• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

جنب (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




جَنْب (به فنح جیم و سکون نون)، یکی از مفردات به کار رفته در قرآن کریم به معنای پهلو، طرف و دور کردن است. مشتقات این واژه مانند: اجتناب و جانب و تجنّب و جنابت و غیره استعاره از معنای اصلی این کلمه است.



جَنْب (به فنح جیم و سکون نون)، (بر وزن عقل) پهلو و طرف است. در اقرب الموارد آمده: «الْجَنْبُ‌...: شَقُّ الْاِنْسَانِ وَ غَیْرِهِ تقول جَلَسْتُ اِلَی‌ جَنْبِ‌ فُلَانٍ... و النَّاحِیَةُ».
[۴] شرتونی، سعید، اقرب الموارد.



(فَتُکْوی‌ بِها جِباهُهُمْ وَ جُنُوبُهُمْ‌..) «با آنها پهلوهایشان و پیشانی‌هایشان داغ کرده می‌شود.» (یَذْکُرُونَ اللَّهَ قِیاماً وَ قُعُوداً وَ عَلی‌ جُنُوبِهِمْ‌...) «خدا را ذکر می‌کنند در حال ایستادن و نشستن و بر پهلوهایشان یعنی در حال خوابیدن که بر پهلو می‌خوابند.» به عقیده راغب معنای اجتناب و جانب و تجنّب و جنابت و غیره استعاره از معنای اصلی این کلمه است. در اینجا چند آیه را بررسی می‌کنیم.

۲.۱ - کنار و دوری

(وَ اجْنُبْنِی‌ وَ بَنِیَّ اَنْ نَعْبُدَ الْاَصْنامَ‌) «مرا و فرزندانم را از عبادت بت‌ها کنار کن.» فعل‌ «اجْنُبْنِی» از جانب است یعنی مرا از شرک در جانب و در کنار قرار بده که قهرا معنای دوری می‌دهد. جنب و اجنب از ماضی و مزید هر دو متعدی آمده است.

۲.۲ - جانب

(وَ الْجارِ الْجُنُبِ‌ وَ الصَّاحِبِ‌ بِالْجَنْبِ‌...) اوّلی بر وزن شتر و دوّمی بر وزن عقل است یعنی همسایه‌ای که قرابت ندارد به دلیل ماقبل که‌ «(وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبی‌)» است و رفیق نزدیک که در جنب و کنار انسان است. «جنب» اوّلی صفت است به معنی مجنوب و دوّمی اسم است به معنی جانب و کنار.

۲.۳ - دستور

(یا حَسْرَتی‌ عَلی‌ ما فَرَّطْتُ فِی‌ جَنْبِ‌ الله) جنب قهرا به معنی امر الله و دستور خداست گوئی دستور خدا در کنار خداست و یا مربوط به خداست.

۲.۴ - وقوع و افتادن

(فَاِذا وَجَبَتْ‌ جُنُوبُها فَکُلُوا مِنْها...) آیه درباره شترهای قربانی است وجوب‌ را وقوع معنی کرده‌اند یعنی: «آنگاه که پهلوهایشان به زمین افتاد از آنها بخورید.» اشاره به خروج روح از بدن قربانی است.

۲.۵ - دور

(فَبَصُرَتْ بِهِ عَنْ‌ جُنُبٍ‌ وَ هُمْ لا یَشْعُرُونَ‌) به نظر می‌آید چنانکه در مجمع البیان نقل شده «جنب» صفت محذوف باشد مثل مکان جنب یعنی: «او را از محلّ دوری دید در حالیکه آنها نمی‌دانستند.»

۲.۶ - کنار شده از محرمات

(وَ اِنْ کُنْتُمْ‌ جُنُباً فَاطَّهَّرُوا...) جنابت در اثر خروج منی و مقاربت عارض انسان می‌شود شخص را از آن جهت جنب گویند که در دستور شرع از نماز خواندن در آن حال کنار شده است. ممکن است علّتش اعمّ و شامل تمام محرّمات در حال جنابت باشد از قبیل نماز، مسّ اسماء الله و قرآن و غیره و دخول مساجد... پس جنب به معنی مجنوب و کنار شده است.

۲.۷ - اطراف

(آنَسَ مِنْ‌ جانِبِ‌ الطُّورِ ناراً) «از طرف کوه و از ناحیه آن آتشی احساس کرد.»

۲.۸ - اعراض و دوری

(اَعْرَضَ وَ نَای‌ بِجانِبِهِ‌..) ظاهرا «بِجانِبِهِ» مفعول‌ «نَای‌» است یعنی: «اعراض می‌کند و جانب خود را دور می‌کند» که مرتبه ثانی اعراض و کنایه از نادیده گرفتن حقّ است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۵۳.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۲۷.    
۳. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۰۵.    
۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد.
۵. توبه/سوره۹، آیه۳۵.    
۶. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۱.    
۷. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۰۵.    
۸. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳۵.    
۹. نساء/سوره۴، آیه۳۶.    
۱۰. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، ج۱، ص۱۰۱.    
۱۱. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۱، ص۴۸.    
۱۲. زمر/سوره۳۹، آیه۵۶.    
۱۳. حج/سوره۲۲، آیه۳۶.    
۱۴. قصص/سوره۲۸، آیه۱۱.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۷، ص۴۱۹.    
۱۶. مائده/سوره۵، آیه۶.    
۱۷. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۲، ص۲۵-۲۶.    
۱۸. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۲۰۶.    
۱۹. قصص/سوره۲۸، آیه۲۹.    
۲۰. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "جنب"، ج۲، ص۵۳-۵۴.    






جعبه ابزار