ایجاز و اطناب
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ایجاز وَ اِطْناب، و نیز مساوات، گونههای مختلف ادای مقصود و بیان معانی ذهنی است که گوینده
بلیغ بنا بر مقتضیات از آنها استفاده میکند.
مباحث مربوط به ایجاز و اطناب مانند دیگر فصول
علم معانی تا
سده ۴ق/۱۰م به صورت ضمنی و نامستقل مطرح میشد
و از سده ۵ق به
تدریج روی به
استقلال و تکمیل نهاد و آثاری چون
جامع العلوم سکاکی ، و
المطول و
مختصر تفتازانی پدید آمد.
در آثار
فارسی سدههای ۵ و ۶ق نشانی از بحث ایجاز و اطناب نیست و در سدههای بعد هم فقط بحثهایی زیر عناوین
حشو و
اعتراض الکلام و
بسط و اطناب دیده میشود. در
شبه قاره هند از سده ۱۲ق/۱۸م دانشمندان فارسی زبان چون
فقیر دهلوی در
حدائق البلاغه ، و
محمد هادی مازندرانی در
انوار البلاغه این مباحث را مطرح کردند؛
ایجاز، در
لغت به معنای کوتاهگویی، و در
اصطلاح چنان است که «لفظ اندک بود و معنی آن بسیار».
ایجازی که موجب
اخلال در معنی و سبب
ابهام و
تعقید گردد، ایجاز مخل یا مردود نام دارد و از آن به «تقصیر» نیز
تعبیر شده است،
اما ایجازی که مخل معنای مقصود نباشد، دارای ارزش بلاغی است و در اصطلاح ایجاز مقبول نامیده میشود. این نوع ایجاز بر دو نوع است: ایجاز قصر و ایجاز حذف. ایجاز قصر سخنی است کوتاه و رسا که کوتاهی آن از حذف واژهها و جملهها پدید نیامده باشد.
در زبان فارسی، متون
ادب تا قرن ۷ق آکنده از ایجاز قصر است و
گلستان سعدی ، به ویژه باب هشتم آن جلوهگاه نمونههای استادانه اینگونه ایجاز است؛ و در
زبان عربی ، به ویژه در
قرآن کریم عالیترین نمونههای این نوع ایجاز را میتوان یافت.
اما ایجاز حذف، حاصل
حذف بخشی از
کلام است، به شرطی که مخل معنی نباشد.
اطناب، در لغت به معنای دراز گویی، و در اصطلاح آن است که الفاظ بیش از معانی باشد.
اگر این درازگویی، ملالآور و دور از
اعتدال باشد و به «بسط ناپسندیده» که از آن به
تطویل نیز تعبیر میشود، بینجامد، آن را اطناب مردود و مُمِل مینامند.
اطناب مقبول آنگونه درازگویی است که موجب
ملال نمیگردد و خود دارای ارزش ادبی و هنری است.
این نوع اطناب وجوه متعددی دارد که گاه آن را تا ۲۰ وجه برشمردهاند.
اطناب مقبول اگر
سودمند به حال
متکلم باشد، مانند سخن گفتن طولانی عاشق با معشوق، از آن به
التذاذ یا استلذاذ تعبیر میگردد؛ و اگر متکلم سخن خود را
مؤکد سازد، یا به تکمیل آن دست زند، یا به
تبیین و توضیح آن بپردازد تا فایده اطناب عاید
مخاطب گردد، آن را اطناب سودمند به حال مخاطب میگویند. وجوه متعدد اطناب مقبول به همین حوزه تعلق دارد و
غرض از آن بیشتر تأکید، تکمیل و تبیین است؛ تأکید خود شامل «تکریر» و «تذییل» و «ایغال»؛
تکمیل شامل «تتمیم» و «احتراس»؛
و تبیین شامل دیگر وجوه اطناب مانند
ایضاح پس از ابهام، ذکر خاص پس از عام و... است.
مساوات، یعنی سخنی که در آن لفظ و معنی
برابر است.
این معنی که
میانه ایجاز و اطناب، مرحلهای به نام مساوات هست، یا نه، مورد بحث و
اختلاف علمای
بلاغت است.
