اسوه (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اسوه یکی از مفردات
نهج البلاغه به معنای سرمشق و مقتدا میباشد.
این کلمه عبارت است از سر مشق و مقتدا. و به معنای برابری در لغت آمده است: «الاسوة: القدوة»
و نیز آمده «تاسی به: اقتدی» در رابطه به تبعیت از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرموده: «فتاسّ بنبیّک الاطیب الاطهر (صلّیاللّهعلیهوآله) فان فیه اسوة لمن تاسّی؛
به پیامبر اطیب و اطهر خودت
تاسّی کن که در او برای هر پیروی کننده سر مشقی هست.»
و نیز به معنی برابری آید. گویند: «آسیته بنفسی: سوّیته» آن حضرت به
سهل بن حنیف عامل
مدینه در رابطه با گریختن عدّهای به سوی
معاویه نوشت: «... و علموا انّ الناس عندنا فی الحّق اسوة فهربوا الی الاثرة فبعدا لهم؛
آنها دانستند که مردم در نزد مادر حق برابرند لذا به طرف
استبداد و اختصاص دنیا به خود، فرار کردند، دور باشند از رحمت حق.» و آنگاه که
طلحه و
زبیر از آن حضرت در رابطه با مساوات انتقاد کردند فرمود: «و اما ما ذکرتما من امر الاسوة فان ذلک امر لم احکم انا فیه برایی... بل وجدت انا و انتما ما جاء به رسول اللّه صقد فرغ منه؛
آنچه درباره
مساوات در میان مردم و عدم تبعیض گفتید: من در آن به رای خود نرفتهام بلکه در شریعت ثابت شده است...» و به
محمد بن ابی بکر مینویسد: «و ابسط لهم وجهک و آس بینهم فی اللحظة و النظرة؛
با مردم
مصر گشادهرو باش و میان آنها در نیم نگاه و نگاه تمام برابری به وجود آور.»
•
قرشی بنابی، علیاکبر، «مفردات نهج البلاغه»، ص۵۱.