تسویه آدم(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در سوره حجر(حجر:۲۹) و ص(ص:۷۲) آمده است: «فَإِذَا سَوَّیتُهُ و نَفَختُ فِیهِ مِن رُّوحِى فَقَعُوا لهُ سـجِدینَ _ پس وقتى او را آراستم و از روح خود در او دمیدم، پیش او به سجده درافتید». تسویه به معناى آفرینش جوارح، اندام و تصویر صورت انسانى آدم و مهیا ساختن جسم او براى پذیرفتن روح است و تسویه بشر از گل و صلصال، آماده ساختن جسم او براى پذیرش روح است، وروحى که در بدن آدم دمیده شده، موجودى مستقل به شمار مىرود که هنگام تعلّق آن به بدن، با بدن نوعى اتحاد و هنگام مفارقت از بدن، استقلال دارد. اضافه روح به پروردگار، از نوع اضافه مِلکى است که با هدف تکریم و نکوداشتِ انسان، صورت گرفته است.(علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۱۵۴؛ علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۱۵۵ ) گفته شده: دمیدن روح در اینجا تمثیلى از اعطاى زندگى به مادّهاى است که پذیراى آن شده و در حقیقت دمیدنى در کار نبودهاست.(آلوسی، روحالمعانی، ج۱۴، ص۵۴)
برخى با استفاده از ظاهر آیه«ولَقَد خَلَقنکم ثُمَّ صَوَّرنکم ثُمَّ قُلنا لِلمَلـئِکةِ اسجُدُوا لاِدَمَ...» (اعراف:۱۱)ونیز(سجده:۷_۹)(انسان:۱) میان آفرینش جسم آدمى و صورتبندى و دمیدن روح در وى، نوعى فاصله زمانى قائل شدهاند.(رشید رضا، المنار، ج۸، ص۳۲۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۸، ص۹۸_۹۹)علاّمه طباطبایى با استفاده از آیه ۲۸ و ۲۹ حجر(حجر:۲۸)(حجر:۲۹) (... إِنِّى خَـلق بَشَرًا... فَإِذا سَوّیتُهُ و نَفختُ فِیهِ مِن رُوحِى...» آفرینش تدریجى آدم را بعید ندانسته است؛ به این معنا که در مرحله اوّل، جمع اجزا، در مرحله دوم، تسویه و تنظیم آنها و در مرحله سوم، نفخ روح صورت پذیرفته باشد.(علامه طباطبایی، المیزان، ج۱۲، ص۱۵۴)
ابنعباس مىگوید: چون خداوند جسم آدم را آفرید، چهل سال در مکانى میان مکه و طایف بر همان حال بود و روح در آن دمیده نشده بود و به تعبیر قرآن شىء بود؛ ولى قابل ذکر نبود: «لَمیکن شَیئاً مَذکوراً». (انسان:۱) به نقلى دیگر، چهل سال به صورت «طین» ، چهل سال «حمإ مسنون» و چهل سال به صورت «صلصال» بر وى گذشت و آنگاه در او روح دمیده شد.(ماوردی، تفسیر، ج۶، ص۱۶۲)
فهرست منابع:
(۱) رشید رضا، المنار، بیروت؛
(۲) علامه طباطبایی، المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعهی مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۷؛
(۳) آلوسی، روحالمعانی؛
(۴) مکارم شیرازی، تفسیر نمونه؛
(۵) ماوردی، تفسیر، دارالکتب العلميه، بیروت؛