• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

الاِعلام باعلام بیت‌ الله الحرام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دانشنامه
تعداد بازدید: ۳۳۱
تعداد نظرات: ۰
الاعلام باعلام بیت الله الحرام
کتابی در تاریخ محلی مکه، نگاشته قطب الدین حنفی نهروالی (۹۱۷ـ۹۹۰ق.)
این کتاب بنای کعبه، مسجدالحرام و آثار و بناهای پیرامون آن و تحولات، گسترش و تعمیرات آن در گذر تاریخ را بیان کرده و حاوی گزارش‌هایی از دیده‌های نویسنده در زمینه تحولات مربوط به دوران عثمانی در این مکان‌ها است.
نویسنده، قطب الدین محمد بن احمد بن محمد نهروالی، از تاریخ نگاران، دانشوران و مفتیان حنفی مکه، اصالتا از مردم عدن یمن و مشهور به دانشوری بوده که در سده هفتم ق. به هند مهاجرت کردند.
[۱] التاریخ و المورخون، محمد الحبیب الهیله، ص۲۴۲.
قطب الدین در نهرواله از شهرهای ایالت گجرات هند زاده شد.
[۲] فهرس الفهارس، عبدالحی بن عبدالکبیر الکتانی، ج۲، ص۹۴۴.


نهروالی به سال ۹۳۲ق. همراه خانواده پدری خود به مکه آمد و افزون بر شاگردی نزد پدر خود،
[۳] شذرات الذهب، عبدالحی بن العماد، ج۸، ص۴۲۰.
از بزرگان مکه مانند محمد بن عبدالعزیز بن عمر (۸۹۱ـ۹۵۴ق.) از خاندان بنوفهد و احمد بن محمد نویری عقیلی، خطیب مسجدالحرام، بهره برد.
[۴] مجلة العرب، ریاض، ج۱، ص۱۴۷.
(ص۹ـ۱۰) به سال ۹۴۳ق. به مصر رفت و نزدیک به ۱۰ سال به فراگیری دانش پرداخت.
[۵] مجلة العرب، ریاض، ج۱، ص۱۴۷.
نیز با مسافرت به شهرهای گوناگون شام و ترکیه، از دانشوران بسیار بهره برد. قطب الدین نهروالی، افزون بر عربی، به زبان‌های فارسی و ترکی نیز مسلط بود
[۶] الکواکب السائره، محمد بن محمد الغزی، ج۳، ص۴۳.
و آثاری به این زبان‌ها نگاشت. (ص۳۰۶) او را در شمار عارفان طریقه قادریه یاد کرده‌اند.
[۷] فهرس الفهارس، عبدالحی بن عبدالکبیر الکتانی، ج۲، ص۹۴۴.


با توجه به فضیلت علمی و جایگاه خانوادگی نهروالی، انشائات و مکاتبات دیوانی حاکمان مکه به وی وا گذار شد و به منزله مدرس فقه و تفسیر و ادیبی چیره دست، شهرت یافت
[۸] البدر الطالع، محمد بن علی الشوکانی، ج۲، ص۵۷.
و تا مدت‌ها از سوی سلطان سلیمان قانونی (م. ۹۷۴ق.) و سلطان مراد عثمانی (م. ۱۰۴۰ق.) به تولیت و تدریس در مدرسه سلطان قایتبای و مدرسه سلیمانیه در مکه اشتغال داشت.
[۹] مجلة العرب، ریاض، ج۱، ص۴۳۲.
(ص۱۹۷) همچنین دو کتابخانه بزرگ مکه را سرپرستی می‌کرد که به فرمان سلطان قایتبای تاسیس شده بود. (ص۳۵۵) او به عنوان مفتی و امام مکه نیز منصوب شد و شهرت و اعتبارش در آن جا به اندازه‌ای رسید که یکی از باب‌های مسجدالحرام از آن رو که محل سکونت خاندان نهروالی در آن سمت بود، تا سده‌ها پس از آن، به نام باب قطبی خوانده می‌شد.
[۱۰] افادة الانام، عبدالله بن محمد الغازی، ج۶، ص۳۴۵.
[۱۱] فهرس الفهارس، عبدالحی بن عبدالکبیر الکتانی، ج۲، ص۹۵۷.


