اخگر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اخگر axgar، احـمـد (۲ شـوال ۱۳۰۷ ق-۲ بهمـن ۱۳۴۸ ش/ ۲۲ مۀ ۱۸۹۰-۲۲ ژانویۀ ۱۹۷۰ م)، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار، مترجم، فعال سیاسی، صاحبمنصب نظامی و نمایندۀ مجلس شورای ملی در دورههای پنجم و هفدهم.
احمد اخگر در تهران زاده شد. مادر و پدر وی اهل روستای ایرا از توابع لاریجان مازندران بودند و پدرش، حاج میرزا ابراهیم آملی معروف به ملاباشی، از روحانیان مطلع و بانفوذ به شمار میرفت.
اخگر تحصیلات خود را در ۱۳۱۴ ق/ ۱۸۹۶ م، از مکتبخانه آغاز کرد و مقدمات معمول را نزد شیخ احمد مکتبدار فراگرفت. پس از آن در ۱۳۱۶ ق به مکتب «گذر عزتالدوله» رفت و نزد میرزای گرکانی به کسب دانش پرداخت.
سپس در مدرسههای
ادب،
دارالفنون و
نظام ادامۀ تحصیل داد.
او همزمان با خیزش مشروطهخواهی در ایران، به صف آزادیخواهان پیوست
و بههمراه گروهی از آنها، در واقعۀ میدان توپخانه (۱۳۲۵ ق/ ۱۹۰۷ م) در مسجد سپهسالار متحصن شد و علاوهبر سخنرانی، به مجاهدین مشق نظامی داد.
وی در ۷ انجمن مشروطهخواه عضو بود و در دورۀ استبداد صغیر (جمـادیالاول ۱۳۲۶ ـ جمـادیالآخر ۱۳۲۷)، نخست در روستای قراقوشه از توابع دامغان و سپس در آمل در اختفا به سر برد و تا فتح تهران در آنجا ماند.
اخگر پس از استبداد صغیر با درجۀ نایبسومی به استخدام ژاندارمری درآمد،
اما پس از ۶ ماه استعفا داد و در ادارۀ محاسبات باغات دولتی استخدام شد. او پساز چندی از آنجا نیز استعفا داد،
و در ۱۳۲۹ ق وارد خدمت نظام شد و چندی بعد در ژاندارمری خزانه با درجۀ نایبدومی استخدام شد.
در سال ۱۳۳۱ ق/ ۱۹۱۳ م، سومین مدرسۀ افسری ژاندارمری با نام صاحبمنصبان تأسیس شد که اخگر به تحصیل در آن پرداخت.
او پس از فراغت از تحصیل در ۱۳۳۱ ق، با درجۀ سروانی مأمور به خدمت در شیراز شد و چندی نیز فرماندار نظامی کازرون بود و سپس به فرماندهی گروهان ژاندارمری بوشهر منصوب گشت. در جریان جنگ جهانی اول (۱۹۱۴- ۱۹۱۸ م/ ۱۳۳۲-۱۳۳۶ ق)، با سربازان تحت فرماندهی خود به اقدامات برضد نیروهای انگلیسی پرداخت، اما پس از شکست در جنگ، خود را به کرمانشاه رساند و به دولت موقت پیوست. او چندی در موصل، بصره و استانبول به سر برد تا اینکه پس از پایان جنگ به ایران بازگشت.
اخگر در دورۀ پنجم مجلس شورای ملی، بهعنوان نمایندۀ مردم دشتی و تنگستان به مجلس راه یافت
و بهرغم مخالفت اولیۀ مدرس، اعتبارنامۀ وی تأیید شد؛
بااینحال، در این دورۀ مجلس، وی با همکاری مدرس فراکسیون اقلیت را تشکیل داد. در استیضاحی که مدرس از سردار سپه به عمل آورد، احمد اخگر هم یکی از امضاکنندگان بود؛ اما این استیضاح صورت نگرفت. اخگر پس از این ماجرا، دریافت که آیندۀ سیاسی از آنِ سردار سپه خواهد بود؛ ازاینرو، از
مدرس جدا شد و به جمع هواداران
رضا خان پیوست و در مجلس پنجم به انقراض سلطنت
قاجاریه و تبدیل آن به سلطنت
پهلوی رأی داد.
اخگر با آغاز سلطنت رضا شاه و پایان دورۀ پنجم مجلس، از فعالیتهای سیاسی کناره گرفت و به ارتش بازگشت و با درجۀ سرهنگی در بازرسی ارتش مشغول خدمت شد. در ۱۳۲۲ ش/ ۱۹۴۳ م، سرهنگ اخگر زمانیکه در ستاد لشکر اصفهان، قاضی ارتش بود،
همراه با چند افسر دیگر به بهانۀ همکاری مخفیانه با آلمانها بازداشت شد و تا خرداد ۱۳۲۴، در اراک زندانی بود.
