اضطراب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اضطراب یک نوع پریشانی روانی بدنی است که بر اثر ترسی مبهم و احساس ناایمنی و تیرهروزی در فرد به وجود میآید. روانشناسان برای کنترل و درمان اضطراب راه کارهای متعددی را بیان کردهاند. که عمدهترین شیوه درمان، روان درمانی است. روش آن بکارگیری شیوه عاطفی، با استفاده از فنون روان شناختی توسط فردی متخصص برای میل به اهداف ویژه است.
اضطراب یک نوع پریشانی روانی بدنی است که بر اثر ترسی مبهم و احساس ناایمنی و تیرهروزی در فرد به وجود میآید.
روانشناسان اضطراب را به دو گروه تقسیم کردهاند:
اضطراب متعادل یا نرمال آن است که شدت واکنش با مقدار خطر متناسب باشد و این خود، مفید است. زیرا که شخص را وادار میسازد با موفقیت، خطرات را از خود دفع کند. بنابر این مقدار متعادل اضطراب برای رشد و تکامل شخصیت لازم است.
این نوع اضطراب درجات گوناگونی دارد و ممکن است با فراوانیهای متفاوتی جلوهگر شود و شامل احساسات و رفتاری است که از کارائی عمل فرد میکاهد و جلوگیری میکند. در اضطراب شدید و
مزمن، شخص در یک حالت فشار و تنیدگی ناشی از تعارضات درونی قرار میگیرد که با به کار گرفتن انواع مکانیزمهای دفاعی هم قادر به تخفیف آن نیست. این گونه احساسات مداوم است و فرد احساس شدیدی از ناکام شدن خود دارد بدون آن که بداند از چه میترسد. چنین ترسی ممکن است از چند دقیقه تا چند ماه طول بکشد.
ما در این نوشتار، در پی درمان اضطراب دسته دوم هستیم؛ چرا که وجود اضطراب دسته اول برای انسانها مفید است.
«احساس تنهائی»، «احساس نداشتن پناهگاه»، «احساس پوچی و بیهدف بودن زندگی»، «تصویر جانکاهی از دوران پیری»، «تصویر وحشتناکی از چهره
مرگ داشتن»، «داشتن احساس ناخوشایند و عدماشباع کامل»، «بدبینی آزار دهنده»، «
ترس از
آینده»، «احساس
گناه و شرمساری»، «روی آوردن به زندگی تجملی»
روانشناسان برای کنترل و درمان اضطراب راه کارهای متعددی را بیان کردهاند. در ذیل به تعدادی از شیوههای تخصصی و غیر تخصصی آن اشاره میکنیم:
عمدهترین شیوه درمان، روان درمانی است. روان درمانی یا پسیکوتراپی، خود، از شیوههای مهم درمان اضطراب است که البته باید زیر نظر مشاور بالینی متخصص صورت گیرد. روش آن بکارگیری شیوه عاطفی، با استفاده از فنون روان شناختی توسط فردی متخصص برای میل به اهداف ویژه است. حال به برخی از شیوههای درمان اضطراب میپردازیم.
این روشی است که «راجرز» و پیروان او برای درمان
بیمار به کار بردهاند. در این روش روانشناسی به بیمار نمیگوید که او چه باید بکند. بلکه از خود او میپرسد که به نظر شما چه باید کرد تا به
آرامش رسید. و در نتیجه روانشناس و بیمار به یک جمعبندی میرسند و بیمار در واقع با هدایت روانشناس، و با خواست و کمک خودش، راه نجات را مییابد و سعی دارد آن را مورد عمل قرار دهد.
در این شیوه، چند بیمار روانی در کنار هم هستند. مشکلات آنها مشابه است آنها با راهنمائی و جهتدهی روانشناس با هم صحبت میکنند. و در سایه آن در مییابند که همه دردی شبیه به هم دارند و این دید، خود، مایه سکون و آرامششان میشود.
در این موارد روانپزشک است که در درمان اضطرابهای شدید دخالت کرده و از طرق مختلفی از جمله دادن داروها و آمپولها به درمانش میپردازند. داروهائی مثل سیدم پانتوتال. استفاده از شیوههای
تخدیر در این رابطه مؤثر است. البته در این زمینه فقط
پزشک متخصص است که میتواند نظر بدهد. طبیعی است که در این راه از اظهار نظر افراد غیر آگاه باید پرهیز کرد و به سوی هر دوا و داروئی نباید دست دراز کرد.