تسلط وی بر زبان ترکی و ارتباط دوستانه او با بزرگان دولت عثمانی، اعتبارش نزد ایشان را به حدی رساند که طواف٭ (طواف دهنده و راهنمای زیارت) حکمرانان و بزرگان خانواده سلطانی بود و در دیدارش از استانبول، سلطان سلیمان و فرزندان و وزیران عثمانی از جمله صدر اعظم سنان پاشا (۱۰۱۶ق.) به گرمی از او استقبال کردند و از همین رو، نگاشته هایش در آن سرزمین مشهور و منتشر شد.

نهروالی در برخی ماموریت‌های سیاسی نیز شرکت داشت. از جمله به سال ۹۶۵ق. پیام حسن بن ابی نمی، حاکم مکه، را به سلطان سلیمان قانونی رساند.
[۱۲] مجلة العرب، ریاض، ج۱، ص۱۵۲.


تاریخ وفاتش به اختلاف، سال ۹۸۸ق.
[۱۳] البدر الطالع، محمد بن علی الشوکانی، ج۲، ص۵۷-۵۸.
[۱۴] الاعلام، الزرکلی، ج۶، ص۶.
[۱۵] هدیة العارفین، اسماعیل پاشا، ج۳، ص۲۸۶.
یا ۹۹۱ق.
[۱۶] الکواکب السائره، محمد بن محمد الغزی، ج۳، ص۴۳.
و نزد بیشتر تاریخ نگاران سال ۹۹۰ق. یاد شده است.
[۱۷] سمط النجوم، عبدالملک بن حسین العصامی، ج۴، ص۳۴۷.
[۱۸] النور السافر، عبدالقادر العیدروسی، ج۱، ص۳۴۲.
وی در گورستان معلات دفن گشت.
[۱۹] افادة الانام، عبدالله بن محمد الغازی، ج۲، ص۲۱۳.
[۲۰] اعلام العلماء، عبدالکریم بن محب الدین قطبی، ص۱۹، «مقدمه مصحح».


برخی برای نهروالی چندین پسر شمرده و نگاشته‌هایی را نیز به آن‌ها نسبت داده‌اند.
[۲۱] مجلة العرب، ریاض، ج۱، ص۱۰۳۱-۱۰۳۲.
خود او نیز در گزارش برخی سفرهایش از همراهی فرزندش محمد یاد می‌کند.
[۲۲] الرحله، ص۶۵ به نقل از: البرق الیمانی، محمد بن احمد النهروالی، ص۵۵، «مقدمه».
گویا نسل پسری او قطع شده است
[۲۳] افادة الانام، عبدالله بن محمد الغازی، ج۶، ص۳۴۴.
؛ زیرا
تنها از چهار دخترش و فرزندان آن‌ها یاد کرده‌اند.
[۲۴] سمط النجوم، عبدالملک بن حسین العصامی، ج۴، ص۳۹۳.
از این رو، کتابخانه بزرگ و نفیس وی به برادرزاده و شاگردش، عبدالکریم بن محب الدین (م. ۱۰۱۴ق.) رسید که از دانشوران نام آور دوران خود بود.
[۲۵] افادة الانام، عبدالله بن محمد الغازی، ج۲، ص۲۱۵.


