توحید بنی اسرائیل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هدف اصلی
حضرت موسی علیه السلام، در میان
بنی اسرائیل معتقد ساختن قومش به
توحید بود که عدهای از آنها به موسی
ایمان آورده و موحد شدند، که توحید بنی اسرائیل، مورد اعتراف
فرعون بود.
بنی اسرائیل در
مبارزه با
فرعونیان به خدای یگانه،
اعتقاد و
توکل کردند.
وقال موسی یـقوم ان کنتم ءامنتم بالله فعلیه توکلوا ان کنتم مسلمین• فقالوا علی الله توکلنا... «موسی گفت: «ای
قوم من! اگر شما به
خدا ایمان آورده اید، بر او توکل کنید اگر تسلیم فرمان او هستید!» گفتند: «تنها بر خدا توکل داریم پروردگارا! ما را مورد
شکنجه گروه ستمگر قرار مده!»
مؤمنین به موسی علیهالسّلام در پاسخ دعوت موسی که فرمود: " بر خدا توکل کنید گفتند: بر خدا توکل می کنیم، و سپس
دعا کردند که پروردگارا ما را
فتنه مردم ستمکار مکن". پس، معلوم می شود دعایی که کردند نتیجه توکلی بوده که بر خدای تعالی کردند، و آن دعا این بود که اولا لباس ضعف و
ذلت را از تن آنان برکند و ثانیا آنها را از
قوم ستمکار نجات دهد.
توحید بنی اسرائیل، مورد اعتراف
فرعون بود.
وجـوزنا ببنی اسرءیل البحر فاتبعهم فرعون وجنوده بغیا وعدوا حتی اذا ادرکه الغرق قال ءامنت انه لا الـه الا الذی ءامنت به بنوا اسرءیل وانا من المسلمین. «(سرانجام) بنی اسرائیل را از
دریا (رود عظیم نیل) عبور دادیم و فرعون و لشکرش از سر
ظلم و تجاوز، به دنبال آنها رفتند هنگامی که غرقاب دامن او را گرفت، گفت: «ایمان آوردم که هیچ معبودی، جز کسی که بنی اسرائیل به او ایمان آورده اند، وجود ندارد و من از
مسلمین هستم!»
گفت: " آمنت انه" که تقدیرش" آمنت بانه" است (ایمان آوردم به اینکه هیچ معبودی نیست به جز آن خدایی که بنی اسرائیل به او ایمان آوردند). و اگر نگفت به"
الله" بلکه معبود را توصیف کرد به آن معبودی که بنی اسرائیل به او ایمان آوردند، برای اینست که انگیزه اش در ایمان آوردن طمعی بوده، که شاید با ایمان آوردنش دست یابد به آنچه بنی اسرائیل با ایمان آوردنشان به آن دست یافتند، و آن عبور کردن از دریا و
نجات یافتن از
غرق شدن بود. و باز به همین جهت است که بین ایمان و
اسلام جمع کرد تا به این وسیله اثر آن گناهی که بر آن اصرار داشت یعنی
گناه شرک به خدا و استکبار بر خدا را بشوید.
بازگشت بنی اسرائیل به
توحید عبادی، پس از آگاهی از گمراهی خویش بود.
ولما سقط فی ایدیهم وراوا انهم قد ضلوا قالوا لـئن لم یرحمنا ربنا ویغفر لنا لنکونن من الخـسرین «و هنگامی که حقیقت به دستشان افتاد، و دیدند گمراه شده اند، گفتند: «اگر پروردگارمان به ما رحم نکند، و ما را نیامرزد، بطور قطع از زیانکاران خواهیم بود!» والذین عملوا السیـات ثم تابوا من بعدها وءامنوا ان ربک من بعدها لغفور رحیم. «و آنها که گناه کردند، و بعد از آن توبه نمودند و ایمان آوردند، (
امید عفو او را دارند زیرا) پروردگار تو، در پی این کار، آمرزنده و مهربان است.»
