• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

توکل یعقوب (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



حضرت یعقوب علیه‌السّلام به هنگام میثاق و تعهد فرزندانش بر خداوند، توکل داشت.



قال لن ارسله معکم حتی تؤتون موثقـا من الله لتاتننی به الا ان یحاط بکم فلما ءاتوه موثقهم قال الله علی ما نقول وکیل• ... ان الحکم الا لله علیه توکلت... «گفت: «من هرگز او را با شما نخواهم فرستاد، تا پیمان مؤکد الهی بدهید که او را حتما نزد من خواهید آورد! مگر اینکه (بر اثر مرگ یا علت دیگر،) قدرت از شما سلب گردد. و هنگامی که آنها پیمان استوار خود را در اختیار او گذاردند، گفت: « خداوند، نسبت به آنچه می‌گوییم، ناظر و نگهبان است!» • و (هنگامی که می‌ خواستند حرکت کنند، یعقوب) گفت: «فرزندان من! از یک در وارد نشوید بلکه از درهای متفرق وارد گردید (تا توجه مردم به سوی شما جلب نشود)! و (من با این دستور،) نمی‌ توانم حادثه ‌ای را که از سوی خدا حتمی است، از شما دفع کنم! حکم و فرمان، تنها از آن خداست! بر او توکل کرده‌ام و همه متوکلان باید بر او توکل کنند.»

۱.۱ - تفسیر

سرانجام برادران یوسف پس از جلب موافقت پدر، برادر کوچک را با خود همراه کردند و برای دومین بار آماده حرکت به سوی مصر شدند، در اینجا پدر، نصیحت و سفارشی به آنها کرد "گفت: فرزندانم! شما از یک در وارد نشوید، بلکه از درهای مختلف وارد شوید" (و قال یا بنی لا تدخلوا من باب واحد و ادخلوا من ابواب متفرقة).
و اضافه کرد "من با این دستور نمی‌توانم حادثه‌ای را که از سوی خدا حتمی است از شما برطرف سازم" (و ما اغنی عنکم من الله من شی ء).
ولی یک سلسله، حوادث و پیش آمدهای ناگوار است که قابل اجتناب می‌باشد و حکم حتمی الهی درباره آن صادر نشده، هدف من آن است که آنها از شما بر طرف گردد و این امکان پذیر است.
و در پایان گفت: "حکم و فرمان مخصوص خدا است" (ان الحکم الا لله).
"بر خدا توکل کردم" (علیه توکلت).
و "همه متوکلان باید بر او توکل کنند، و از او استمداد بجویند و کار خود را به او واگذارند" (و علیه فلیتوکل المتوکلون).

۱.۲ - واگذاری امر به خدا

جمله "و ما اغنی عنکم من الله من شی ء ان الحکم الا لله" خالی از دلالت و یا حد اقل اشعار بر این معنا نیست که یعقوب علیه‌السّلام از این حوادثی که احتمال می‌ داده جدا می‌ ترسیده، گویا (و خدا داناتر است) در آن موقع که فرزندان، مجهز و آماده سفر شدند، و برای خداحافظی در برابرش صف کشیدند، این بطور الهام درک کرد که این پیوستگی، آنهم با این وضع و هیات جالبی که دارند بزودی از بین می‌ رود و از عدد ایشان کم می‌ شود، و چون چنین معنایی را احساس کرد لذا سفارش کرد که هرگز تظاهر به اجتماع نکنند، و زنهارشان داد که از یک دروازه وارد شوند، و دستور داد تا از درهای متفرق وارد شوند، تا شاید بلای تفرقه و کم شدن عدد، از ایشان دفع شود.
سپس به اطلاق کلام خود رجوع نموده از آنجایی که ظهور در این داشت که وارد شدن از درهای متعدد سبب اصیل و مستقلی است برای دفع بلا، - و هیچ مؤثری در وجود بجز خدای سبحان در حقیقت نیست- لذا کلام خود را به قیدی که صلاحیت آن را دارد مقید نموده چنین خطاب کرد: "و ما اغنی عنکم من الله من شی ء- من با این سفارشم بهیچ وجه نمی‌ توانم شما را از دستگیری خدا بی نیاز کنم، " آن گاه همین معنا را تعلیل نموده به اینکه" ان الحکم الا لله" یعنی من با این سفارشم حاجتی را که شما به خداوند سبحان دارید برنمی آورم، و نمی‌ گویم که این سفارش سبب مستقلی است که شما را از نزول بلا نگاه داشته و توسل به آن موجب سلامت و عافیت شما می‌ شود، زیرا اینگونه اسباب، کسی را از خدا بی نیاز نمی‌ سازد، و بدون حکم و اراده خدا اثر و حکمی ندارد، پس بطور مطلق حکم جز برای خدای سبحان نیست، و این اسباب، اسباب ظاهری هستند که اگر خدا اراده کند صاحب اثر می‌ شوند.
یعقوب علیه‌السّلام بهمین جهت دنبال گفتار خود اضافه کرد که: " علیه توکلت و علیه فلیتوکل المتوکلون" یعنی در عین اینکه دستورتان دادم که به منظور دفع بلایی که از آن بر شما می‌ ترسم متوسل به آن شوید، در عین حال توکلم به خداست، چه در این سبب و چه در سایر اسبابی که من در امورم اتخاذ می‌ کنم.
و این مسیری است که هر عاقل رشیدی باید سیره خود قرار دهد، زیرا اگر انسان دچار گمراهی نباشد می‌ بیند و احساس می‌ کند که نه خودش مستقلا می‌ تواند امور خود را اداره کند، و نه اسباب عادی که در اختیار اوست می‌ توانند مستقلا او را به مقصدش برسانند، بلکه باید در همه امورش به وکیلی ملتجی شود که اصلاح امورش به دست اوست، و او است که به بهترین وجهی امورش را تدبیر می‌ کند، و آن وکیل همان خدای قاهری است که هیچ چیز بر او قاهر نیست، و خدای غالبی است که هیچ چیز بر او غالب نیست، هر چه بخواهد می‌ کند و هر حکمی که اراده کند انفاذ می‌ نماید.


۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۶۶.    
۲. یوسف/سوره۱۲، آیه۶۷.    
۳. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج۱۰، ص۲۹.    
۴. ترجمه المیزان، علامه طباطبایی، ج۱۱، ص۲۹۸.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «یعقوب».    



جعبه ابزار