نهروالی کتاب‌های گوناگون در حدیث، فقه، عرفان، ادبیات و تاریخ نگاشته که برخی از آن‌ها در دست است
[۲۶] شذرات الذهب، عبدالحی بن العماد، ج۸، ص۴۲۰.
و نام ۱۴ نگاشته تاریخی وی در التاریخ و المورخون بمکه آمده است.
[۲۷] التاریخ و المورخون، محمد الحبیب الهیله، ص۲۴۵-۲۵۳.
مناسک الحج بر پایه مذهب حنفی در زمره آثار او است.
[۲۸] هدیة العارفین، اسماعیل پاشا، ج۲، ص۸۲.
مشهور‌ترین کتاب وی البرق الیمانی فی الفتح العثمانی در تاریخ عثمانیان و فتوحات ایشان است که با تحقیق حمد جاسر منتشر شده است. سفرنامه الفوائد السنیة فی الرحلة المدنیة و الرومیه را به او نسبت داده‌اند. برخی کتاب ابتهاج الانسان و الزمن للحرمین را نیز به وی یا پسرش محمد منسوب شمرده‌اند.
[۲۹] الاعلام، الزرکلی، ج۶، ص۷.


الاعلام باعلام بیت الله الحرام که نهروالی تالیف آن را در هشتم ربیع الاول سال ۹۸۵ق. به پایان رسانید (ص۴۵۱)، مهم‌ترین نوشته درباره تاریخ و تحولات مکه در نیمه دوم سده دهم ق. است که افزون بر مرجعیت آن در دوره خود، منبعی برای نگاشته‌های بعد است.
[۳۰] تحصیل المرام، محمد بن احمد الصباغ، ص۵۵.
برخی نام این کتاب را الاعلام باعلام بلد الله الحرام یاد کرده‌اند.
[۳۱] هدیة العارفین، اسماعیل پاشا، ج۳، ص۲۸۶.
[۳۲] الاعلام، الزرکلی، ج۶، ص۷.


نهروالی انگیزه خود را از تالیف این کتاب، گزارش کردن دیده‌های خود برای آیندگان می‌داند (ص۴) و در پی بیان تاریخ کعبه، مسجدالحرام، اصلاحات و تعمیرات آن، و تاریخ و رویدادهای دوره حکمرانان عثمانی و خدمات ایشان در این مسجد است. وی کتاب را به سلطان مراد عثمانی اهدا کرده و او را ولی نعمت خویش خوانده است. (ص۷)

کتاب با مقدمه‌ای در بیان اسناد تاریخی و روایی گزارش‌های کتاب درباره مسجدالحرام و مکه مکرمه آغاز می‌شود. سپس با رعایت ترتیب تاریخی، در شش باب، با اشاره به ویژگی‌های مکه، حکم همسایگی، فروش و اجاره منازل آن، تاریخ ساخت کعبه، وضع مسجدالحرام در روزگار جاهلیت و آغاز اسلام، کارها و افزوده‌های عباسیان و مهدی عباسی در آن، و تعمیر و گسترش‌های ممالیک در این مسجد را بیان می‌کند. سپس در چهار باب و نزدیک به نیمی از کتاب، به پیدایش حکمرانان عثمانی، دوران سلطان سلیمان عثمانی، سلطان سلیم عثمانی، سلطان مراد عثمانی و کوشش‌های ایشان در مسجدالحرام می‌پردازد. آن گاه، در خاتمه مکان‌های تاریخی و مقدس مکه را برمی شمرد.

ویژگی‌های نویسنده که از بزرگان دیوانی آن دوران است و از مکاتبات دیوانی آگاهی کامل دارد و نیز نزدیکی او به حکومت عثمانی و شخصیت ادبی و تاریخی یگانه‌اش، اهمیتی ویژه به این کتاب بخشیده است. افزون بر این، نهروالی در پایان دوران ستیزهای ممالیک و ترکان عثمانی می‌زیسته و روایت گر دیده‌های خود از روابط ایشان و ستیزهای عثمانی و شاه اسماعیل صفوی و رویدادهای آن است.

