• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اهل البیت (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اهل البیت (علیهم‌السّلام) یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای خانواده‌ گرامی رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌باشد که حضرت علی (علیه‌السلام) در موارد گوناگونی از آنان به عنوان الگوی صحیح و درست زندگی یاد نموده و ویژگی‌های آنان را برشمرده است.



اهل البیت (علیهم‌السّلام) به معنای خانواده یا خاندان رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌باشد که حدود دوازده بار در «نهج البلاغه» بکار رفته و مستقّلا مورد بحث قرار گرفته‌اند.


با توجه به منابع اسلامی، قرآن و اهل بیت (علیهم‌السّلام) دو چیز اصیل و پر ارزش هستند که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در میان امّت قرار داده است و در حدیثی به صورت متواتر نقل شده است، فرموده‌اند: «انّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکّتم بهما لن تضّلوا ابدا ...» که در صورت عمل به این حدیث، بسیاری از گرفتاری‌های بشریت بویژه مسلمانان مرتفع می‌شد.


امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) اهل بیت (علیهم‌السّلام) را در نهج البلاغه این‌گونه معرفی می‌نماید: «انظروا اهل بیت نبیّکم فالزموا سمتهم و اتبّعوا اثرهم فلن یخرجوکم من هدی و لن یعیدوکم فی ردی فان لبدوا فالبدوا و ان نهضوا فانهضوا و لا تسبقوهم فتضلّوا و لا تتّاخروا عنهم فتهلکوا؛ نگاه کنید به اهل بیت پیامبرتان ملازم راه و طریقه آنها باشید آنها را سرمشق قرار دهید آن‌ها به هیچ وجه شما را از هدایتی خارج نمی‌کنند و به هیچ وجه به هلاکتی بر نمی‌گردانند، اگر آن‌ها نشستند شما هم بنشینید و اگر برخاستند و شما هم برخیزید، از آن‌ها پیش نیافتید و گرنه گمراه می‌شوید و از آنها عقب نمانید که به هلاکت می‌افتید.» اگر درست دقت شود این سخن عبارت اخرای ثقلین و مشروح آن در رابطه با اهل بیت (علیهم‌السّلام) و عترت آن حضرت است.
«سمت» در این عبارت به معنی طریق و حال است.
«لبد» به معنی ماندن و نشستن می‌باشد. «لبد بالمکان: اقام به.»


آن حضرت (صلوات‌الله‌علیه) در کلام دیگری جایگاه عظیم اهل بیت (علیهم‌السّلام) را در اسلام چنین ترسیم می‌فرمایند: «فاین تذهبون و انی تؤفکون و الاعلام قائمة و الایات واضحة و المنار منصوبة فاین‌ یتاه بکم و کیف تعمهون و بینکم عترة نبیّکم و هم ازمّة الحق و اعلام الدّین و السنة الصدق فانزلوهم باحسن منازل القرآن و ردوهم ورود الهیم العطاش ایها الناس خذوها عن خاتم النبیین (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم): «انّه یموت من مات منّا و لیس بمیّت و یبلی من بلی منّا و لیس ببال فلا تقولوا بما لا تعرفون فانّ اکثر الحق فیما تنکرون و اعذروا من لا حجّة لکم علیه و هو انا - الم اعمل فیکم بالثقل الاکبر و اترک فیکم الثقل الاصغر، قدر کزت فیکم رایة الایمان و وقفتکم علی حدود الحلال و الحرام؛ یعنی از راه راست به کجا می‌روید به کجا منحرف می‌شوید، دلائل حق برپاست آیات حق واضح است، علامات خیر و شر برافراشته است، چطور شما را به ضلالت می‌برند و چه طور سرگردان می‌مانید، با آنکه اهل بیت پیامبرتان در میان شماست، آن‌ها دستگیره‌های حقّند و ارکان دین و زبان‌های راستگوی وحی هستند، آن‌ها را در بهترین ردیف‌های قرآن قرار بدهید و به دریای علم آن‌ها وارد شوید مانند: ورود شتران عطشان. ایها الناس این حقیقت را از رسول الله یاد گیرید که درباره اهل بیت (علیهم‌السّلام) فرمود: هر کس از ما بمیرد مرده نیست و هر کس از ما در قبر بپوسد پوسیده نیست، چیزی را که نمی‌دانید نگویید، چون بیشتر حق در آن است که نمی‌دانید، معذور دارید (در گفتن و عمل) آن کس را که حجتی علیه او ندارید و آن من هستم. آیا در میان شما به ثقل اکبر (قرآن) عمل نکردم آیا در میان شما ثقل اصغر (حسن و حسین) را باقی نمی‌گذارم! پرچم ایمان را در میان شما زدم و شما را بر حلال و حرام واقف کردم.» .

