تحیت بر اولواالالباب (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اولواالالباب کسانی هستند که از
آیات قرآن عبرت می گیرند.
فرشتگان در
بهشت بر اولواالالباب
تحیت ودرود میفرستند.
«... انما یتذکر اولوا الالبـب»؛ آیا کسی که میداند آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده
حق است، همانند کسی است که نابیناست؟! تنها صاحبان اندیشه متذکّر میشوند...
در آیات مورد بحث، ترسیم و تجسمی از جزئیات برنامههای سازنده طرفداران حق به
چشم میخورد که بحث آیات گذشته را تکمیل مینماید.
در اولین آیه مورد بحث به صورت یک
استفهام انکاری میفرماید: " آیا کسی که میداند آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده حق است، همانند کسی است که
نابینا است"؟ (ا فمن یعلم انما انزل الیک من ربک الحق کمن هو اعمی).
چه تعبیر جالبی؟ نمیگوید: آیا کسی که میداند که این قرآن بر
حق است مانند کسی است که نمیداند، بلکه میگوید آیا کسی که این را میداند همانند اعمی است؟ این تعبیر اشاره لطیفی است به اینکه ندانستن این واقعیت به هیچوجه امکان پذیر نیست مگر اینکه چشم
دل انسان به کلی از کار افتاده باشد، و گر نه چگونه ممکن است دارنده چشم
بینا و سالم چهره
آفتاب را نبیند و عظمت این قرآن درست همانند نور آفتاب است.
و لذا در پایان آیه اضافه میکند: ، " تنها کسانی متذکر میشوند که اولوا الالباب و صاحبان مغز و اندیشهاند". (انما یتذکر اولوا الالباب).
" الباب" جمع" لب" به معنی" مغز" هر چیز است، بنا بر این نقطه مقابل" اولوا الباب افراد بی مغز و
پوک و میان تهی و بی محتوا هستند.
این آیه به گفته بعضی از مفسران بزرگ با تاکید هر چه بیشتر، مردم را دعوت به فراگیری علم و مبارزه با
جهل میکند، چرا که افراد فاقد علم را
نابینا و اعمی شمرده است.
«جنت عدن یدخلونها ومن صلح من ءابآئهم وازوجهم وذریتهم والملـئکة یدخلون علیهم من کل باب»؛ (همان) باغهای جاویدان بهشتی که وارد آن میشوند؛ و همچنین پدران و همسران و فرزندان
صالح آنها؛ و
فرشتگان از هر دری بر آنان وارد میگردند...
کلمه ((عدن )) به معناى استقرار است ، وقتى گفته مى شود ((فلان عدن بمکان کذا)) معنایش این است که فلانى در چنین مکانى استقرار یافت . کان جواهرات زمینى و
فلزات را هم بدین جهت ((معدن )) مى گویند که جواهرات در آن استقرار دارند، پس ((جنات عدن )) به معناى بهشتهائى است که نوعى از استقرار و
خلود و سلامتى و ایمنى از هر جهت را دارد.
کلمه ((جنات عدن )) عطف بیان و یا بدل است از کلمه ((عقبى الدار))، و در نتیجه معنایش این مى شود که : عقبى الدار عبارتست از
بهشت عدن و خلود. و بنابراین پس از زندگى
دنیا بر حسب آن ناموسى که خداوند آن زندگى را بر آن
طبیعت و ناموس مطبوع نموده زندگى واحد و متصلى است که ابتدایش
رنج و بلا و آخرش آسایش و
نعمت و سلامتى است . و یا به عبارتى اولش دنیا و آخرش
آخرت است، و این همان حقیقتى است که خداوند از زبان
اهل بهشت حکایتش نموده و فرموده: ((و قالوا الحمد للّه الذى صدقنا وعده و اورثنا الارض نتبوا من الجنه حیث نشاء))
آیه مورد بحث به بیانى که خواندید در قبال آیه ((یصلون ما امر اللّه به ان یوصل )) قرار گرفته ، و
عاقبت این
حق (صله رحم ) را که اولوا الالباب بدان عمل نمودند بیان مى کند، و ایشان را نوید مى دهد به اینکه به زودى به صلحاى ارحام و دودمانشان - از قبیل پدران و مادران و ذریه ها و برادران ، و خواهران ، و غیر ایشان - مى پیوندند.
جمله ((آبائهم و ازواجهم و ذریاتهم )) با اینکه اسم مادران در آن نیست مع ذلک همه نامبردگان بالا را شامل است ، چون مادران همسران پدرانند که کلمه ((ازواج )) شامل ایشان است ، و برادران و خواهران و عموها و دائى ها و اولاد آنان هم جزو ذریه هاى پدرانند، که کلمه ((آبائهم )) شامل آنان مى شود. و در آیه شریفه اختصار لطیفى بکار رفته است .
«سلـم علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار»؛ (و به آنان میگویند:) سلام بر شما بخاطر
صبر و استقامتتان! چه نیکوست سرانجام آن سرا (ی جاویدان)!
این عقبى ، سرانجام اعمال صالحى است که در هر بابى از ابواب زندگى بر آن مداومت دارند. و در هر موقعى که دیگران منحرف مى گردند ایشان خویشتن دارى نموده ، خدا را
اطاعت مى کنند و خود را از
گناه دور مى دارند، و مصائب را تحمّل مى نمایند، و این صبرشان با
خوف و خشیت تواءم است . جمله ((سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبى الدار)) حکایت کلام
ملائکه است که اولوا الالباب را به امنیت و سلامتى جاودانى ، و سرانجام نیک نوید مى دهند، سرانجامى که هرگز دستخوش زشتى و
مذمت نگردد.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «تحیت بر اولواالالباب»