در تفسیر در المنثور از صحیح بخاری و نسائى و از گروهى دیگر چنین نقل شده که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) مشغول تقسیم اموالى (از غنائم یا مانند آن) بود که یکى از طائفه (بنیتمیم) به نام (ذوالخویصرة) فرا رسید صدا زد: اى رسولخدا! عدالت کن! پیامبر فرمود: واى بر تو اگر من عدالت نکنم چه کسى عدالت خواهد کرد؟! (عمر) صدا زد اى رسولخدا به من اجازه بده تا گردنش را بزنم پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: او را به حال خود واگذار! او یارانى دارد که نماز و روزه خود را در برابر نماز و روزه آنها کوچک مى شمرید ولى با اینحال آنها از دین فرار مى کنند همانگونه که تیر از کمان! در این هنگام آیات فوق نازل شد و به اینگونه افراد اندرز داد.