تفتازان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
•تفتازانى، مسعود بن عمر
سعدالدين مسعود بن عمر بن عبدالله تفتازانى
معرفى اجمالى:
« سعدالدين مسعود بن عمر بن عبدالله تفتازانى»، اديب، متكلم و منطقدان سده ۸ ق در قريه تفتازان از توابع نسا، در نزديكى سرخس، متولد شد. منابع سال تولد او را مختلف ۷۲۲ / ۷۳۸ ق نقل كردهاند؛ اما در پايان نسخهاى از المطوّل به نقل از خود تفتازانى آمده است كه وى در ۷۲۸ ق و در ۱۶ سالگى، كتاب شرحالتصريف را تأليف كرده است كه بر طبق آن، سال ولادت او مىبايست ۷۱۲ ق باشد. از تأليفات او چنين برمىآيد كه وى به شهرهاى بسيارى در حوزه خراسان بزرگ؛ همچون سرخس، خوارزم، سمرقند، هرات، غجدوان، فريومد و جام سفر كرده است.
تفتازانى دانشمندى متأمل و معتدل است كه همواره جهت اعتدال را رعايت مىكند. او معمولاً در اختيار رأى، تابع دليلى است كه به نظرش قوى باشد. وى اغلب از انتساب خود به فرقهاى خاص خوددارى مىورزد و فرقههاى مخالف خود را با تعابير ركيك و زننده مخاطب قرار نمىدهد. تفتازانى حتى در مواردى كه از شيعه سخن به ميان مىآورد، اگر با ديدگاه آنان موافق نباشد، نارضايتى خود را با استدلال ابراز مىدارد و از توهين يا استفاده از تعابير بىادبانه خوددارى مىكند. همين اعتدال در انديشه باعث شده است كه نويسندگان در مورد مذهب فقهى و كلامى او دچار اختلاف و سردرگمى شوند و به آسانى نتوانند، از كلام خود او دريابند كه ماتريدى يا اشعرى است.
به احتمال بسيار، كتاب« شرح عقايد نسفيه» تفتازانى باعث شده است كه وى را ماتريدى بپندارند؛ زيرا كتاب عقايد نسفى، متنى مربوط به عقايد ماتريدى است و تفتازانى در شرح خود بر اين كتاب، عقايد ماتريدى را توضيح مىدهد و معمولاً براى رعايت اختصار، تنها به توضيح عبارات نسفى مىپردازد و از اظهار ديدگاه خويش خوددارى مىكند؛ اما با مراجعه به كتاب مقاصد و شرح آن كه تفتازانى در آن به بيان ديدگاههاى خود مىپردازد، مىبينيم كه افكار اشعرى او به وضوح نمايان است و روح اشعرىگرى بر آن كتاب حاكم است.
از استادان او قطبالدين رازى و عضدالدين ايجى را نام بردهاند. كهنترين منبعى كه منابع ديگر اين مطلب را از قول او آوردهاند، انباء الغمر بابناء العمر از ابن حجر عسقلانى است؛ در حالى كه در نسخههاى چاپى موجود از اين كتاب نامى از عضدالدين ايجى، به عنوان استاد تفتازانى ياد نشده، و عبارت« أخذ عن القطب و غيره» آمده كه در منابعى كه در آنها به اين كتاب استناد شده، به عبارت« أخذ عن القطب و العضد» مبدل شده است.
برخى از منابع با توجه به گزارشى كه در آن مير سيد شريف جرجانى با ملازمت سعدالدين تفتازانى به دربار شاه شجاع مظفرى( حاكم شيراز) معرفى شده است، شاگردى او نزد عضدالدين ايجى را پذيرفتهاند؛ حال آنكه اين معارفه را، به تصريح منابع، سعدالدين انسى كه از رجال و مصاحبان دربار شاه شجاع بود، ترتيب داده، و گويا منشأ اين اشتباه نوعى تشابه اسمى بوده است.
