• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اذن - به ضم الف (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: اذن (ابهام‌زدایی).

اُذُن (به ضم الف و ذال) از واژگان قرآن کریم به معنای گوش است و در اصطلاح قرآن به کسی که به هر سخن گوش دهد و باور کند، اُذُن گویند.



اُذُن: گوش است و در اصطلاح قرآن به کسی که به هر سخن گوش دهد و باور کند، اُذُن گویند.


(وَ الْاَنْفَ بِالْاَنْفِ وَ الْاُذُنَ‌ بِالْاُذُنِ‌) بینی در برابر بينى، و گوش در مقابل گوش)

۲.۱ - آذان‌

جمع اُذُن، آذان‌ است، مثل: (اَمْ لَهُمْ‌ آذانٌ‌ یَسْمَعُونَ بِها) (يا گوش‌هايى دارند كه با آن بشنوند؟!)
و به کسی که به هر سخن گوش دهد و باور کند اذن گویند، مثل: (وَ مِنْهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبِیَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ اُذُنٌ‌ قُلْ‌ اُذُنُ‌ خَیْرٍ لَکُمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ) یعنی: «بعضی از آن‌ها پیغمبر را اذیت می‌کنند می‌گویند: او گوش است (زود باور است)، بگو برای شما گوش خوبی است، خدا را تصدیق می‌کند و مؤمنان را تصدیق می‌کند».
در مجمع البیان می‌گوید: این تسمیه شخص است به اسم عضو مخصوص برای مبالغه، همچنان‌که به جاسوس می‌گویند: عین. گویا وجودش یکپارچه چشم است.
ناگفته ‌نماند مراد از اُذُن» در آیه صرف شنیدن و گوش دادن نیست بلکه منظور عمده باور کردن است، مراد منافقان آن بود که حضرت بسیار زود باور است، آنچه می‌شنود تصدیق می‌کند چنان‌که‌ (یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ) مؤید آن است. در تفسیر المنار نقل شده: عده‌ای از منافقان که از آن‌جمله جلاس بن سوید، مخشی بن حمیر و ودیعة بن ثابت بود، جمع شدند و خواستند در غیاب حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از او بد گوئی کنند، بعضی گفتند: این کار را نکنید می‌ترسیم که به او خبر دهند و درباره شما بدگوئی کند، بعضی گفتند: محمد یکپارچه گوش است اگر به او خبر دادند، قسم می‌خوریم تصدیقمان می‌کند. در نتیجه آیه فوق نازل شد.
مخفی نماند: کفّار با این کلمه قصد اهانت داشتند، ولی قرآن آن‌ را به صورت مدح آورده و می‌گوید: پیغمبر زیاد گوش می‌دهد و باور می‌کند امّا نه به هر کس بلکه به وحی خدا و سخن مؤمنان گوش می‌دهد و باور می‌کند و این گوش دادن و باور کردن به خیر و صلاح شماست که شما را راهنمائی می‌کند.

۲.۲ - گوش دادن و اطاعت کردن

از این ماده فعل اَذِنَ‌ یَاْذَنُ‌ از باب عَلِمَ یَعْلَمُ به معنی گوش دادن و اطاعت کردن آمده است، مانند: (اِذَا السَّماءُ انْشَقَّتْ وَ اَذِنَتْ‌ لِرَبِّها وَ حُقَّتْ) «آن‌گاه که آسمان شکافته شود و از فرمان پروردگارش پیروی کند و اطاعت آن حتمی است».
در تفسیر کشّاف ذیل آیه فوق و در الفائق و نهایه ماده «اذن» از حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) منقول است‌: «مَا اَذِنَ اللَّهُ لِشَیْ‌ءٍ کَاِذْنِهِ لِنَبِیٍّ یَتَغَنَّی بِالْقُرْآنِ» «خدا به چیزی گوش نداده مانند گوش دادنش به پیغمبری که قرآن را با صوت حزین و رقیق می‌خواند». در فائق گوید: مراد از تغنّی تحزین و ترقیق صوت است.
به نظر می‌آید که به جای «لنبیّ» «لرجل» باشد چون از «لنبیّ» استفاده می‌شود قرآن به بسیاری از پیامبران نازل شده حال آن‌که چنین‌ نیست.

۲.۳ - علم

و از همین ماده، اذن به معنی علم استعمال شده در صورتی‌که متعدی با باء باشد، مثل‌: (فَاْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ) یعنی: «یقین کنید به جنگ با خدا و رسول». به نظر می‌آید که معنای علم به آن اشراب شده است و یا علمی که از شنیدن حاصل شود، یعنی گوش کنید و بدانید که با خدا و رسول در جنگید.
ناگفته نماند: فرق ما بین اذن به معنی گوش دادن و اطاعت و اذن به معنی علم، آن است که اوّلی با لام و الی و دوّمی با باء متعدّی می‌شود برای مزید توضیح به «اِذْن» بر وزن عِلْم رجوع شود.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۱، ص۵۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۰.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۱۹۸.    
۴. مائده/سوره۵، آیه۴۵.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۵.    
۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۳۴۴.    
۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۵، ص۵۶۳.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۰۸.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۵۳.    
۱۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۹۵.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۷۵.    
۱۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۳۳۵.    
۱۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۸، ص۴۳۸.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۸۵.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۱۴۱.    
۱۶. توبه/سوره۹، آیه۶۱.    
۱۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۱۴.    
۱۸. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۹، ص۴۲۱.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۶۹.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۳۶.    
۲۱. رشید رضا، محمد، تفسیر المنار، ج۱۰، ص۴۴۵.    
۲۲. انشقاق/سوره۸۴، آیه۱.    
۲۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۲۴۲.    
۲۴. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۴۰۰.    
۲۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۹۹.    
۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۳۹۴.    
۲۷. زمخشری، کشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج۲، ص۵۶۱.    
۲۸. زمخشری، الفائق، ج۱، ص۳۲.    
۲۹. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۱، ص۳۳.    
۳۰. زمخشری، الفائق، ج۱، ص۳۲.    
۳۱. بقره/سوره۲، آیه۲۷۹.    
۳۲. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۴۲۲.    
۳۳. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲، ص۶۴۷.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۷۴.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۱۹۱.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "اذن"، ج۱، ص۵۴.    






جعبه ابزار