تقوا و سوء ظن (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تقوا سبب پرهیز
انسان از
سوء ظن نسبت به دیگران میشود.
اجتناب از گمانهای نادرست در مورد دیگران، از آثار تقواپیشگی است:
یـایها الذین ءامنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم... واتقوا الله...
ای کسانی که
ایمان آوردهاید! از بسیاری از گمانها بپرهیزید، چرا که بعضی از گمانها
گناه است ... تقوای الهی پیشه کنید... .
یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم... ، مراد از ظنی که در این آیه
مسلمین مامور به اجتناب از آن شدهاند، ظن سوء است، وگرنه ظن خیر که بسیار خوب است، و به آن سفارش هم شده. و مراد از اجتناب از ظن اجتناب از خود ظن نیست، چون ظن، خود نوعی ادراک نفسانی است، و در
دل باز است، ناگهان ظنی در آن وارد میشود و آدمی نمیتواند برای
نفس و دل خود دری بسازد، تا از ورود
ظن بد جلوگیری کند، پس نهی کردن از خود ظن صحیح نیست. بله، مگر آنکه از پارهای مقدمات اختیاری آن نهی کند. پس منظور آیه مورد بحث نهی از پذیرفتن ظن بد است، میخواهد بفرماید: اگر درباره کسی ظن بدی به دلت وارد شد آن را نپذیر و به آن ترتیب اثر مده.
و بنابراین، پس اینکه فرمود بعضی از ظنها
گناه است، باز خود ظن را نمیگوید، (چون ظن به تنهایی چه خوبش و چه بدش گناه نیست، برای اینکه گفتیم اختیاری نیست)، بلکه ترتیب اثر دادن به آن است که در بعضی موارد گناه است، (مثل اینکه نزد تو از کسی بدگویی کنند، و تو دچار
سوء ظن به او شوی و این سوء ظن را بپذیری، و در مقام ترتیب اثر دادن بر آمده او را
توهین کنی، و یا همان نسبت را که شنیدهای به او بدهی و یا اثر عملی دیگری بر مظنهات بار کنی که همه اینها آثاری است بد و گناه و
حرام).
و مراد از اینکه فرمود: کثیرا من الظن، با در نظر گرفتن اینکه کلمه کثیرا را
نکره آورده، تا دلالت کند بر اینکه ظن گناه فی نفسه زیاد است، نه با مقایسه با سایر مصادیق ظن که همان بعض ظنی است که فرموده گناه است پس ظن گناه فی نفسه زیاد است، هر چند که بعضی، از مطلق ظن است، و نسبت به مطلق ظن اندک است. ممکن هم هست که مراد اعم از خصوص ظن گناه باشد، مثلا خواسته باشد بفرماید از بسیاری از مظنهها اجتناب کنید، چه آنهایی که میدانید گناه است، و چه آنهایی که نمیدانید تا در نتیجه یقین کنید که از ظن گناه اجتناب کردهاید، که در این صورت امر به اجتناب از بسیاری از ظنها، امری احتیاطی خواهد بود، (مثل اینکه بگوییم از مالهایی که نمیدانی حلال است اجتناب کن، چه از آنهایی که میدانی حرام است، و چه از آنها که نمیدانی
حرام است یا
حلال، تا در نتیجه
یقین کنی که از مال حرام دوری جستهای).
و اتقوا الله ان الله تواب رحیم، ظاهر این عبارت این است که عطف باشد بر جمله: اجتنبوا کثیرا من الظن. البته این ظهور در صورتی است که مراد از تقوی، اجتناب از همین گناهانی باشد که قبلا مرتکب شده بودند، و بعد از نزول این دستور از آن
توبه کنند، آن وقت معنای ان الله تواب رحیم این میشود که: خدا بسیار پذیرای توبه است، و نسبت به
بندگان تائب که به وی پناهنده میشوند
مهربان است.
و اما اگر مراد از تقوی اجتناب و پرهیز از مطلق
گناهان باشد (هر چند که تاکنون مرتکب آن نشده باشند) آن وقت مراد از جمله: ان الله تواب رحیم، این میشود که:
خدا بسیار به بندگان با تقوایش مراجعه نموده در صدد
هدایت بیشتر آنان بر میآید، و هر لحظه با فراهم کردن اسباب، آنان را از اینکه در مهلکههای
شقاوت قرار گیرند، حفظ میکند، و نسبت به ایشان مهربان است. و اینکه گفتیم دو احتمال دارد، بدین جهت است که توبه از جانب خدا دو گونه است: یک توبه خدا قبل از توبه
بنده است، و آن به این است که به بنده خود رجوع نموده، او را موفق به توبه مینماید، هم چنان که فرموده: ثم تاب علیهم لیتوبوا،
و یک توبه دیگرش بعد از توبه بنده است، یعنی وقتی بندهاش توبه کرد، دوباره به او رجوع میکند تا او را بیامرزد و توبهاش را بپذیرد، هم چنان که فرموده: فمن تاب من بعد ظلمه و اصلح فان الله یتوب علیه.