(۱) ابن قتیبه، عبدالله، الشعر و الشعراء، به کوشش احمد محمد شاکر، قاهره، ۱۹۵۹م.
(۲) ابن معتز، عبدالله، البدیع، به کوشش ا کراچکوفسکی، بغداد، ۱۹۷۹م.
(۳) ابوهلال عسکری، حسن، الفروق اللغویه، قم، ۱۳۵۳ش.
(۴) ابوهلال عسکری، حسن، کتاب الصناعتین، به کوشش مفید قمیحه، بیروت، ۱۹۸۴م.
(۵) بابرتی، محمد، شرح التلخیص، به کوشش محمد مصطفی رمضان صوفیه، طرابلس، ۱۹۸۳م.
(۶) بدرالدین بن مالک، المصباح، به کوشش حسنی عبدالجلیل یوسف، قاهره، ۱۹۸۹م.
(۷) تفتازانی، مسعود، شرح المختصر، قم، کتابفروشی کتبی نجفی.
(۸) تفتازانی، مسعود، المطول، چ سنگی، تهران.
(۹) تقوی، نصرالله، هنجار گفتار، تهران، ۱۳۱۷ش.
(۱۰) تهانوی، محمد اعلی، کشاف اصطلاحات الفنون، به کوشش محمد وجیه و دیگران، کلکته، ۱۸۶۲م.
(۱۱) جاحظ، عمرو، البیان و التبیین، قاهره، ۱۹۳۲م.
(۱۲) جاحظ، عمرو، الحیوان، به کوشش یحیی شامی، بیروت، ۱۹۸۶م.
(۱۳) حافظ، دیوان، به کوشش ابوالقاسم انجوی شیرازی، تهران، ۱۳۶۱ش.
(۱۴) خطیب قزوینی، محمد، الایضاح فی علوم البلاغه، به کوشش بهیج غزاوی، بیروت، ۱۹۸۸م.
(۱۵) خطیب قزوینی، محمد، التلخیص، به کوشش عبدالرحمان برقوقی، بیروت، ۱۹۰۴م.
(۱۶) زرینکوب، عبدالحسین، شعر بی دروغ شعر بی نقاب، تهران، ۱۳۵۵ش.
(۱۷) سعدی، کلیات، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، تهران، ۱۳۷۵ش.
(۱۸) سکاکی، یوسف، مفتاح العلوم، بیروت، ۱۹۸۳م.
(۱۹) سنایی، مجدود، دیوان، به کوشش مظاهر مصفا، تهران، ۱۳۳۶ش.
(۲۰) سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، ۱۳۶۳ش.
(۲۱) شمس قیس رازی، محمد، المعجم، به کوشش محمد قزوینی و مدرس رضوی، تهران، ۱۳۲۷ق.
(۲۲) شمیسا، سیروس، معانی، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۲۳) صائب تبریزی، دیوان، به کوشش سیروس شمیسا، تهران، ۱۳۷۳ش.
(۲۴) طیبی، حسین، التبیان فی البیان، به کوشش توفیق فیل و عبداللطیف لطفالله، کویت، ۱۹۸۶م.
(۲۵) علوی یمنی، یحیی، الطراز، به کوشش محمد عبدالسلام شاهین، بیروت، ۱۹۹۵م.
(۲۶) فخرالدین رازی، نهایه الایجاز، به کوشش بکری امین، بیروت، ۱۹۸۵م.
(۲۷) قرآن کریم.
(۲۸) کاشفی، حسین، بدایع الافکار فی صنایع الاشعار، به کوشش جلالالدین کزازی، تهران، ۱۳۶۹ش.
(۲۹) مرزبانی، محمد، الموشح، به کوشش محبالدین خطیب، قاهره، ۱۳۸۵ق.
(۳۰) ناصر خسرو، دیوان، به کوشش مجتبی مینوی و مهدی محقق، تهران، ۱۳۵۳ش.
(۳۱) نظامی گنجوی، لیلی و مجنون، به کوشش وحید دستگردی، تهران، ۱۳۳۳ش.
(۳۲) همایی، جلالالدین، معانی و بیان، به کوشش ماهدخت بانو همایی، تهران، ۱۳۷۴ش.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ایجاز و اطناب»، ج۱۰، ص۴۱۷۱.