ازدواج موقت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ازدواج موقّت عقد
زناشویی با تعیین مدت و مهر میباشد.
ازدواج موقت عبارت است از پیمان زناشویی که در آن مهر و مدت معین شده باشد.
از این
ازدواج بیشتر به «مُتعه»
و گاهی به «نکاح متعه»
یا «متعه زنان»
یاد میشود.
این نوع ازدواج در پارهای از احکام و امور با
ازدواج دائم مشترک است؛ مانند:نیاز هر دو ازدواج به صیغه
و
مهر (با این تفاوت که ذکر مهر در عقد متعه شرط است؛ اما در عقد دائم شرط نیست)،
حرمت ازدواج
مادر و
دختر زوجه بر شوهر، حرمت ازدواج پدر و پسر زوج بر زن، حرمت
خواستگاری دیگران از زن، تحقق حرمت ابدی درصورت
زنا با زن
و وجوب عدّه
. در مواردی نیز متفاوتاند؛ ازجمله:در ازدواج دائم
طلاق وجود دارد؛ برخلاف ازدواج موقت
. در ازدواج دائم زوجین از یکدیگر
ارث میبرند؛ برخلاف ازدواج موقت
، در ازدواج دائم، دادن
نفقه بر زوج واجب است؛ اما در ازدواج موقت واجب نیست.
نیز رضایت زوجین در جلوگیری از تولید نسل در ازدواج دائم شرط است؛ اما در ازدواج موقت شرط نیست.
از میان شرایع،
اسلام برترین و کاملترین
شریعت الهی است که در آن به همه نیازهای فطری بشر توجه شده و برای رفع آن احکام و دستورات متعددی
تشریع گردیده است. یکی از نیازها و غرایز بشر و شاید قویترین
غریزه او،
غریزه جنسی است و
حکمت الهی و کامل بودن
دین اقتضا میکند که برای رفع آن، راههای مشروعی قرار داده شود. یکی از راههای رفع این نیاز ازدواج دائم است؛ لیکن بدیهی است که ازدواج دائم برای همه انسانها از سن
بلوغ میسر نیست و موانعی مانند:نداشتن بلوغ فکری، امکانات اقتصادی، موقعیت اجتماعی و غیره وجود دارد که مانع تحقق این امر میگردد و بر فرض امکان ازدواج دائم، بسیاری از افراد، بهویژه جوانان براثر مشکلات و محدودیتهای ناشی از ازدواج دائم، از ازدواج دائم گریزان بوده، به آسانی به آن تن نمیدهند. افزون بر این، در برخی موارد برای مردان همسردار نیز امکان ارضای غریزه جنسی فراهم نیست؛ مانند اینکه یکی از زوجین به سفری طولانی رفته یا
زن مریض باشد. بنابراین، ضرورت فردی و اجتماعی ایجاب میکند که خداوند برای رفع نیاز بشر و جلوگیری از سقوط انسان در دام
فساد و
فحشا راه دیگری جز ازدواج دائم را تشریع کند. تشریع
ازدواج موقت در
اسلام در واقع پاسخی به همین نیاز فطری انسان است. ازاینرو که ایجاد چنین راهی، از نیازهای اساسی بشر و ضروریات هر جامعه است.
برخی از غیر
مسلمانان و حتی برخی مسلمانان که ازدواج موقت را
حرام میدانند، روشهایی، شبیه ازدواج موقت برای رفع نیاز
انسان و حل معضلات اجتماعی ارائه کردهاند؛ ازجمله راسل دانشمند معروف انگلیسی در کتاب زناشویی و اخلاق به راه حل یکی از قضات دادگاه جوانان اشاره کرده است که میگوید:جوانان باید بتوانند در یک زناشویی جدید وارد شوند که با زناشویی معمولی (دائم) از سه جهت تفاوت دارد:
۱. طرفین قصد بچهدار شدن نداشته باشند؛
۲. جدایی آنها به آسانی صورت پذیرد؛
۳. پس از
طلاق ، زن هیچ گونه حق نفقهای نداشته باشد. راسل پس از ذکر این پیشنهاد مینویسد:من گمان میکنم اگر چنین امری به تصویب قانون برسد گروه کثیری از جوانان، ازجمله دانشجویان دانشگاهها به زندگی مشترک تن بدهند که این زندگی متضمن آزادی و رهایی از بسیاری از روابط جنسی پرهرج و مرج کنونی خواهد بود.
