اسدالله شوشتری خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَسَدُاللّهِ شوشْتَری (تُسْتَری)، فرزند اسماعيل (ح ۱۱۸۶- ۱۲۳۴ق/۱۷۷۲-۱۸۱۹م)، از فقيهان اصولى و محقق اماميه و مؤلف مقابس الانوار میباشد. او را كاظمى، دزفولى و انصاری نيز خواندهاند (آقابزرگ تهرانی، طبقات...، ج۱، ص۱۲۲؛ خليلى، ج۲، ص۸۰). تاريخ تقريبى ولادت وی را آقابزرگ از عبارتى در اجازه مورخ ۱۲۱۱ق از شيخ جعفر كاشف الغطا استنباط كرده است (آقابزرگ تهرانی، طبقات...، ج۱، ص۱۲۲)، در حالى كه حرزالدين آن را در ۱۱۸۵ق نوشته است (حرزالدين، ج۱، ص۹۲).
اسدالله شوشتری مقدمات علوم را نزد پدر فرا گرفت (آقابزرگ تهرانی، طبقات...، ج۱، ص۱۲۲)، آنگاه در كربلا سكنى گزيد، ولى بهسبب اختلافنظر با استادش وحيد بهبهانى (ه م) مجبور به مهاجرت به كاظمين شد و تا پايان عمر در اين شهر بهسر برد (خوانساری، ج۱، ص۱۰۰). وی پس از دانشاندوزی از محضر وحيد، در سلك شاگردان شيخ جعفر كاشف الغطا درآمد و با دختر او ازدواج كرد (خوانساری، ج۱، ص۹۹؛ امين، ج۳، ص۲۸۴). از ديگر مشايخ و استادان او محمد مهدی بحرالعلوم، سيد على صاحب رياض، ميرزا مهدی شهرستانى، شيخ احمد احسايى و ميرزا ابوالقاسم قمى صاحب قوانين را مىتوان نام برد (امين، ج۳، ص۲۸۴؛ حرزالدين، ج۱،ص۹۳؛ عباس قمى، هدية...، ص۱۸۲).
اسدالله شوشتری از بزرگان علمای اماميه در ادوار اخير بود كه تحقيقاتش در ميان علما مشهور و متداول است (مدرس، ج۳، ص۳۹۷؛ آقابزرگ، طبقات...، ج۱، ص۱۲۳). پس از فوت شيخ جعفر كاشفالغطا مرجعيت به وی منتقل شد و بسياری از مردم در امر تقليد به او روی آوردند (آقابزرگ، طبقات...، ج۱، ص۱۲۳؛ فاضل قايينى ،ص۱۷۲). شيخ انصاری در پايان مبحث «اجماع» از كتاب فرائد (انصاری، ص۹۷- ۹۸)، پيش از نقل كلامش از كشف القناع، او را ستوده، و شيخاحمد احسايى تأليفات او را با تعبير «كل الصيد فى جوف الفرا» وصف كرده است (امين، ج۳، ص۲۸۴).
او را آراء و نظرياتى است كه مورد قبول بسياری از علمای معاصر و پس از وی قرار گرفته است، از آن جمله به «عدم حُجيّت اجماع منقول به خبر واحد» مىتوان اشاره كرد كه فقهای اماميه تا روزگار اسدالله آن را در حكم كلى خبر واحد قرار مىدادند و او در كتاب كشف القناع، بر خطا بودن اين نظر استدلال كرده است. در نتيجه كوششهای او بود كه از آن پس فقيهان، اجماع منقول به خبر واحد را حجت نشناختند (امين، ج۳، ص۲۸۳؛ آقابزرگ، طبقات...، ج۱، ص۱۲۳).
او شاگردان متعددی تربيت كرده است كه بسياری از آنان به درجه اجتهاد رسيدهاند و از آن جمله سيدعبدالله شُبَّر، موسى و على فرزندان شيخ جعفر كاشف الغطا و اسماعيل فرزند خود وی شايسته ذكرند (امين، ج۳، ص۲۸۴؛ آقابزرگ، طبقات...، ج۱، ص۱۲۳؛ مدرس، ج۳، ص۳۹۷_۳۹۸؛ حرزالدين، ج۱،ص۹۳). او را ۶ پسر به نامهای مهدی، اسماعيل، باقر، تقى، حسن و كاظم بوده است (عباس قمى، الفوائد...، ص۴۲؛ حرزالدين، ج۱، ص۹۴) و تبار او از خاندانهای سرشناس كاظمين و نجف به شمار مىروند (خليلى، ج۲، ص۸۰).