تاریخ نگاری نهروالی بر پایه ارائه آگاهی‌های بسیار دقیق و جزئی است که تصویری روشن از وضع مسجدالحرام، به ویژه در آن دوره را نمایان می‌سازد. وی در یادکرد افراد و تعمیراتی که آن‌ها در مکان‌های گوناگون انجام داده‌اند، به رخدادهای تاریخی نیز اشاره می‌کند. از جمله در بیان تاریخ متوکل عباسی و کوشش‌های وی در مسجدالحرام، ویرانی بارگاه حسین بن علی (شهید فخ) به دست وی را گزارش کرده و با نکوهش این کار، آن را مایه تباهی همه خدمات وی شمرده است. (ص۱۳۲، ۴۰۱) البته گاه درباره مسائل تاریخی مهم به تفصیل سخن نگفته؛ حال آن که به دلیل نزدیکی به زمان نویسنده، انتظار تفصیل در بیان آن‌ها می‌رود؛ مانند آتش سوزی در حرم نبوی به سال ۸۸۶ق. که نهروالی آن را مختصر و در حاشیه یاد کرده و نیز قتل فجیع دانشور شیعی استرآبادی٭ به سال ۹۴۵ق. در مسجدالحرام که مایه اختلاف و درگیری شد.
[۳۳] نیل المنی، جارالله محمد بن فهد المکی، ج۲، ص۲۶۳-۲۶۶.
محققان این گونه غفلت‌های نهروالی را به نقد کشیده‌اند.
[۳۴] غایة المرام، عبدالعزیز بن فهد المکی، ص۶، «مقدمه».


وی در برخی از مسائل فقهی مورد اختلاف مذاهب اسلامی همانند اقامت و همسایگی در مکه یا خرید و فروش و اجاره خانه‌های آن به تفصیل سخن گفته (باب اول) و گاه فتوایی خلاف مذهب خود داده است. (ص۲۱۵) گرایش عرفانی او موجب شده تا به بیان مکان‌های استجابت دعا مانند کنار قبر حضرت خدیجه۳ پردازد و نیز به مقبره و مقام برخی بزرگان عرفان و فرقه نقشبندیه و تجارب خود از دعا در این مکان‌ها اشاره ورزد؛ از جمله فضیل بن عیاض، عبدالکریم بن هوازن قشیری (م. ۴۶۵ق.) ، بهاء الدین بن تقی الدین سبکی (م. ۷۵۶ق.) ، عبداللطیف نقشبندی و علاء الدین کرمانی نقشبندی. (ص۴۳۷)

با عنایت به شخصیت ادبی مؤلف، کتاب دارای نثری استوار است و نویسنده در چند جا به مناسبت اشعاری آورده است. البته وی از ویژگی‌های ادبی دوره خود اثر پذیرفته و از همین رو، کلمات و ترکیبات ترکی و فارسی را نیز در کتاب خویش به کار برده است. (برای نمونه: ص۵، ۲۰۸، ۳۵۵)

به رغم همه ویژگی‌های نیکوی کتاب و نویسنده آن، دلبستگی سخت او به حکومت و حکمرانان عثمانی و دریافت هدایای فراوان از ایشان، وی را تاریخ نگار رسمی آن‌ها ساخته است. از آثارش به ویژه البرق الیمانی فی الفتح العثمانی برمی آید که از تاریخ نگاران عثمانی در آن دوران بوده است. این سبب شده تا نگاشته هایش درباره عثمانیان با تردید یا دست کم احتیاط نگریسته شود.
[۳۵] مجلة العرب، ریاض، ج۱، ص۴۳۳.
همچنین تعصب مذهبی بر ضد شیعه در برخی از گزارش‌های وی پیدا است؛ از جمله نحوه تشیع شاه اسماعیل صفوی. به همین سبب، گروهی وی را به خبرسازی و دروغ گویی متهم کرده‌اند.
[۳۶] اعیان الشیعه، سید محسن الامین، ج۱، ص۱۶.