گروهی از عالمان متأخر
اهل سنت نیز به ضرورت ازدواجی ساده و کم تعهد پیبرده و ازدواجی را به عنوان «ازدواج مِسیار» (ازدواجی که در دفاتر رسمی ثبت نمیشود، و در آن زوجه از برخی حقوق خود، مانند:حق نفقه، مسکن و حق قَسم (هم خوابگی) چشمپوشی میکند) را مطرح کردهاند.
برخی بر ازدواج موقت ایراد گرفته، میگویند:ازدواج موقت نوعی فحشا است که زن در برابر دریافت مقداری
پول ، خود را میفروشد و این با
کرامت انسانی منافات دارد
و گاه میگویند:این نوع ازدواج موجب میشود افراد بیسرپرست همچون فرزندان نامشروع در جامعه پدید آیند.
در پاسخ باید گفت:طرح این ایرادها بر اثر ناآشنایی با ماهیت ازدواج موقت است. ازدواج موقت دارای قوانین و مقرراتی، همانند ازدواج دائم است. در این نوع ازدواج برخلاف فحشا، زن حق ندارد در یک زمان خود را در اختیار چند مرد قرار دهد. پس از پایان مدت مانند ازدواج دائم زن باید عده نگه دارد و فرزند به وجود آمده همانند فرزند ازدواج دائم مورد حمایت قرار گرفته، از همه احکام فرزند، ازجمله ارث برخوردار خواهد بود.
ایراد دیگر این است که ازدواج موقت سبب میشود بسیاری افراد هوسباز از این قانون، سوء استفاده کرده، مرتکب فحشا و کار حرام شوند.
درپاسخ گفته میشود:از کدام قانون سوء استفاده نشده؟ آیا اگر کسی در زیارت خانه خدا مرتکب کاری حرام، مانند فروش مواد مخدر شد باید جلوی
حج گرفته شود؟
در نهایت عدهای میگویند:تجویز ازدواج موقت برای تأمین هوسرانی مردان است
که در پاسخ باید گفت:هدف از تجویز ازدواج موقت هوسرانی نیست. از دیدگاه
اسلام و همه ادیان آسمانی هوسرانی مذموم و مردود است؛ ازاینرو در روایات اسلامی مرد «ذوّاق» یعنی کسی که
زنان رابرای کامجویی گرفته، سپس طلاق میدهد،
لعن و
نفرین شده است؛
بلکه هدف، رفع نیاز غریزی
بشر و جلوگیری از گرفتار شدن انسانها به فحشا و حرام است. مؤید این مطلب روایات
اهل بیت (علیهمالسلام) است که در آن مردان همسردار که مانعی برای ارضای غریزه جنسی ندارند، از متعه کردن زنان منع شدهاند.
احکام القرآن، جصاص؛
البیان فی تفسیر القرآن؛ التبیان فی تفسیر القرآن؛ تحریر الوسیله؛ تفسیر التحریر و التنویر؛ تفسیر الکاشف؛ التفسیر الکبیر؛ التفسیر المنیر فی العقیدة و الشریعه و المنهج؛ تفسیر نمونه؛
تهذیب التهذیب؛ جامع
البیان عن تأویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جواهر الکلام فی شرح شرایع الاسلام؛ دراسات فقهیه فی مسائل خلافیه؛ روائع
البیان؛ تفسیر آیات الاحکام؛ روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم؛ السنن الکبری؛ صحیح البخاری؛ صحیح مسلم باشرح سنوسی؛ الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب؛ فتح الباری شرح صحیح البخاری؛ الفقه الاسلامی و ادلته؛ فقه القرآن، راوندی؛ الکافی، کتابالخلاف؛ کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال؛ مجمع
البیان فی تفسیر القرآن؛ المحلی بالآثار؛ مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول؛ مسالک الافهام الی الآیات الاحکام؛ مستجدات فقهیه فی قضایا الزواج و الطلاق؛ مسند احمدبن حنبل؛ مصطلحات الفقه و معظم عناوینه الموضوعیه؛ مواهبالرحمن فی تفسیر القرآن، سبزواری؛ نظام حقوق زن در اسلام؛ وسائلالشیعه.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«ازدواج موقت».