منظور از کثیرا من الظن، گمانهای بد است که نسبت به گمانهای خوب در میان مردم بیشتر است لذا از آن تعبیر به کثیر شده و گرنه
حسن ظن و
گمان خیر نه تنها ممنوع نیست بلکه مستحسن است، چنان که
قرآن مجید در آیه ۱۲
سوره نور میفرماید: لو لا اذ سمعتموه ظن المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا: چرا هنگامی که آن نسبت ناروا را شنیدید
مردان و
زنان با
ایمان نسبت به خود (و کسی که همچون خود آنها بود) گمان خیر نبردند؟! قابل توجه اینکه: نهی از کثیری از گمانها شده، ولی در مقام تعلیل میگوید زیرا بعضی از گمانها گناه است این تفاوت تعبیر ممکن است از این جهت باشد که گمانهای بد بعضی مطابق واقع است، و بعضی مخالف واقع، آنکه مخالف واقع است مسلما گناه است، و لذا تعبیر به ان بعض الظن اثم، شده است، بنابراین وجود همین گناه کافی است که از همه بپرهیزد.
در اینجا این
سؤال مطرح میشود که گمان بد و خوب غالبا اختیاری نیست، یعنی بر اثر یک سلسله مقدمات که از
اختیار انسان بیرون است در
ذهن منعکس میشود، بنابراین چگونه میشود از آن نهی کرد؟! ۱. منظور از این نهی، نهی از ترتیب آثار است، یعنی هر گاه گمان بدی نسبت به مسلمانی در ذهن شما پیدا شد، در عمل کوچکترین اعتنایی به آن نکنید، طرز رفتار خود را دگرگون نسازید، و مناسبات خود را با طرف تغییر ندهید، بنابراین آنچه گناه است ترتیب اثر دادن به گمان بد میباشد. لذا در حدیثی از
پیغمبر گرامی
اسلام صلیاللهعلیهوآلهوسلّم میخوانیم:
ثلاث فی المؤمن لا یستحسن، و له منهن مخرج، فمخرجه من سوء الظن ان لا یحققه: سه چیز است که وجود آن در
مؤمن پسندیده نیست، و
راه فرار دارد، از جمله سوء ظن است که راه فرارش این است که به آن جامه
عمل نپوشاند.
۲. انسان میتواند با
تفکر روی مسائل مختلفی،
گمان بد را در بسیاری از موارد از خود دور سازد، به این ترتیب که در راههای حمل بر صحت بیندیشد و احتمالات صحیحی را که در مورد آن عمل وجود دارد در ذهن خود مجسم سازد و تدریجا بر گمان بد غلبه کند. بنابراین گمان بد چیزی نیست که همیشه از اختیار آدمی بیرون باشد. لذا در
روایات دستور داده شده که اعمال برادرت را بر نیکوترین وجه ممکن حمل کن، تا دلیلی بر خلاف آن قائم شود، و هرگز نسبت به سخنی که از برادر مسلمانت صادر شده گمان بد مبر، ما دام که میتوانی محمل نیکی برای آن بیابی.
قال
امیرالمؤمنین علیهالسلام: ضع امر اخیک علی احسنه حتی یاتیک ما یقلبک منه. و لا تظنن بکلمة خرجت من اخیک سوء و انت تجد لها فی الخیر محملا.
به هر حال این دستور اسلامی یکی از جامعترین و حساب شدهترین دستورها در زمینه روابط اجتماعی انسانها است، که مساله
امنیت را به طور کامل در
جامعه تضمین میکند. که شرح آن در بحث نکات خواهد آمد.
از آنجا که ممکن است افرادی آلوده به بعضی از این
گناهان باشند و با شنیدن این آیات متنبه شوند، و در صدد جبران برآیند در پایان آیه راه را به روی آنها گشوده، میفرماید: تقوای الهی، پیشه کنید و از خدا بترسید که خداوند توبه پذیر و مهربان است (و اتقوا الله ان الله تواب رحیم). نخست باید
روح تقوا و
خدا ترسی زنده شود، و به دنبال آن توبه از گناه صورت گیرد، تا
لطف و
رحمت الهی شامل حال آنها شود.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «اجتناب از سوءظن».