۹. ابن طاوس، علی بن موسی، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص۱۰۳.    



سید علی‌اکبر حسینی، سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اسرای اهل بیت در شام۱»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۵/۱۸.    



جعبه ابزار