توهین به حضرت زهرا در کتب شیعه (شبهه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مرحوم
تبریزی در کتاب
اللمعة البیضا روایتی درباره
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) از منابع
اهلسنت نقل کرده است. وهابیها بدون اینکه کلام مرحوم تبریزی را کامل بیان کنند، به
شیعه نسبت
توهین به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را میدهند. در اینجا آن روایت را ذکر کرده و از جهت اسنادی و محتوایی بررسی خواهیم کرد.
در کتابهای
شیعیان هیچگونه توهینی به
حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) وجود ندارد؛ بلکه روایات
شیعه به بهترین وجه مقام آن حضرت را ترسیم کرده است.
مطلبی در کتاب مرحوم تبریزی اینگونه آمده است:
وکان ثدیاها طویلین بحیث کانت تلقیهما من اعلی کتفیها علی عقبها، وترضع اولادها من وراء ظهرها، علیما ذکر بعضهم ذلک مسندا الی الروایة.
... سینههای آن حضرت طولانی بود، به گونهای که آنرا از شانهاش به سمت پشت سر میانداخت و فرزندانش را از پشت سر شیر میداد، بنا بر آنچه برخی از علمای آنها با استناد به روایتشان این مطلب را ذکر کردهاند.
تعبیر: علی ما ذکر بعضهم ذلک مسندا الی الروایة، نشان میدهد صاحب کتاب، این مطلب را از منابع اهلسنت نقل کرده و در روایات شیعه چنین چیزی وجود ندارد. وهابیها بدون اینکه عبارت پایانی (علی ما ذکر بعضهم) را توضیح بدهند، مطلب را به گونهای القاء میکنند که گویا
عقیده شیعه این است.
دلیل این مطلب که مراد از «علی ما ذکر بعضهم» علمای اهلسنت است، چند چیز است:
اولا: اگر مقصود ایشان (صاحب کتاب)، علمای شیعه بود، یکی از این تعابیر را به کار میبرد:
«علی ما ذکربعض علمائنا، عندبعض علمائنا، علیما ذکر بعض اصحابنا، عند بعض اصحابنا، عند بعض الخاصة، عند البعض، علیما ذکر بعض الخاصة».
در حالیکه مشاهده میشود، ایشان چنین تعبیری را در مساله مورد بحث نیاورده است.
ثانیا: مؤلف در مقدمه کتابش آورده است که مطالب این کتاب، با اعتماد بر مصادر خاصه و عامه آورده شده است در حالی که چنانچه خواهد آمد، در مصادر شیعه چنین روایتی وجود ندارد، پس تنها این فرضیه باقی میماند که ایشان طبق روایت اهل سنت این سخن را گفته است.
سخن مؤلف کتاب درباره مطالب کتابش که در مقدمه گفته این است:
وهو کتاب جامع لکثیر من فضائلها (علیهاالسّلام) معتمدا علی المصادر الخاصة والعامة.
این کتاب بسیاری از فضائل حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) را با اعتماد بر منابع شیعه و اهلسنت، در خودش جمع کرده است.
قرائنی که تایید میکند مراد از «بعضهم» در این کتاب، علمای اهلسنت است، این است که این کلمه در این کتاب در مورد آنها فراوان به کار رفته که برخی از موارد را ذکر مینماییم:
ایشان در پاسخ روایت
خواستگاری امیرمؤمنان (علیهالسّلام) از دختر
ابوجهل میگوید:
تنبیه: قد ورد صدور قوله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم): (فاطمة بضعة منی) فی بعض الاخبار بنحو آخر طویل لا باس بذکره ملخصا، من جهة الاشارة الی بعض المطالب اللازمة، وهو انه لما رای المخالف ونکثرة ما ورد علی الخلفاء من القدح والطعن والنقیصة اراد بعضهم ان یثبت لعلی (علیهالسّلام) طعنا فیشارک الثلاثة، فلم یجد بعد الفحص الا ان علیا اغار فاطمة بان اراد ان یتزوج علیها بنت ابی جهل او غیرها، فشکته الی ابیها فقال النبی (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فی رد علی (علیهالسّلام) خطابا له: ان فاطمة بضعة منی، الی آخر الروایة.