او پس از آزادی از زندان از خدمت بازنشسته، و رئیس کانون وکلای ارتش شد.
اخگر با آغاز بحث ملیشدن نفت ایران، بار دیگر وارد فعالیتهای سیاسی گشت و از جانب مردم بوشهر به نمایندگی دورۀ هفدهم مجلس شورای ملی انتخاب شد و تا پایان دوره از نزدیکان
دکتر مصدق بود.
اخگر پس از وقایع ۳۰ تیر ۱۳۳۱، در مخالفت با حکومت نظـامی در مجلس سخنرانی کرد.
مجلسْ او را بهسبب سابقۀ فعالیتهای مطبوعاتی، بههمراه چند تن دیگر بهعنوان کارشناس برای اصلاح قانون مطبوعات معرفی کرد.
اخگر در مجلس هفدهم برای جلوگیری از اختلاف در صفوف نهضت ملی تلاش بسیار کرد؛ او کوشید تا از استعفای
حسین مکی جلوگیری کند، اما تلاشش سودی نداشت و خود نیز چندی بعد بهسبب شرایط بدِ حاکم بر مجلس، در ۲۴ تیر ۱۳۳۲، همراه دیگر نمایندگان فراکسیون نهضت ملی از نمایندگی مجلس استعفا کرد.
پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، با وجود محدودیتهای سیاسی فراوان، اخگر از کسانی بود که پیش از آغاز انتخابات دورۀ مجلس سنا در بهمن ۱۳۳۲، جمعیت تأمین آزادی انتخابات را تأسیس کرد و از طرف نهضت مقاومت ملی بهعنوان یکی از ۱۳ نامزد این جمعیت معرفی شد. او از وزارت کشور تقاضای برگزاری گردهمایی انتخاباتی کرد، اما از طرف حکومت نظامی دستگیر شد. فعالیتهای سیاسی اخگر تقریباً از این پس خاتمه یافت و فقط در انتخابات مجلس بیستویکم از طرف جبهۀ ملی بهعنوان نامزد نمایندگی مردم بوشهر معرفی شد.
اخگر افزونبر فعالیتهای سیاسی، در زمینههای فرهنگی نیز شخصیت شناختهشدهای بود. او هم شاعر و نویسنده بود و هم در طول عمر خود با بسیاری از نشریات همکاری داشت و از روزنامهنگاران فعال به شمار میرفت. وی هنگامی که نمایندگی مردم بوشهر را در مجلس پنجـم (بهمن ۱۳۰۲ ـ بهمن ۱۳۰۴) بر عهده داشت، در روزنامههایی چون قرن بیستم، مقالههایی در مخالفت با رضا خان مینوشت. اخگر در میان سالهای ۱۳۰۷-۱۳۱۴ ش، بههمراه چند شاعر دیگر، انجمن ادبی اخگر را تشکیل داد و همچنین به عضویت انجمن ادبی مدنی درآمد.
بحثهایی که در قالب شعر میان اخگر و شاعری به نام بهمنی صورت گرفت، به چاپ کتاب اسرار خلقت در ۱۳۱۶ ش انجامید؛ برای نمونه، بهمنی در یکی از شعرهای خود به نام «محاکمه با خدا» به مشیت الٰهی اعتراض کرد و اخگر در مثنوی «بیچوننامه» پاسخ او را داد. افزونبراین، امثال منظوم اخگر حاوی ۵هزار ضربالمثل در قالب شعر است که در ۱۳۱۸ ش منتشر گردید.
اخگر پس از آزادی از زندان متفقین، از شهریور ۱۳۲۴، مجلهای علمی، ادبی، تاریخی و مذهبی به نام اخگر منتشر کرد که درمجموع ۴۸ شماره از آن به چاپ رسید. او افزونبرآن، دو شماره سالنامه نیز از آن مجله در سالهای ۱۳۲۸ و ۱۳۲۹ ش منتشر کرد. اخگر زمانی که در زندان متفقین بود، دو کتابِ علم عروض و علم قافیه را تألیف کرد که بهطور پیاپی در مجلۀ اخگر به چاپ رسید. وی در زمینههای مذهبی نیز آثاری دارد. او هنگام سفر به عتبات عالیات از سید محسن حکیم و سید ابوالقاسم کاشانی اجازۀ چاپ قرآن کریم را گرفت و بهخوبی از عهدۀ آن برآمد.
احمد اخگـر در ۲ بهمـن ۱۳۴۸، در بیمارستان شمارۀ ۲ ارتش در تهران درگذشت و در
امامزاده عبدالله به خاک سپـرده شد.
•
جمالزایی، فرزانه، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ، برگرفته از مقاله «اخگر»، ص۵۹.