۴.۱ - مراد از اهل بیت

آن حضرت (علیه‌السلام) در جملاتی اهل بیت را این چنین معرفی می‌نماید:
۱- عترت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همان علی و فاطمه و حسنین و بعد از آن‌ها امامان (علیهم‌السّلام) هستند. ابن ابی الحدید در این رابطه می‌گوید: عترت رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) همان است که پیامبر گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره‌ی آن‌ها فرموده است: «انی تارک فیکم الثقلین ... و عترتی اهل بیتی.» هچنین آن‌ها کسانی هستند که ایشان عبا را بر سر آن‌ها کشید و فرمود:«اللهم هولاء اهل بیتی فاذهب الرجس عنهم.» و آن وقتی بود که آیه «اِنَّما یُرِیدُ اللّهُ لِیُذْهِبَ.» نازل شد.
۲- در بیانی دیگر درباره‌ی اهل بیت (علیهم‌السّلام) فرموده است: «هم ازّمه الحّق.» و این بیان به این جهت است که حق پیوسته با آن‌ها بوده و در دست آن‌هاست. چنان‌که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) درباره‌ی امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرموده است: «یدور معه الحق حیثما دار.» بنابراین تعبیر: «هم ازّمة الحق» یعنی آن‌ها حق را می‌کشند، هر جا که بروند، حق با آن‌ها می‌رود.
۳- عبارت «فانزلوهم باحسن منازل القران» بدین معنی است که اهل بیت (علیهم‌السّلام) هم باید در میان ما مانند قرآن باشند، گویی منظور آن حضرت از «احسن منازل.» مورد عمل قرار دادن دستورات اهل بیت (علیهم‌السّلام) است.
۴- این تعبیر: «ردوهم ورود الهیم العطاش.» نیز به این معنی است که «اهیم» شتر تشنه‌ای‌ است که از آب سیر نمی‌شود. جمع آن «هیم» و عطاش جمع عطشان است؛ یعنی همانطور که شتران تشنه با سرعت به طرف آب می‌روند، در اخذ علوم اهل بیت و رفتن به پیش آن‌ها مانند آن شتران باشید.
۵- عبارت «من مات منّا...» اشاره است به این آیه‌ی شریفه، که می‌فرماید: «اَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ.»
لذا ارواح پاک اهل بیت (علیهم‌السّلام) همه چیز را می‌فهمند. آن‌ها در واقع نمرده‌ و سلام‌های ما را می‌شنوند. زیرا در زیارت‌هایشان آمده است: «اشهد انّک تشهد مقامی و تسمع کلامی و تردّ سلامی».
۶- جمله‌ی «و اعذروا من لا حجة لکم علیه» به این معنی است که آن‌چه توانستم شما را هدایت کردم؛ به قرآن که ثقل اکبر است عمل نمودم و ثقل اصغر را که دو فرزندم حسن و حسین هستند، در میان شما می‌گذارم؛ دیگر معذورم دارید.


حضرت امیر (علیه‌السلام) در مهمترین ویژگی اهل بیت (صلوات‌الله‌علیهم) فرموده به عنوان یک درخت و شجره‌ی واحد در موارد گوناگونی تعابیری دارد که عبارتند از:

۵.۱ - شاخسار نبوت

در جایی فرموده است:«نحن شجرة النّبوة و محطّ الرسالة و مختلف الملائکة و معادن العلم و ینابیع الحکم، ناصرنا و محبنّا ینتظر الرّحمة و عدوّنا و مبغضنا ینتظر السّطوة؛ ما اهل بیت رسول الله شجره نبوت هستیم (رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تنه این درخت و امامان اهل بیت شاخه‌های آن هستند.) ما اهل بیت محل و منزل رسالت هستیم (وحی در خانواده ماست) ما محل رفت و آمد ملائکه، معادن علم شریعت، چشمه‌های حکم خدا هستیم، یار و دوست ما منتظر رحمت خدا و دشمن ما منتظر سخط خداوند است.» آری اهل بیت (علیهم‌السلام) خانه‌هایشان محل رفت و آمد ملائکه است، علوم رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به آن‌ها منتقل شده و او درباره‌ی ما فرموده است: «انا مدینة العلم و علّی بابها.» ) و نیز ایشان در بیانی دیگر فرموده‌اند: «اقضاکم علّی.» و ...

