حجاز (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حِجاز (به کسر حاء) یکی از مفردات
نهج البلاغه به معنای سرزمین
مکّه،
مدینه و
طائف که
حضرت علی (علیهالسلام) در رابطه با ملاقات نمودن
ابن عباس با
زبیر، تبیین عمل اشتباه نزدیکترین یاران و بیاعتنایی به
دنیا از این واژه استفاده نموده است.
حِجاز (به کسر حاء) به معنای سرزمین مکّه، مدینه و طائف آمده است. در
اقرب الموارد آمده است: شاید علت این نامگذاری آن به این سرزمین، حاجز و مانع بودن آن ما بین
نجد و تهامه است.
امام (صلواتاللهعلیه) پیش از شروع
جنگ بصره به عبدالله بن عباس فرموده است: زبیر را ملاقات کن و به او بگو دایی زادهات میگوید: مرا در حجاز شناختی ولی در
عراق انکارم کردی چه چیز تو را از شناخت قبلی منحرف و منصرف کرد. «
«وَ لَکِنِ الْقَ الزُّبَیْرَ فَاِنَّهُ اَلْیَنُ عَرِیکَةً، فَقُلْ لَهُ یَقُولُ لَکَ ابْنُ خَالِکَ عَرَفْتَنِی بِالْحِجَازِ وَ اَنْکَرْتَنِی بِالْعِرَاقِ، فَمَا عَدَا مِمَّا بَدَا؟»»
سید رضی معتقد است این جمله «فَمَا عَدَا مِمَّا بَدَا»، برای اولین بار از امام (علیهالسلام) شنیده شده و سخنی بلیغ است.
آن حضرت در
نامه ۴۱، خطاب به ابن عباس میفرماید: «
«وَ اَیْتَامِهِمُ اخْتِطَافَ الذِّئْبِ الْاَزَلِّ دَامِیَهَ الْمِعْزَی الْکَسِیرَهَ فَحَمَلْتَهُ اِلَی الْحِجَازِ رَحِیبَ الصَّدْرِ بِحَمْلِهِ غَیْرَ مُتَاَثِّمٍ»؛
چون زمینه تشدید
خیانت به امت برایت فراهم شد به سرعت حمله کرده، و به شتاب از جای جستی، و آنچه توانستی از اموالی که برای بیوه زنان و
یتیمان نگهداری میشد مانند
گرگ تیزرو که
بزغاله مجروح از پا افتاده را بر باید ربودی، و آن مال را با خیال راحت به حجاز منتقل کردی، بدون اینکه در این غارتگری احساس گناه کنی.»
امام (علیهالسلام) در
نامه ۴۵، در خصوص همدری با مردم و بیاعتنایی به دنیا، فرمودهاند: «
«هَیْهاتَ اَنْ یَغْلِبَنی هَوایَ وَ یَقُودَنی جَشَعی اِلی تَخَیُّرِ الْاَطْعِمَةِ وَ لَعَلَّ بِالْحِـجازِ اَوِ الْیَمامَةِ مِنْ لا طَمَعَ لَهُ فِی الْقُرْصِ»؛
هیهات که هوا و هوسم بر من چیره شود و شکمبارگی به گزینش طعامهای لذیذ وادارم نماید، در حالی که چه بسا در
یمامه و یا حجاز کسانی باشند که امید دستیابی به قرص نانی نداشته باشند.»
این واژه سه بار در «نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «واژه حاجز»، ص۲۵۳.