عبدالکریم بن محب الدین نهروالی (۹۶۱ـ۱۰۱۴ق.) برادرزاده قطب الدین نهروالی که وارث کتابخانه عظیم وی بود، خلاصه‌ای از کتاب الاعلام با عنوان اعلام العلماء الاعلام ببناء المسجدالحرام همراه برخی آگاهی‌های تکمیلی از گسترش‌ها و تغییرات در مسجدالحرام را نگاشت که آگاهی‌هایی سودمند درباره مکه و مسجدالحرام در دوره عثمانی ارائه می‌دهد. این اثر به سال ۱۳۰۳ق. در مصر
[۳۷] مجلة العرب، ریاض، ج۱، ص۶۳۱.
و نیز به سال ۱۴۰۳ق. از سوی دار الرفاعی در مکه به چاپ رسیده است.

خلاصه دیگری از کتاب الاعلام، از فردی ناشناس، به صورت خطی در کتابخانه ظاهریه مصر نگهداری می‌شود.
[۳۸] التاریخ و المورخون، محمد الحبیب الهیله، ص۲۴۶.
محمد طاهر کردی صاحب التاریخ القویم نیز بر کتاب نهروالی تعلیق و شرح نگاشته است.
[۳۹] مجلة العرب، ریاض، ج۱۴، ص۲۱۱-۲۱۲.
همچنین کتاب نهروالی را عبدالباقی افندی (۹۳۳ـ۱۰۰۸ق.) به ترکی ترجمه کرده است.
[۴۰] کشف الظنون، حاجی خلیفه، ص۱۲۶.
محمد باقر بن شریف اصفهانی (م. سده ۱۱ق.) ترجمه گونه‌ای از برخی بخش‌های کتاب همراه با افزوده‌هایی با نام جواهر التاریخ المکی به زبان فارسی نگاشت که به سال ۱۳۸۶ش. ضمن دفتر شانزدهم مقالات تاریخی در قم منتشر شده است.
[۴۱] مقالات تاریخی، رسول جعفریان، ج۱۶، ص۲۳۹-۲۶۶.


وستنفلد به سال ۱۸۵۷م. گزیده‌ای از کتاب الاعلام باعلام بیت الله الحرام را منتشر کرد که از آن به عنوان بهترین تحقیق این کتاب یاد می‌شود. (مقدمه مصحح، ص۱۵) نسخه کامل کتاب نیز به سال ۱۳۰۳ق. در مطبعه عثمانیه مصر (مقدمه مصحح، ص۱۹) و به سال ۱۳۰۵ق. در حاشیه کتاب خلاصة الکلام به صورت سنگی و به سال ۱۳۷۰ق. با نام تاریخ القطبی در مصر به چاپ رسید.
[۴۲] الاعلام، الزرکلی، ج۸، ص۲۸۰.
در سال ۱۹۹۶م. هشام عبدالعزیز عطا، زیر نظر سعید عبدالفتاح، کتاب را تصحیح کرد و مکتبة التجاریه در مکه آن را منتشر نمود. به سال ۲۰۰۴م. نیز علی محمد عمر بر پایه چند نسخه خطی و نسخه وستنفلد، به تصحیح کتاب پرداخت و انتشارات مکتبة الثقافة الدینیه در قاهره آن را منتشر ساخت.

علی محمد عمر با یادکرد چندین خطا در تحقیق هشام عبدالعزیز عطا، آن را پر اشتباه و سزاوار نام تصحیف می‌داند. (مقدمه، صز) افزون بر این خطاها، هشام عبدالعزیز عطا، همانند هدیة العارفین،
[۴۳] هدیة العارفین، اسماعیل پاشا، ج۳، ص۲۸۶.
نویسنده را به اشتباه نهروانی خوانده و در مقدمه به تفصیل درباره منطقه نهروان توضیح داده است. (ص۴۹) البته نگاشته علی محمد عمر نیز خالی از خطا نیست. برای نمونه، یک بار (مقدمه، صج) نهروالی را درگذشته به سال ۹۸۸ق. و در جای دیگر (مقدمه، صو) متوفای ۹۹۰ق. یاد کرده است.




