حبس تعزیری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
۱-
ابو عبداللّه برقی از امام علی (علیهالسّلام) چنین نقل میکند: «یجب علی الامام ان یحبس الفسّاق من العلماء، و الجهّال من الاطبّاء، و المفالیس من الاکریاء. قال: و قال علیه السّلام: حبس الامام بعد الحدّ ظلم
؛ بر حاکم شرع واجب است دانشمندان فاسق (که به علم خود عمل نمیکنند، ) و طبیبان ناآگاه (که بدون دانش کافی طبابت میکنند،) و صاحبان وسائل نقلیّۀ کرایهای که فقیرند را زندانی کند. سپس فرمودند: زندانی کردن مجرم پس از اجرای حدّ شرعی ظلم محسوب میشود.»
۲-
غیاث بن ابراهیم از امام صادق (علیهالسّلام)، و آن حضرت از پدرش، و او از پدرانش، چنین روایت میکند: «انّ علیّا (علیهالسّلام) کان اذا اخذ شاهد زور فان کان غریبا بعث به الی حیّه و ان کان سوقیّا فطیف به ثمّ یحبسه ایّاما ثمّ یخلّی سبیله؛
سیرۀ حضرت علی (علیهالسّلام) در مورد کسانی که به دروغ شهادت میدادند این بود که اگر غریب بودند آنها را از محلّ سکونتشان به وطن و قبیلۀ آنها تبعید میکرد، و اگر بازاری بودند آنها را در بازار میچرخاند، و سپس زندانی نموده، و پس از چند روزی آزاد میکرد.»
سؤال: چرا چنان مجرمانی را در محلّ کارشان میچرخاند؟
پاسخ: احتمال دارد که هدف از این کار شناسایی آنان برای سایر مردم باشد تا بار دیگر در دام آنها گرفتار نشوند، و عملا جلوی تکرار جرم آنها گرفته شود. و بعید هم نیست که این هم خود نوعی تعزیر باشد، در این صورت، روایت مذکور مشتمل بر سه نوع تعزیر است: ۱- زندانی کردن ۲- تبعید نمودن ۳- در محلّ کسب چرخاندن.
۳- روایت زیر را دعائم الاسلام از امام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند: «لا یقطع الطّرّار و هو الّذی یقطع النّفقة من کمّ الرّجل او ثوبه، و لا المختلس و هو الّذی یختطف، و لکن یضربان ضربا شدیدا و یحبسان؛
دست جیب بر و کیف بر، بریده نمیشود. ولی شدیدا مجازات بدنی گردیده، سپس زندانی میشوند.»
۴- به روایت دیگری که از
حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) نقل شده توجّه بفرمایید: «اتی برجل اختلس درّة من اذن جاریة، فقال: هذه الدّغارة المعلنة فضربه و حبسه؛
مردی را که گوشوارۀ دخترکی را از گوشش ربوده بود به خدمت حضرت علی (علیهالسّلام) آوردند، تا در مورد او قضاوت کند. حضرت فرمود: این کار، هجوم آشکار و وحشیانهای است، سپس او را مجازات بدنی کرد، و حبسش نمود.»
نتیجه این که مجازات تعزیری برخی از گناهان، که حدّ شرعی ندارد، حبس و زندان میباشد.
•
مکارم شیرازی، ناصر، تعزیر و گستره آن، ص۶۳-۸۱.