بخشى از دوره زندگانى تفتازانى مقارن با حكومت تيمور گوركان بود. پس از تصرف خوارزم به دست تيمور در ۷۸۱ ق به درخواست ملك محمد سرخسى، فرزند كوچكتر ملك معزالدين حسين كرت، از ملوك كرت هرات كه تفتازانى كتاب المطول را به نام او نوشته است، براى تفتازانى امان خواسته شد و وى روانه سرخس گرديد. چندى بعد، به اطلاع تيمور رساندند كه تفتازانى از جمع دانشمندان گرد آمده در سمرقند دور مانده، و نصيب حاكم سرخس گرديده است؛ تيمور نيز نامهاى نوشت و او را با ابرام به دربار خويش فراخواند. بدينگونه تفتازانى با فضلا و عالمان هم عصر خويش، در دربار سمرقند همنشين شد، از جمله با مير سيد شريف جرجانى، عالم و متكلم مشهور( ۸۱۶ ق) كه با وى داراى علايق علمى مشترك و آثار مشابهى بود.
براساس گزارش مشهورى كه در« الشقائق النعمانية» آمده است، در اواخر عمر تفتازانى مباحثهاى ميان وى و جرجانى در حضور تيمور گوركان با داورى نعمانالدين خوارزمى بر پا شد، و با برترى جرجانى و تألّم فراوان تفتازانى پايان يافت، تا آنجا كه به گفته برخى همين واقعه به فوت او انجاميد.
درباره تاريخ وفات تفتازانى نيز، همانند سال تولدش ۷۹۱ / ۷۹۲ / ۷۹۷ ق مختلف ذكر شده است كه با توجه به تاريخ مباحثه ميان تفتازانى و مير سيد شريف جرجانى در ۷۹۱ ق و فاصله اندك آن با درگذشت وى، قول سوم پذيرفتنى نيست.
از ميان شاگردان تفتازانى مىتوان به حسامالدين بن على بن محمد ابيوردى، صاحب كتاب ربيعالجنان، برهانالدين حيدر هروى، علاءالدين على رومى، علاءالدين محمد بخارى و فتحالله شروانى اشاره كرد.
اهميت تفتازانى بهجز تأليف آثار متعدد در حوزههاى منطق، كلام، فقه، اصول، بديع، معانى و بيان، به جهت نقش درخور توجه او در حفظ ميراث علمى گذشته است. ابنخلدون، دانشمند معاصر تفتازانى، پس از مشاهده آثار او در مصر، در مقدمه تاريخ خود از تفتازانى به عنوان يكى از بزرگان شهر هرات نام مىبرد كه آثار او در شاخههاى مختلف، نشان از احاطه او بر اين علوم دارد. پس از حمله مغول، زمانى كه شمار بسيارى از كتابهاى ارزشمند در خطر از ميان رفتن بود، شرحنويسانى چون تفتازانى و ديگران سهم بسزايى در نگهدارى اين آثار داشتند. افزون بر اين، حُسن تدوين و بيان فصيح او در آثارش سبب شده است تا امروزه نيز برخى از آنها، همچون گذشته از متون آموزشى به شمار آيند.
آثار:
بيشتر تأليفات تفتازانى در قالب حواشى و شروحى است كه به لحاظ اهميت خاص تاريخى، ارزشى كمتر از اثر مستقل نداشتهاند. آثار باقى مانده وى اينهاست:
۱- تفسير كشفالاسرار
۲- الشرح المختصر يا مختصرالمعانى
۳- شرح تصريف زنجانى
۴- الارشاد يا ارشادالهادى
۵- الشرح المطوَّل
۶- شرح قسم سوم مفتاح العلوم
۷- شرح رساله شمسيه كاتبى قزوينى
۸- تهذيب المنطق
۹- حواشى بر شرح قطب رازى بر رساله شمسيه قزوينى
۱۰- شرح ايساغوجى ابهرى
۱۱- شرحالعقائد النسفية
۱۲- مقاصدالطالبين فى علم اصول الدين
۱۳- التلويح الى كشف حقائق التنقيح
۱۴- مفتاح الفقه
•امين شيرازى، احمد
درباره تهيه نشده است.