وی عمری كوتاه داشت. درباره سال وفات او آراء مختلفى نقل شده است. برخى وفات او را در ۱۲۲۰ق ذكر كردهاند (خوانساری، ج۱، ص۱۰۰؛عباس قمى، هدية...، ص۱۸۲؛ امين، ج۳، ص۲۸۳)، ولى از آنجا كه او در ۱۲۲۷ق در قيد حيات بوده، و در كاظمين به تدريس اشتغال داشته است (صدر، ص۲۸۳_۲۸۴)، قول آنان كه درگذشت او را ۱۲۳۴ق نوشتهاند، قابل پذيرش خواهد بود (امين، ج۳، ص۲۸۳).
آثار چاپى:
۱. الوسائل فى الفقه، كه به گفته امين (امين، ج۳، ص۲۸۴_۲۸۵) در يك مجلد به چاپ رسيده است.
۲. كشف القناع عن وجوه حُجية الاجماع، كه تاريخ تأليف آن را به اختلاف حدود سال ۱۲۱۶ق و ۱۲۲۲ق دانستهاند (كنتوری، ص۴۶۸؛ ابنيوسف، ج۱، ص۶۰۸). اين كتاب يكباردر ۱۳۱۱ق و بار ديگر در ۱۳۱۷ق در تهران به چاپ سنگى رسيده است.
۳. مقابسالانوار و نفائسالابرار فىاحكام النبىالمختار و عترتهالاطهار، كه معروفترين اثر او، و در فقه استدلالى است. اين اثر شامل كتابهای طهارت، مكاسب، عقود و نكاح است و در مقدمه، پس از اشاره به مشايخ اجازه، علامات و رموز و مصطلحات خاص مؤلف آمده، و سپس به شرح حال جمعى از فقهای اماميه از عهد كلينى تا عصر مؤلف پرداخته شده است. اين كتاب بارها، از جمله در ۱۳۲۲ق در تبريز و در دو مجلد به چاپ رسيده است.
آثار خطى:
۱. تحفة الراغب فى ترجمه بغية الطالب، كه ترجمه فارسى بغية الطالب شيخ جعفر كاشف الغطاست و نسخههايى از آن در كتابخانه آستان قدس رضوی موجود است (آستان قدس، ص۱۱۲؛ آقابزرگ تهرانی، طبقات، ج۱، ص۱۲۳).
۲. اللؤلؤ المسجور فى معنى الطهور، كه مؤلف آن را در ۱۲۱۶ق در رد بر قول حنفيان نگاشته، و به سخنان فقها و لغويان عامه و خاصه استشهاد نموده است. از اين رساله دو نسخه در كتابخانه مدرسه عالى شهيد مطهری (سپهسالار سابق) موجود است كه يكى از آنها به خط نسخ است و از قراين برمىآيد كه به خط مؤلف، و ظاهراً تحرير اول آن است (ابنيوسف، ج۱، ص۶۰۸_۶۰۹؛ هدو، ص۱۵۹). برخى مآخذ نام اين اثر را البحر المسجور فى معنى لفظ الطهور ضبط كردهاند (آقابزرگ تهرانی، طبقات، ج۱، ص۱۲۳).
۳. مناهج الاعمال فى الاصول، در جواز عمل به ظنّ (آقابزرگ تهرانی، طبقات، ج۱، ص۱۲۳؛ حرزالدين، ج۱، ص۹۳). امين نسخهای از آن را در كتابخانه عبدالحسين طهرانى در كربلا معرفى كرده است (امین، ج۳، ص۲۸۴).
۴. منهج التحقيق فى حكمى التوسعه و التضييق، كه در مسأله مواسعه و مضايقه درباره قضای نمازهای فوت شده است. نسخهای از آن در كتابخانه آستان قدس رضوی موجود است (آستان، ص۵۶۶؛ آقابزرگ تهرانی، طبقات، ج۱، ص۱۲۳).
