حرکت نزولی و صعودی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حرکت در
زبان فارسی به معنای جنبش، در لغت فرانسه معادل Mouvement است و معادل انگلیسی آن انگلیسی Movement ،Motion، Move میباشد.
حرکت در مقابل
سکون است و در نظر قدما تعاریف گوناگون دارد.
مشهورترین تعریف آن عبارتست از نحوه وجودی که شی به واسطه آن به تدریج از قوه به سوی فعل میرود و تدریجی بودن آن بدین معناست که اجزایی که برای وجود آن فرض میشود در
زمان واحد با هم جمع نمیشوند بلکه در طول زمان به وجود میآیند.
به عبارت دیگر مقصود از تدریجی بودن حرکت این است که هر یک از حدود و اجزای فرضی وجود آن، فعلیت جزء فرضی پیشین و قوه جزء پسین میباشد.
تدریج یک امر بدیهی است و با کمک
حس شناخته میشود
و مقصود از تدریج واقع شدن در زمانهای یکی پس از دیگری است.
حرکت صعودی همان حرکت طولی است که به
حرکت اشتدادی نیز معروف میباشد و عبارتست از حرکت در ماهیتهای نوعی یک سلسله از بالا به پایین که بر یکدیگر مترتب هستند، حرکتی که از نوع عالی آغاز شده و به نوع متوسط رسیده و سرانجام به نوع اخیر پایان مییابد.
اشتدادی بودن این حرکت به این صورت است که شیئ در مسیر حرکتش، مرتبهای را رها میکند و به مرتبه بالاتر میرسد؛ مرتبهای که از مرتبه اول، از نظر وجودی شدیدتر است؛ نه اینکه مرتبه اول را حفظ میکند و مرتبه دیگر بر آن
اضافه شود و در اثر این افزوده شدن، شدت پیدا کند.
به این صورت که ماده صورت نخست به تنهایی موضوع صورت دوم نخواهد بود بلکه موضوع صورت دوم از مجموع ماده اولی و صورت نخستین تشکیل میشود و ماده اولی از امور مقارن با موضوع آن صورت محسوب میگردد.
در مقابل این نظر مشهور، عدهای معتقدند که حرکت اشتدادی به این صورت است که شیئ در مسیر حرکت مرتبه اول را حفظ میکند و مرتبه دیگر به آن افزوده میشود و بدین صورت اشتداد مییابد. این افراد معتقدند که مثلا یک سیب در سرخی اشتداد پیدا میکند؛ یعنی مرتبه قبلی را حفظ میکند و مراتب بعدی بر آن افزوده میشود. در مرتبه شدیدتر مراتب قبلی وجود دارند به اضافه چیز دیگری. اما این
تفکر نادرست است؛ زیرا اگر عین وجود مرتبه قبلی بخواهد در مرتبه بعدی وجود داشته باشد، جلوی ادامه
حرکت را میگیرد و به ثبات میانجامد.
در مقابل این حرکت، حرکت نزولی است که عبارتست از حرکتی که از شدت به ضعف و از کمال به نقص در میآید؛ مانند آنکه
انسان از انسانیت به سوی حیوانیت و از حیوانیت به سوی نباتیت حرکت کند. وقوع این حرکت محال و نامعقول است. زیرا این حرکت مستلزم این است که یک فعلیت، قوه برای قوه خودش واقع شود و این محال است.
به این صورت که اگر انسان در اثر حرکت نزولی، تبدیل به
حیوان شود، انسان قوه حیوان خواهد بود؛ از طرفی حیوان خودش قوه انسان میباشد زیرا ماده انسان همان حیوان است. در نتیجه انسان قوه قوه خودش خواهد بود و این محال است؛ زیرا قوه هر فعلیتی ضعیف تر از خود آن فعلیت میباشد. در نتیجه قوه قوه شیء، دو مرتبه از خود آن شیپئ ضعیف تر خواهد بود. بنابراین، اگر یک شیء خودش، قوه قوه خودش باشد باید آن شیء دو مرتبه از خودش ضعیف تر باشد و این محال است؛ زیرا مستلزم آن است که آن شیء در آن واحد، هم واجد یک کمال باشد وهم فاقد آن.
به همین علت، حرکتهایی که حرکت تضعفی و نزولی به نظر میرسند،
حرکت بالعرض هستند و تابع حرکت اشتدادی دیگری هستند که با آن حرکت نزولی فرضی در تزاحم است.
مثلا فاسد شدن و کرم خوردگی یک سیب به واسطه آن است که کرم، در حرکت اشتدادی خود از آن
تغذیه میکند و
رشد مییابد. بنابراین حرکت همان حرکت اشتدادی کرم استو فاسد شدن سیب حرکت بالعرض و مجازی است.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «حرکت نزولی و صعودی».