احمد بن حسن جاربردی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جارْبَرْدی، احمدبن حسن،
عالم و
فقیه شافعی قرن هشتم است.
جاربردی به
جارْبَرْد (معرّب چارْپَرْد) منسوب است که
روستا یا شهری در منطقه اَرّان، متعلق به
ایران قدیم و
ارمنستان کنونی بوده است.
از تاریخ تولد و دوره
کودکی او اطلاعی در دست نیست.
وی از زادگاهش به
تبریز رفت و در آنجا مقیم شد، از این رو تبریزی
جاربردی نیز خوانده شده است.
در تبریز به فراگیری
علوم پرداخت و در
معقولات و
منقولات سرآمد شد و پس از آموختن
فقه شافعی،
فقیه و مُفتی شافعی مذهبان گردید.
در تبریز شهرت فراوان یافت و به فخرالدین و ابوالمکارم ملقب گردید.
او همواره به
تحصیل و
تدریس و تألیف اشتغال داشت و از محضر استادانی چون نظام الدین طوسی و شیخ عمر نجم الدین و به ویژه قاضی بیضاوی، بهره برد.
وی در تربیت
طلاب نیز کوتاهی نمیکرد و متصدی امور آنان بود.
محمدبن عبدالرحیم عُمری میلانی، قاضی عضدالدین ایجی (
متکلم و
فقیه شافعی قرن هشتم) و نورالدین اردبیلی از شاگردان او بودند.
جاربردی با ایجی، معارضات و مناظرات علمی فراوانی به صورت مکاتبه داشت و پس از درگذشت
جاربردی، افراد دیگری، از جمله فرزندش ابراهیم، آن معارضات را ادامه دادند.
جاربردی عالمی باوقار، خیّر و بسیار دیندار بود و در
تصوف و
عرفان هم مقام شامخی داشت.
وی در
رمضان ۷۴۶ در
تبریز درگذشت.
شوکانی
سال درگذشت او را ۷۴۲ ذکر کرده که احتمالاً نادرست است.
۱) السراج الوهّاج که شرح کتاب منهاج الوصول الی علم الاصول استادش قاضی بیضاوی در
اصول فقه شافعی است، از این رو وی را شارح البیضاوی نیز خوانده اند.
۲) الهادی که شرحی مفصّل بر الحاوی الصغیر نجم الدین قزوینی در فروع
فقه شافعی است ولی به پایان نرسیده است.
۳) شرح الهدایه برهان الدین بخاریِ مَرغینانی در فقه حنفی، که خود شرح بدایه المبتدیِ مَرغینانی است.
۴) شرح شافیه
ابن حاجب در
علم صرف ، که بعد از شرح
رضی الدین استرآبادی یکی از شروح برتر شافیه شمرده شده و بارها در
ایران و
استانبول به
چاپ رسیده است.
عزالدین محمدبن
احمد، معروف به ابن جماعه، حاشیه ای به نام الدررالکافیه فی حل شرح الشافیه بر شرح
جاربردی نوشته است.
همچنین
سیوطی و محمودبن
احمد عینی هر یک جداگانه بر این شرح حاشیه نوشته اند.
۵) حاشیه بر شرح الایضاح ابن حاجب در علم نحو، که خود شرح المفصّل فی النحو زمخشری است.
۶) المغنی، که رساله ای است در علم نحو و شاگرد
جاربردی، محمدبن عبدالرحیم عُمری میلانی، آن را شرح کرده است.
۷) الحواشی علی الکشّاف، که مجموعه تعلیقات ده جلدی او بر تفسیر
الکشّاف عن حقایق التنزیل
زَمَخْشَری است.
۸) شرح اصول
علی بن محمد بزدوی .
(۱) ابن تغری بردی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، قاهره (۱۳۸۳) ـ۱۳۹۲/ (۱۹۶۳) ـ۱۹۷۲.
(۲) ابن حجر عسقلانی، الدرر الکامنه فی اعیان المائه الثامنه، بیروت ۱۴۱۴/۱۹۹۳.
(۳) ابن عماد.
(۴) ابن قاضی شهبه، طبقات الشافعیه، چاپ حافظ عبدالعلیم خان، بیروت: دارالندوه الجدیده، ۱۴۰۷ـ ۱۴۰۸.
(۵) عبدالرحیم
بن حسن اسنوی، طبقات الشافعیه، چاپ کمال یوسف حوت، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۶) جنیدبن
محمود جنید شیرازی، تذکره هزار مزار: ترجمه شدّالازار (مزارات شیراز)، به قلم عیسی
بن جنید شیرازی، چاپ نورانی وصال، شیراز ۱۳۶۴ ش.
(۷) حاجی خلیفه.
(۸) خوانساری.
(۹) عبدالوهاب
بن علی سبکی، طبقات الشافعیه الکبری '، چاپ عبدالفتاح
محمد حلو و
محمود محمد طناحی، جیزه ۱۹۹۲.
(۱۰) عبدالرحمان
بن ابی بکر سیوطی، بغیه الوعاه فی طبقات اللغویین و النحاه، چاپ
محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴.
(۱۱) محمدبن علی شوکانی، البدرالطالع، بیروت: دارالمعرفه، (بی تا).
(۱۲) محمدبن جلال الدین غیاث الدین رامپوری، غیاث اللغات، چاپ منصور ثروت، تهران ۱۳۷۵ ش.
(۱۳) عبداللّه
بن اسعد یافعی، مرآه الجنان و عبره الیقظان، بیروت ۱۴۱۷/ ۱۹۹۷؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «احمد بن حسن جاربردی»، شماره۴۳۲۲.