حاجی محمدرضا حکیمی خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حكیمى ، حاجى محمدرضا، معروف به ابوالملّه، از علماى مبارز مشروطهخواه بود. وى در رشت به دنیا آمد. از تاریخ تولدش اطلاعى در دست نیست. پدرش، محمدكاظم، مشهور به حكیمباشى بود. چون بزرگان این خانواده به طبابت اشتغال داشتند، حكیم به صورت نام خانوادگى آنان درآمد (سرتیپپور، ص۵۱۰). محمدرضا پس از تحصیل مقدماتى در رشت، به نجف اشرف رفت و نزد میرزا حبیباللّه رشتى و آخوند محمدكاظم خراسانى به تحصیل پرداخت و سپس به گیلان بازگشت (سرتیپپور، ص۵۱۰).
حكیمى در جنبش مشروطه در گیلان، همراه علماى مشروطهخواه بود. وى در كشمكشهاى میان مشروطهخواهان و مخالفان مشروطه، رهبرى روحانیان مشروطهخواه را برعهده گرفت و با دایى خود، ملامهدى شریعتمدار، كه در رأس مخالفان بود، به مبارزه پرداخت و خانه خود را محل تماس مستمر با سران گروههاى ملیگرا و مشروطهخواه كرد (سرتیپپور، ص۵۱۰).
وى در ۱۳۲۴ به نمایندگى مجلس شورا برگزیده شد، ولى به سبب تمایلش به ماندن در رشت، از قبول آن خوددارى كرد (رابینو، ص۵۹)، اما در آذر همان سال، نمایندگى انجمن ولایتى را پذیرفت و پس از چندى رئیس انجمن شد. این انجمن از آغاز جنبش مشروطه در گیلان بر همه امور ادارى و سیاسى آن منطقه نظارت داشت (فخرائى، ۱۳۵۶ش، ص۶۷؛ فخرائى، ۱۳۵۶ش، ص۱۳۹؛ سرتیپپور، ص۵۱۰). اصلاحات محلى، رفع نقایص ادارات، پیشرفت فرهنگ، افزایش مدارس، احداث بیمارستان و یتیمخانه و مؤسسههاى خیریه، تماس با حكومتهاى وقت، ارتباط با انجمنهاى ولایات و برقرارى امنیت در تمامى منطقه گیلان، از برنامههاى انجمن بود (فخرائى، ۱۳۵۶ش، ص۱۳۹).
حكیمى بهرغم عمر كوتاه این انجمن، كه با استعفاى او خاتمه یافت، با قاطعیت به كار پرداخت (سرتیپپور، ص۵۱۱ـ۵۱۲). پس از تعطیل شدن انجمن، در پى اعتراض مردم، حاكم وقت انجمن دیگرى تشكیل داد كه متشكل از جناح مستبدان بود. شركت حكیمى در چنین انجمنى، با سمت منشى دوم انجمن، موجب شگفتى و ناراحتى آزادیخواهان شد، ازاینرو خواستار تبعید وى شدند. این انجمن تا زمان به توپ بسته شدن مجلس شوراى ملى (۲۳ جمادیالاولى ۱۳۲۶) فعالیت داشت (رابینو، ص۲۸ـ۳۳؛ سرتیپپور، ص۵۱۲).
پس از به توپ بسته شدن مجلس و حمایت مردم از مشروطه، حكیمى نیز به حمایت از مجلس و مشروطه برخاست و مردم را به دفاع از دستاوردهاى مشروطه تشویق كرد و در صف اول مبارزه قرار گرفت. وى پس از پیروزى مشروطهخواهان در ۱۳۲۷، بار دیگر به ریاست انجمن ولایتى برگزیده شد و تا زمان هجوم روسها به گیلان و دستگیرى شمارى از اعضاى انجمن در ۲۹ ذیحجه ۱۳۲۹، در این سمت باقیماند (سرتیپپور،ص۵۱۲ـ ۵۱۳). سفارت روسیه در صفر ۱۳۳۰، در نامهاى به وزارت امورخارجه، خواهان تبعید شمارى از آزادیخواهان، از جمله حكیمى، شد (فخرائى، ۱۳۵۶ش، ص۲۵۰ـ ۲۵۱). حكیمى پس از آغاز نهضت جنگل، به آن پیوست و عضو كمیته اتحاد اسلام گردید (فخرائى، ۱۳۶۶ش، ص۹۶ـ ۹۷). وى مورد احترام و وثوق مردم گیلان بود و به او لقب ابوالملّه داده بودند.
حكیمى در ۱۳۳۸ درگذشت. از وى سفرنامهاى باقیمانده كه به چاپ نرسیده است (سرتیپپور، ص۵۱۰، ۵۱۳).
فهرست منابع :
(۱) یاسنت لویى رابینو، مشروطه گیلان، چاپ محمد روشن، رشت ۱۳۶۸ش؛
(۲) جهانگیر سرتیپپور، نامها و نامدارهاى گیلان، رشت ۱۳۷۱ش؛
(۳) ابراهیم فخرائى، سردار جنگل: میرزا كوچكخان، تهران ۱۳۶۶ش؛
(۴) ابراهیم فخرائى، گیلان در جنبش مشروطیت، تهران ۱۳۵۶ش.