اعلام العلماء الاعلام ببناء المسجدالحرام: عبدالکریم بن محب الدین قطبی، به کوشش احمد محمد، مکه، دار الرفاعی، ۱۹۸۷م؛ الاعلام: الزرکلی (م. ۱۳۹۶ق.) ، بیروت، دار العلم للملایین، ۱۹۹۷م؛ اعیان الشیعه: سید محسن الامین (م. ۱۳۷۱ق.) ، به کوشش حسن الامین، بیروت، دار التعارف؛ افادة الانام: عبدالله بن محمد الغازی (م. ۱۳۶۵ق.) ، به کوشش ابن دهیش، مکه، مکتبة الاسدی، ۱۴۳۰ق؛ البدر الطالع بمحاسن من بعد القرن السابع: محمد بن علی الشوکانی (م. ۱۲۵۰ق.) ، بیروت، دار المعرفه؛ البرق الیمانی فی الفتح العثمانی: محمد بن احمد النهروالی (م. ۹۸۸ق.) ، بیروت، منشورات المدینه، ۱۴۱۷ق؛ التاریخ و المورخون: محمد الحبیب الهیله، مکه، مؤسسة الفرقان، ۱۹۹۴م؛ تحصیل المرام: محمد بن احمد الصباغ (م. ۱۳۲۱ق.) ، به کوشش ابن دهیش، مکه، ۱۴۲۴ق؛ سمط النجوم العوالی: عبدالملک بن حسین العصامی (م. ۱۱۱۱ق.) ، به کوشش عادل احمد و معوض، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۹ق؛ شذرات الذهب: عبدالحی بن العماد (م. ۱۰۸۹ق.) ، به کوشش الارنؤوط، بیروت، دار ابن کثیر، ۱۴۰۶ق؛ غایة المرام باخبار سلطنة البلد الحرام: عبدالعزیز بن فهد المکی (م. ۹۲۰ق.) ، به کوشش شلتوت، السعودیه، جامعة‌ام القری، ۱۴۰۹ق؛ فهرس الفهارس و الاثبات: عبدالحی بن عبدالکبیر الکتانی (م. ۱۳۸۲ق.) ، به کوشش احسان عباس، بیروت، دار الغرب الاسلامی، ۱۹۸۲م؛ الکواکب السائرة باعیان المئة العاشره: محمد بن محمد الغزی (م. ۱۰۶۱ق.) ، به کوشش المنصور، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق؛ کشف الظنون: حاجی خلیفه (م. ۱۰۶۷ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۱۳ق؛ مجلة العرب: ریاض، دار الیمامه، ۱۹۶۶م؛ مقالات تاریخی: رسول جعفریان، تهران، دلیل ما، ۱۳۸۷ش؛ النور السافر: عبدالقادر العیدروسی (م. ۱۰۳۷ق.) ، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۵ق؛ نیل المنی بذیل بلوغ القری: جارالله محمد بن فهد المکی (م. ۹۵۴ق.) ، به کوشش الهیله، مکه، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۰ق؛ هدیة العارفین: اسماعیل پاشا (م. ۱۳۳۹ق.) ، بیروت، دار احیاء التراث العربی.