صدور روایت «فاطمة بضعة منی» در برخی
روایات به گونه دیگری و طولانی وارد شده که ذکر خلاصه آن اشکالی ندارد تا به برخی مطالب ضروری اشاره شود و آن اینکه وقتی مخالفین دیدند در مذمت و
طعن و نقص خلفا روایات فراوان است، برخی از آنها خواستند که برای
علی (علیهالسّلام) نیز طعنی ثابت کنند تا با خلفای دیگر در این جهت شریک باشند، اما بعد از جستجو چیزی نیافتند جز اینکه بگویند علی خواست فاطمه را
اذیت کند به این صورت که تصمیم گرفت با دختر ابوجهل یا غیر او
ازدواج کند. فاطمه به
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) شکایت برد. آن حضرت در رد علی (علیهالسّلام) و در حالی که ایشان را مخاطب قرار داده بود فرمود: فاطمه پارهی تن من است. تا آخر روایت.
در بحث روایت «نحن معاشر الانبیاء لا نورث» نیز عبارت «بعضهم» را در مقابل عبارت «اصحابنا» قرار داده است. بعد از نقل روایت میگوید:
یقرا بفتح الراء وکسرها، قال بعضهم: وحکمته انهم (علیهمالسّلام) کالآباء للامة فمالهم لکلهم، او لئلا یظن بهم الرغبة فی الدنیا. وقد رد اصحابناهذا الحدیث وانکروا صحته، وهو الحق...
کلمهی «لانورث» به فتح و کسر را خوانده میشود (نورَث، نورِث). برخی از آنها گفتهاند: حکمتش این است که
پیامبران (علیهمالسّلام) همانند پدران امت هستند آنچه آنها دارند برای همه امت است، یا درباره آنها گمان نشود که پیامبران به
دنیا رغبت دارند. اصحاب ما (علمای شیعه) این روایت را رد کرده و صحت آن را منکر شدهاند و این قول حق است...
درباره مطالبه
فدک توسط حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) نیز میگوید:
وذکر بعضهم: ان دعوی النحلة کانت متاخرة عن دعوی الارث،
برخی از آنها ذکر کردهاند که ادعای بخشش فدک، بعد از ادعای
ارث بوده است.
محقق کتاب «مرحوم
سیدهاشم محلاتی» در مقدمه کتاب میگوید:
وحاولنا تخریج الاحادیث من مصادر الخاصة والعامة حسب الامکان.
ما تلاش کردیم که روایات این کتاب را از منابع شیعه، اهل سنت در صورت امکان استخراج کنیم.
اما وقتی ایشان به این روایت میرسد، فقط مینویسد:
اقول: هذا کلام غریب لا یقبله العقل السلیم.
این سخنی عجیب و به دور از حقیقت است و عقل سالم آن را نمیپذیرد.
اگر این سخن بالا در کتاب شیعه مستند روایی میداشت، حتما آن را مرحوم سیدهاشم محلاتی ذکر میکرد.
بر فرضی که مقصودش از «بعضهم»
علمای شیعه باشد، باز هم این سخن او ارزشی ندارد، چرا که به صورت نامعلوم سخن گفته و گفتارش را به هیچ کتاب عالم شیعه مستند نکرده است و به صرف منسوب کردن سخنی آن هم به فرد نامعلوم، به هیچ عنوان این کلام قابل پذیرش نیست.
علاوه بر این، عبارت «علی ما ذکر بعضهم»، نشانه رد این سخن از سوی نویسنده کتاب است، چرا که این عبارت، با عبارتهای: «علی ما قیل، علی ما روی= بنابر آنچه گفته شده یا نقل شده» مساوی است و در نتیجه از نظر نویسنده این عقیده صحیح نیست.
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا در کتابهای شیعه به حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) توهین شده است؟»