۵. رسالة فى اقرار الزوج بطلاق زوجته، كه با عناوين مبلغ النظر و نتيجة الفكر و رسالة فى قاعدة من ملك نيز آمده است. مؤلف، اين اثر را به دنبال اختلاف رأی با استادش كاشف الغطا در موضوع اقرار زوج به طلاق زوجه نگاشته، و مورد قبول شيخ جعفر واقع شده است (آقابزرگ تهرانی، الذريعه، ج۱۷،ص۱۲؛ آقابزرگ تهرانی، الذريعه، ج۱۷،ص۴۷؛ آقابزرگ تهرانی، الذريعه، ج۱۹، ص۵۶_۵۷؛ آقابزرگ تهرانی، طبقات، ج۱، ص۱۲۳). آقابزرگ تهرانى از نسخههای متعددی از آن در كتابخانههای شخصى گزارش كرده است ( آقابزرگ تهرانی، الذريعه، ج۱۷،ص۱۲؛ آقابزرگ تهرانی، الذريعه، ج۱۷،ص۴۷؛ آقابزرگ تهرانی، الذريعه، ج۱۹، ص۵۶_۵۷). نسخهای نيز در كتابخانه مركزی دانشگاه تهران موجود است، كه در ۱۲۱۲ق از روی نسخه مؤلف استنساخ شده است. نسخههايى نيز در كتابخانه مدرسه خيرات خان مشهد (محمود فاضل، ص۱۷۸۱) و كتابخانه آستان قدس (آستان، ص۴۹۲) موجود است.
همچنين آقابزرگ تهرانى نسخههايى از حاشيه او بر بغية الطالبِ كاشف الغطا، رسالة فى تحقيق الاحكام الظاهرية و الواقعيه، رسالة فى تكليف الكفار بالفروع، رسالة فى دفع الاعتراض عن العمل بالاخبار المأثورة المخالفة لعموم الكتاب و السنّه... و رسالة فى الظن الطريقى را نشان داده است (آقابزرگ تهرانی، طبقات، ج۱، ص۱۲۳_۱۲۴؛ آقابزرگ تهرانی، الذريعة، ج۳، ص۱۳۴).
از ديگر آثار اوست:
۱. الاحراز و الادعيه.
۲. جوابات مسائل سئل عنها.
۳. تعليقه بر الروضة البهيه.
۴. مستطرفات من الكلام متضمن رد بر وحيد بهبهانى. (خوانساری، ج۱، ص۹۹؛ آقابزرگ، طبقات، ج۱، ص۱۲۳_۱۲۴؛ حرزالدين، ج۱، ص۹۴).
فهرست منابع:
(۱) آستان قدس، فهرست؛
(۲) آقابزرگ تهرانی، الذريعه؛
(۳) آقابزرگ تهرانی، طبقات اعلام الشيعه، مشهد، ۱۳۰۴ق؛
(۴) ابنيوسف شيرازی، فهرست كتابخانه مدرسه عالى سپهسالار، تهران، ۱۳۱۳- ۱۳۱۵ش؛
(۵) محسن امين، اعيان الشيعه، بهكوشش حسن امين، بيروت، ۱۴۰۳ق؛
(۶) مرتضى انصاری، فرائد الاصول، بهكوشش عبدالله نورانى، قم، ۱۴۰۷ق؛
(۷) محمد حرزالدين، معارف الرجال، بهكوشش محمدحسين حرزالدين، قم، ۱۴۰۵ق؛
(۸) جعفر خليلى، موسوعة العتبات المقدسه، قسم الكاظمين، بيروت، ۱۴۰۷ق؛
(۹) محمدباقر خوانساری، روضات الجنات، تهران/ قم، ۱۳۹۰ق؛
(۱۰) حسن صدر، تكملة امل الامل، بهكوشش احمد حسينى، قم، ۱۴۰۶ق؛
(۱۱) محمود فاضل، «فهرست نسخههای خطى مدرسه خيراتخان مشهد»، همراه فهرست نسخههای خطى كتابخانههای رشت و همدان، بهكوشش محمد روشن و ديگران، تهران، ۱۳۵۳ش؛
(۱۲) على فاضل قايينى نجفى، علم الاصول تاريخاً و تطوراً، قم، ۱۴۰۵ق؛
(۱۳) عباس قمى، الفوائد الرضويه، تهران، ۱۳۲۷ش؛
(۱۴) عباس قمى، هدية الاحباب، تهران، ۱۳۶۲ش؛
(۱۵) اعجاز حسين كنتوری، كشف الحجب و الاستار، قم، ۱۴۰۹ق؛
(۱۶) محمدعلى مدرس، ريحانة الادب، تبريز، ۱۳۴۶ش ؛
(۱۷) حميد مجيد هدو، مخطوطات خزانه جامعه مدينة العلم (كاظمين)، بغداد، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.