استحلال
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
استحلال : به معنای
حلال
شمردن،
حلال
کردن،
حلالیّت
طلبیدن است.
فهرست مندرجات
۱ - کاربرد فقهی معانی استحلال
۱.۱ - کاربردفقهی حلال شمردن
۱.۲ - کاربرد فقهی حلال کردن
۱.۳ - کاربرد فقهی حلالیت طلبیدن
۲ - احکام حلال شمردن
۳ - احکام حلال کردن
۴ - احکام حلالیّت طلبیدن
۵ - پانویس
۶ - منبع
۱ - کاربرد فقهی معانی استحلال
[
ویرایش
]
استحلال به هر سه معنا در باب هاى گوناگون
فقه
به کار رفته واحکامى بر آن مترتّب گشته است.
۱.۱ - کاربردفقهی حلال شمردن
در باب
طهارت
و
حدود
از عنوان
حلال
شمردن، بحث شده است.
۱.۲ - کاربرد فقهی حلال کردن
منظور از حلال کردن، حلال کردن با
اسباب شرعی
است که در باب هاى مختلف
عبادات
،
عقود
و
ایقاعات
مطرح شده است.
۱.۳ - کاربرد فقهی حلالیت طلبیدن
عنوان
حلالیّت
طلبیدن ،در باب هاى
تجارت
،
قرض
،
دین
،
شرکت
،
عاریه
،
غصب
،
لقطه
و
شهادات
به مناسبت مورد بحث قرار گرفته است.
۲ - احکام حلال شمردن
[
ویرایش
]
حلال
شمردن
محرّمات
ى که
حرمت
آنها
ضروری دین
است مانند
زنا
،
لواط
، ترک
نماز
و
غیبت
، موجب
ارتداد
است، امّا به
تصریح
برخى فقها
حلال
دانستن
محرّمات
ى که
حرمت
آنها به حدّ
ضروری دین
نرسیده وتنها،
اجماع
ى است، موجب
ارتداد
نمىشود.
[۱]
مجمع الفائدة،ج ۳، ص ۱۹۸.
۳ - احکام حلال کردن
[
ویرایش
]
حرمت
آنچه در
شریعت
بر انسان
حرام
شده یا ذاتى است یا عرضى. نوع اول(
حرمت ذاتی
) به هیچ یک از
اسباب شرعی
بر انسان حلال نمىشود، مگر به سبب
اضطرار
،امّا نوع دوم(
حرمت عرضی
) با سبب شرعى بر انسان
حلال
مىگردد مانند؛
۱.زن یا مرد
اجنبی
که به
عقد
نکاح
بر دیگرى
حلال
مىشود،
[۲]
جواهر الکلام،ج ۳۰، ص ۲۰۴.
.طهارت (
وضو
،
غسل
و
تیمّم
) که سبب
حلیّت
ورود در
نماز
مىگردد، خریدن،
قرض
کردن و
عاریه
گرفتن که موجب
جواز
تصرف
در مال دیگرى مىشود.
۳.
طلاق
یکى از دوخواهر که سبب
حلیّت
ازدواج
با خواهر دیگر مىگردد.
[۳]
جواهر الکلام،ج ۲۹، ص ۳۵۶.
اصل در این نوع استحلال←←← اباحه است؛ به این معنا که
حلال
کردن
حرام عرضی
با تحصیل
سبب شرعی
آن براى انسان
مباح
است، لیکن در مواردى ممکن است
واجب
،
مستحب
ویا
مکروه
گردد؛
-
واجب
مانند موردى که اگر
ازدواج
نکند، به
حرام
مىافتد
-
مستحب
مانند اصل
ازدواج
کردن
-
مکروه
مانند
ازدواج
با زن
نازا
.
۴ - احکام حلالیّت طلبیدن
[
ویرایش
]
حلالیّت
طلبیدن در مواردى است که
ذمّه
ی انسان به مال یا حق شخص دیگرى مشغول باشد. استحلال بدین معنا بر سه قسم است:
۱.
واجب
:
حلالیّت
طلبیدن در صورت تصرّف در مال دیگرى از راه نا
مشروع
همچون
غصب
ودزدى.
[۴]
جواهر الکلام،ج ۴۱، ص ۱۱۱.
۲.
حرام
:
حلالیّت
طلبیدن در موردى که
فتنه
و
مفسده
در پى داشته باشد.
[۵]
منهاج الصالحین (خویی)،ج ۱، ص ۱۱.
۳.
مستحب
:
حلالیّت
طلبیدن از کسى که
غیبت
اورا کرده است؛ برخى قائل به
وجوب
آنند.
[۶]
جواهر الکلام،ج ۲۲، ص ۷۲.
۵ - پانویس
[
ویرایش
]
۱.
↑
مجمع الفائدة،ج ۳، ص ۱۹۸.
۲.
↑
جواهر الکلام،ج ۳۰، ص ۲۰۴.
۳.
↑
جواهر الکلام،ج ۲۹، ص ۳۵۶.
۴.
↑
جواهر الکلام،ج ۴۱، ص ۱۱۱.
۵.
↑
منهاج الصالحین (خویی)،ج ۱، ص ۱۱.
۶.
↑
جواهر الکلام،ج ۲۲، ص ۷۲.
۶ - منبع
[
ویرایش
]
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۴۲۸تا۴۲۹ تا۴۰۱
درج مطلب
درباره ما
صفحه نخست
اشتراکگذاری
ایتا
تلگرام
واتساپ
آخرین مطالب اضافه شده
بحث
مقاله
مدرسه فقاهت
کتابخانه
ویکی فقه
جعبهابزار
صفحه تصادفی
فهرست الفبایی
راهنمای ویکیتست
راهنمای تصویری
ورود به سامانه / ایجاد حساب کاربری
العربیة
|
اردو
|
Türkçe
آخرین مطالب اضافه شده
بحث
مقاله
پیشرفته
نمایش تاریخچه
ویرایش
خواندن
صفحه نخست
درج مطلب
آخرین مطالب اضافه شده
اشتراکگذاری
ایتا
تلگرام
واتساپ
مدرسه فقاهت
کتابخانه
ویکی فقه
جعبهابزار
صفحه تصادفی
فهرست الفبایی
راهنمای ویکیتست
راهنمای تصویری