۵.۲ - غیر قابل انحراف

امام (علیه‌السلام) در بیانی دیگر در این خصوص فرموده است: «و عندنا اهل البیت، ابواب الحکم و ضیاء الامر؛ ) یعنی تمام ابواب احکام شریعت و راه آشکار دین نزد ماست.» و درباره‌ی این‌که فتنه بنی امیه اهل بیت (علیهم‌السّلام) را نمی‌تواند منحرف کند، فرموده است: «نحن اهل البیت منها بمنجاة و لسنا فیها بدعاة.» ابن میثم در این خصوص آورده است: ما از گناهان بنی امیّه در نجاتیم و داعی به حکومت آن‌ها نیستیم؛ نه اینکه از ستم آن‌ها سالم خواهیم ماند.

۵.۳ - اثر دنیایی حب خاندان نبوی

نیز فرموده است: «من احبنّا اهل البیت فلیستعدّ للفقر جلبابا.» معنای این کلام، در واژه‌ی «فقر» خواهد آمد.

۵.۴ - دور بودن از محرمات الهی

در جریانی اشعث بن قیس، حلوائی را جهت رشوه محضر حضرت (علیه‌السلام) آورد که کاری از کارهای حکومت را به وی بدهد فرمود: «فقلت: اصلة‌ام زکاة‌ام صدقة فذلک محرّم علینا اهل البیت.» ابن میثم در شرح نهج البلاغه، ضمیر «ذلک» را به زکاة و صدقه برگردانده است. زیرا آن شخص از ارحام نبود تا صله ارحام شود.

۵.۵ - اثر اخروی اطاعت اهل بیت

همچنین حضرت (علیه‌السلام) در اهمیت اعتقاد به ولایت اهل بیت (علیهم‌السلام) فرموده است: «فانه من مات منکم علی فراشه و هو علی معرفة حق ربّه و حق رسوله و اهل بیته مات شهیدا و وقع اجره علی الله و استوجب ثواب مانوی من صالح عمله.»


۱. طبرسی، ابو منصور، الاحتجاج، ج۲، ص۲۵۲، نجف، مطابع النعمان، ۱۹۶۶.    
۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۴۳، خطبه۹۷.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۱۹، خطبه۸۷.    
۴. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۶، ص۳۷۵، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی (ره)، بی‌تا.    
۵. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۶، ص۳۷۶، قم، مکتبة آیة الله العظمی المرعشی النجفی (ره)، بی‌تا.    
۶. احزاب/سوره۳۳، آیه۳۳.    
۷. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۲۰، خطبه۸۷.    
۸. طبرسی، ابو منصور، الاحتجاج، ج۱، ص۱۵۷، نجف، مطابع النعمان، ۱۹۶۶.    
۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۶۹.    
۱۰. شهید اول، محمد بن مکی، ‌ المزار، ص۱۶۳، قم، مدرسه امام مهدی (علیه‌السلام) ‌، چ اول، ۱۴۱۰.    
۱۱. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۶۲، خطبه۱۰۹.    
۱۲. طوسی، محمد بن الحسن‌، الامالی (للطوسی)، ص۵۵۹، قم، دار الثقافة، چ اول، ۱۴۱۴.    
۱۳. ابن تیمیة، الفتاوی الکبری، ج۴، ص۴۲۹، بی‌جا، دار الکتب العلمیة، چ اول، ۱۴۰۸.    
۱۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۷۶، خطبه۱۲۰.    
۱۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۳۸، خطبه۹۳.    
۱۶. بحرانی، ابن میثم، شرح نهج البلاغه ابن هیثم، ج۲، ص۳۸۹، بی‌جا، بی‌تا.    
۱۷. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۴۸۸، حکمت۱۱۲.    
۱۸. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۴۷، خطبه۲۲۴.    
۱۹. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۸۳، خطبه۱۹۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «اهل البیت»، ص۹۳-۹۶.    






جعبه ابزار