در آن فرد را، در آرامشی قرار میدهند و از او میخواهند که در آرامش کامل عضلانی و در استراحت مطلق باشد. آنگاه صحنههای اضطراب آور را در نظر خود مجسم کند و به آسانی و در سایه القائات، بر خود تسلط یابد و اضطراب خود را تحت کنترل در آورد.
مذهب اگر دارای ریشه الهی و فطری باشد در درمان افراد مؤثر است و راه و روشی مهم و چاره ساز به حساب میآید و روانکاوان بزرگی چون «
یونگ» آن را مورد توجه قرار دادهاند. در
اسلام نیز به این امر توصیه شده و
آیه شریفه
قرآن که میفرماید: «اَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
اشارهای به همین امر است. تقویت
معنویت در افراد، زمینه را برای از میان بردن اضطراب از جهاتی متعدد، که عمده آن آرامش بخشی که جهت ضد اضطراب است، فراهم میآورد. همچنین استفاده از روش
توبه در اسلام، خود میتواند از میان بردارنده اضطراب و لااقل کاهش دهنده آن باشد.
این روش به واقع نوع القاء به خود است در عرصه
قدرت، و به تبع آن خود را قدرتمند کردن. به خود القاء کند: من میتوانم چنین و چنان کنم. من میتوانم
مدیر خود باشم. من میتوانم بر مشکل غلبه کنم. فرد در ضمن این القائات آهنگ سخن و کلام خود را قاطع میکند و در واقع به نوعی امردهی به خود، بپردازد.
گاهی فردی از موشی میترسد، علت شاید آن باشد که مثلاً
پدر و یا مادرش موشی را در
خانه دیده و فریاد کشیدهاند.
کودک از آن ترسیده و از آن بابت در اضطراب است که نکند
موش مجدداً حضور یابد. کودک به آن فریاد و آن دیدار شرطی شده است. حال باید عکس آن، مورد عمل قرار گیرد. این بار که موشی را ببینند بخندند و ابراز شادی و اعلام سلطه کنند و در نتیجه آموخته قبلی کودک را خنثی نمایند.
طفل از وارد شدن در صحنهای وحشت دارد و مضطرب است. در این میتوان فردی را نشان داد که در حال پیشروی به سوی همان صحنه است و با جرات، به سوی آن گام بر میدارد. این دیدار اگر چند بار تکرار شود زمینهساز جرات او خواهد شد.
نام دیگر این روش «خود آموخته» که در چهار مرحله صورت میگیرد:
۱: تبیین این که اضطراب او ناشی از چیزهای ناراحت کنندهای است که خود او آنها را بد میداند.
۲: شناسائی و بیان خاص بیمار از احوال اضطرابآمیز.
۳: متقاعد کردن او که اضطرابش غیر منطقی است.
۴: مدل قرار دادن و تقویت بیانات سازنده او.
سبک خاصی از زندگی فشارزا که در آن گرفتاریم به ایجاد و تداوم اضطراب کمک میکند. آموزش شیوههای مقابله با فشارهای زندگی برای رفع اضطراب مفید خواهد بود. به عنوان مثال؛ اگر کفّه انتظارات سنگینتر از منابع و توانائیهای ما باشد فشار روانی ایجاد خواهد کرد و همین امر تا وقتی که ما در جهت تقویت منابع و توانائیهای خود یا کاهش انتظارتی که از ما دارند و یا هر دو عمل کنیم ادامه خواهد داشت. فشار روانی، با زمانی که کفّه انتظارت سنگین تر از منابع باشد حفظ خواهد شد.
البته روشهای فراوان دیگری نیز وجود دارد که از آنها صرف نظر میکنیم و فقط در پایان به ذکر پارهای اصول اشاره میکنیم:
۱: تقویت مذهب.
۲: عادت به
دعا.
۳:
خواب و استراحت کافی.
۴: پرهیز از عوامل فشارزا.
۵ـ: اصلاح محیط.
۶: ورزش و تفریحات سالم.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اضطراب»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۸/۱۱.