متذکر ساختن بنی اسرائیل به توحید، هدف موسی علیهالسّلام از
مبارزه با
سامری و خرد کردن
گوساله وی بود.
قال فاذهب فان لک فی الحیوة ان تقول لا مساس وان لک موعدا لن تخلفه وانظر الی الـهک الذی ظـلت علیه عاکفا لنحرقنه ثم لننسفنه فی الیم نسفا• انمآ الـهکم الله الذی لا الـه الا هو وسع کل شیء علما. « (موسی) گفت: «برو، که بهره تو در زندگی
دنیا این است که (هر کس با تو نزدیک شود) بگویی «با من تماس نگیر!» و تو میعادی (از عذاب خدا) داری، که هرگز تخلف نخواهد شد! (اکنون) بنگر به این معبودت که پیوسته آن را
پرستش می کردی! و ببین ما آن را نخست می سوزانیم سپس ذرات آن را به دریا می پاشیم!
معبود شما تنها خداوندی است که جز او معبودی نیست و
علم او همه چیز را فرا گرفته است!» (ظاهر آیات، نشان میدهد که این آیه نیز سخن موسی علیهالسّلام است که پس از واقعه برای قومش گفته است.)
توحید، اصلیترین
پیام آسمانی موسی علیهالسّلام به بنی اسرائیل بود.
وءاتینا موسی الکتـب وجعلنـه هدی لبنی اسرءیل الاتتخذوا من دونی وکیلا. «ما به موسی
کتاب آسمانی دادیم و آن را وسیله
هدایت بنی اسرائیل ساختیم (و گفتیم: ) غیر ما را تکیه گاه خود قرار ندهید!»
بدون شک منظور از" کتاب" در اینجا"
تورات" است که خداوند برای هدایت بنی اسرائیل در اختیار موسی ع گذاشت.
سپس به هدف اساسی
بعثت پیامبران از جمله موسی اشاره می کند که" به آنها گفتیم غیر مرا
وکیل و تکیه گاه خود قرار ندهید" (الا تتخذوا من دونی وکیلا)
این یکی از شاخه های اصلی توحید است، توحید در عمل که نشانه توحید در عقیده است، کسی که مؤثر واقعی را در جهان هستی تنها خدا می داند به غیر او تکیه نخواهد کرد، و آنها که تکیه گاههای دیگر برای خود انتخاب می کنند دلیل بر ضعف توحید اعتقادیشان است.
عالیترین تجلیات هدایت کتب آسمانی، بر افروختن نور توحید در دلها است که نتیجه آن" از همه بریدن و به خدا پیوستن" و بر او تکیه کردن است.
پایبندی به توحید عبادی از مهمترین پیمانهای خدا با بنی اسرائیل بود.
واذ اخذنا میثـق بنی اسرءیل لاتعبدون الا الله... «و (به یاد آورید) زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز
خداوند یگانه را پرستش نکنید.....»
در
آیات گذشته نامی از
پیمان بنی اسرائیل به میان آمد، ولی در این باره تفصیلی ذکر نشد، در آیات مورد بحث، خداوند موادی از این پیمان را یادآور شده است، بیشتر این مواد- یا همه آنها- از اموری است که می بایست آن را جزء اصول و قوانین ثابت
ادیان الهی دانست، چرا که در همه
ادیان آسمانی این پیمانها و دستورات به نحوی وجود دارد.
در این آیات،
قرآن مجید یهود را شدیدا مورد سرزنش قرار می دهد که چرا این پیمانها را شکستند؟ و آنها را در برابر این
نقض پیمان به
رسوایی در این
جهان و
کیفر شدید در آن جهان تهدید می کند.
در این پیمان که بنی اسرائیل خود شاهد آن بودند و به آن اقرار کردند این مطالب آمده است: توحید و پرستش خداوند یگانه، چنان که نخستین آیه می گوید: " بیاد آورید زمانی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم جز الله (خداوند یگانه) را پرستش نکنید، (و در برابر هیچ
بتی سر
تعظیم فرود نیاورید).
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «توحید بنی اسرائیل».