۱. التاریخ و المورخون، محمد الحبیب الهیله، ص۲۴۲.
۲. فهرس الفهارس، عبدالحی بن عبدالکبیر الکتانی، ج۲، ص۹۴۴.
۳. شذرات الذهب، عبدالحی بن العماد، ج۸، ص۴۲۰.
۴. مجلة العرب، ریاض، ج۱، ص۱۴۷.
۵. مجلة العرب، ریاض، ج۱، ص۱۴۷.
۶. الکواکب السائره، محمد بن محمد الغزی، ج۳، ص۴۳.
۷. فهرس الفهارس، عبدالحی بن عبدالکبیر الکتانی، ج۲، ص۹۴۴.
۸. البدر الطالع، محمد بن علی الشوکانی، ج۲، ص۵۷.
۹. مجلة العرب، ریاض، ج۱، ص۴۳۲.
۱۰. افادة الانام، عبدالله بن محمد الغازی، ج۶، ص۳۴۵.
۱۱. فهرس الفهارس، عبدالحی بن عبدالکبیر الکتانی، ج۲، ص۹۵۷.
۱۲. مجلة العرب، ریاض، ج۱، ص۱۵۲.
۱۳. البدر الطالع، محمد بن علی الشوکانی، ج۲، ص۵۷-۵۸.
۱۴. الاعلام، الزرکلی، ج۶، ص۶.
۱۵. هدیة العارفین، اسماعیل پاشا، ج۳، ص۲۸۶.
۱۶. الکواکب السائره، محمد بن محمد الغزی، ج۳، ص۴۳.
۱۷. سمط النجوم، عبدالملک بن حسین العصامی، ج۴، ص۳۴۷.
۱۸. النور السافر، عبدالقادر العیدروسی، ج۱، ص۳۴۲.
۱۹. افادة الانام، عبدالله بن محمد الغازی، ج۲، ص۲۱۳.
۲۰. اعلام العلماء، عبدالکریم بن محب الدین قطبی، ص۱۹، «مقدمه مصحح».
۲۱. مجلة العرب، ریاض، ج۱، ص۱۰۳۱-۱۰۳۲.
۲۲. الرحله، ص۶۵ به نقل از: البرق الیمانی، محمد بن احمد النهروالی، ص۵۵، «مقدمه».
۲۳. افادة الانام، عبدالله بن محمد الغازی، ج۶، ص۳۴۴.
۲۴. سمط النجوم، عبدالملک بن حسین العصامی، ج۴، ص۳۹۳.
۲۵. افادة الانام، عبدالله بن محمد الغازی، ج۲، ص۲۱۵.
۲۶. شذرات الذهب، عبدالحی بن العماد، ج۸، ص۴۲۰.
۲۷. التاریخ و المورخون، محمد الحبیب الهیله، ص۲۴۵-۲۵۳.
۲۸. هدیة العارفین، اسماعیل پاشا، ج۲، ص۸۲.
۲۹. الاعلام، الزرکلی، ج۶، ص۷.
۳۰. تحصیل المرام، محمد بن احمد الصباغ، ص۵۵.
۳۱. هدیة العارفین، اسماعیل پاشا، ج۳، ص۲۸۶.
۳۲. الاعلام، الزرکلی، ج۶، ص۷.
۳۳. نیل المنی، جارالله محمد بن فهد المکی، ج۲، ص۲۶۳-۲۶۶.
۳۴. غایة المرام، عبدالعزیز بن فهد المکی، ص۶، «مقدمه».
۳۵. مجلة العرب، ریاض، ج۱، ص۴۳۳.
۳۶. اعیان الشیعه، سید محسن الامین، ج۱، ص۱۶.
۳۷. مجلة العرب، ریاض، ج۱، ص۶۳۱.
۳۸. التاریخ و المورخون، محمد الحبیب الهیله، ص۲۴۶.
۳۹. مجلة العرب، ریاض، ج۱۴، ص۲۱۱-۲۱۲.
۴۰. کشف الظنون، حاجی خلیفه، ص۱۲۶.
۴۱. مقالات تاریخی، رسول جعفریان، ج۱۶، ص۲۳۹-۲۶۶.
۴۲. الاعلام، الزرکلی، ج۸، ص۲۸۰.
۴۳. هدیة العارفین، اسماعیل پاشا، ج۳، ص۲۸۶.



حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت، برگرفته از مقاله «الاِعلام باعلام بیت‌ الله الحرام».    



جعبه ابزار