حبس نقبزننده خانه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حبس نقبزننده خانه از مباحث فقهی و حقوقی مربوط به حقوق زندانی و درباره حکم زندانیکردن کسی است که سوراخی برای ورود به خانه شخصی و دزدی از آن ایجاد میکند. روایاتی وارد شده است که نقبزنندۀ به خانه و شکنندۀ قفل و مانند آن، زندانی میشود.
برخی از فقهای امامیه مانند
محقق حلی و
مامقانی حکم به
تعزیر و تادیب دادهاند؛ زیرا بر این کار، دزدی صدق نمیکند و دستهای دیگر مانند
علّامه حلی در
تحریر الاحکام آن را مصداق دزدی قرار دادهاند که در نتیجه حکم آن
حدّ است. امّا از
اهل سنّت، مانند
عمر بن عبدالعزیز و
ابویوسف دربارۀ ایشان قائل به حبسند.
۱. عن علی (علیهالسّلام) انه اتی بلصّ نقب بیتا فعاجلوه و اخذوه، فقال: «عجلتم علیه، و ضربه، و قال: لا یقطع من نقب بیتا، و لا من کسر قفلا، و لا من دخل البیت و اخذ المتاع حتی یخرجه من الحرز، و لکن یضرب ضربا وجیعا و یحبس و یغرّم ما افسده؛ (و در آن کلمۀ «یحبس» نیست.)
دزدی که به خانهای نقب زده بود، دستگیر شد و نزد علی (علیهالسلام) آوردند. حضرت فرمود: پیش از دزدی او را گرفتید. حضرت (علیهالسلام) او را
تعزیر کرد و زد و گفت: حکم کسی که به خانهای نقب زند یا قفلی بشکند یا وارد خانهای شود و چیزی بردارد ولی هنوز آن را خارج نکرده، قطع نیست، بلکه شدیدا زده میشود و به حبس میافتد و غرامت اشیای از بین برده را میدهد.
۱.
شیخ طوسی: اگر گروهی با هم نقب زدند و وارد محلی شدند و بستهبندی کردند و تنها یکی از آنها جنس را بیرون آورد تنها همان یکی در صورتی که به حدّ نصاب باشد، قطع
[
عضو
]
میشود … و گفته است: اگر دو نفر نقب زدند و یکی از آنها وارد خانه شد و کالا را نزدیک دریچۀ نقب آورد و دیگری دستش را بیرون آورد و آن را از داخل حرز برداشت
[
عضو
]
او قطع میشود نه آنکه داخل خانه است. این نظر ماست و دستهای گفتهاند: بر هیچیک، حکم قطع جاری نمیشود. حال اگر یکی نقب زد و منصرف شد و نقب باقی بود و شخص دیگری گذر کرد دید حرز باز است، وارد شد و چیزی برداشت بر هیچیک حکم قطع جاری نمیشود؛ زیرا اولی نقب زده و چیزی برنداشته و دیگری از حرزی که باز است برداشته است.
۲.
محقق حلّی: اگر نقب زد و به مقدار نصاب برداشت و در آن نقصی ایجاد کرد که قیمتش از نصاب کمتر میشود و سپس آن را بیرون برد، حکم آن قطع نیست، مثل این که لباس را پاره کند یا گوسفند را ذبح کند.
۳. همو: اگر انسان نقبی زد و چیزی بیرون نبرد گرچه آن را جمع و بستهبندی و حمل کرده باشد قطع بر او واجب نیست، بلکه تادیب و عقوبت میشود.
۴.
علّامه حلّی: اگر نقب زد یا حرز بستهای را باز کرد، دزدی تحقق یافته است…
۵.
آیةاللّه مامقانی: اگر نقب زد و به مقدار نصاب برداشت و پیش از این که به مقدار نصاب از حرز بیرون بیاورد دستگیر شد، حکم آن قطع نیست بلکه تعزیر میشود.
نظر نگارنده: فقیهان امامیه چند صورت برای نقب ذکر کردهاند که در هیچیک حبس نیست. آری، در کلمات بعضی از ایشان عقوبت و تادیب وجود دارد که گرچه ظاهرش تازیانه زدن است؛ ولی به معنای گستردهاش شامل حبس هم میشود.
۱.
ابویوسف: کسی که به خانهای یا مغازهای نقب زده و وارد آن شد و جنس را جمعآوری کرد، ولی قبل از بیرون بردن دستگیر شد، حکم آن قطع نیست، مجازات و زندانی میشود تا توبه کند.
۲.
صنعانی: خبر داد ما را عبدالرزاق، از معمر، از خصیف جزری، گفت: گروهی جنسی را که در میان خود داشتند گم کردند
[
در حال جستجو
]
نقبی را در خانه دیدند بیرون آمده، نگاه کردند دیدند دو نفر در حال فرارند به یکی از آنان که جنس در دست او بود رسیدند و دیگری خود را نجات داد. اوّلی را آوردند و او گفت: من دزدی نکردهام این شخص (یعنی شخص فراری) مرا اجیر کرده و این جنس را به من داده بود تا ببرم، نمیدانم آن را از کجا آورده. خصیف گفت: جریان او را به
عمر بن عبد العزیز نوشتیم او به ما دستور داد وی را مجازات و در زندان نگه داریم و عضوی را نبریم.
نظر نگارنده: در این مورد ضرب، عقوبت و زندان مشکل است؛ چون جرم او ثابت نشده است.
۳.
ابن حزم:
عدی بن ارطاة، با عمر بن عبد العزیز دربارۀ شخصی که خانهای را نقب زده، وارد خانه شده، اجناس را جمعآوری کرده و در خانه دستگیر شده بود، مکاتبه کرد. وی جواب داد: او به خانه نقب نزده تا اجناس آن را برای کار خیری جمعآوری کند. او را مجازات شدید کن، به زندان بینداز و فراموش نکن که دربارۀ او به من گزارش کنی.
• طبسی، نجمالدین، حقوق زندانی و موارد زندان در اسلام، ص۱۳۶-۱۳۸.