حکم اطاعت از غافلان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خداوند متعال در
قرآن کریم،
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را از پیروی از کسانی که قلبشان غافل است، نهی فرموده است.
اطاعت از کسانی که از یاد و
ذکر خداوند غافل هستند، جایز نیست: «واصبر نفسک مع الذین یدعون ربهم بالغدوة والعشی... ولا تطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا واتبع هوه وکان امره فرطـا؛
با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر میخوانند، ... و از کسانی که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن، همانها که پیروی هوای
نفس کردند، و کارهایشان افراطی است.»
ودر جمله : «ولاتطع من اغفلنا قلبه عن ذکرنا» مراد از اغفال قلب، مسلط کردن غفلت بر قلب است، به اینکه یاد خدای سبحان را فراموش کند، که البته این اغفال بر سبیل
مجازات است، چون ایشان با حق در افتادند و
عناد ورزیدند، ولذا خدای تعالی چنین کیفرشان داد که یاد خود را از دلشان ببرد. آری، زمینه کلام در آیات مورد بحث چنین کسانی هستند.
بنابراین، دیگر جایی برای این حرف نمیماند که بعضی گفتهاند: آیه شریفه از ادله مساءله
جبر است، ومی فهماند این خدا است که بندگان را مجبور به
کفر و
معصیت میکند، برای اینکه مجبور کردن به عنوان مجازات
اجبار به اختیار است که با
اختیار منافات ندارد، ونظیر اجباری است که شخص سقوط کننده از هواپیما نسبت به افتادن دارد در آغاز به اختیار خود را انداخت ولی در وسط راه دیگر مجبور به افتادن است، واین جبر منافات با این که ما معتقد به اختیار باشیم ندارد، آن جبری منافی با اختیار است که ابتدایی باشد.
مفسران در شان نزول بخشی از آیات فوق چنین نوشتهاند: جمعی از ثروتمندان مستکبر و اشراف از خود راضی عرب به حضور پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رسیدند، و در حـالی کـهاشـاره بـه مـردان با ایمانی همچون
سلمان ،
ابوذر ،
صهیب ، و
خباب و مانند آنها میکردند گفتند: ای محمد اگر تو در صدر مجلس بنشینی، و این گونه افراد که بوی آنـها مشام
انسان را آزار میدهد، و لباسهای خشن و پشمینه در تن دارند، از خود دور سازی (و خلاصه مجلس تو مجلسی در خور اشراف و شخصیتها! بشود) ما نزد تو خواهیم آمد، در مـجـلست خواهیم نشست و از سخنانت بهره میگیریم ولی چکنیم که با وجود این گروه جای ما نیست!
درایـن هـنگام آیات فوق نازل شد و به
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور داد کـه هـرگـز
تسلیم ایـن سـخنان فریبنده تو خالی نشود و همواره در دوران زندگی با افـراد بـاایـمـان و پـاکدلی چون سلمانها و ابوذرها باشد هر چند دستشان از ثروت دنیا تهی و لباسشان پشمینه است.
و بـه دنـبـال نـزول آیـات پـیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به جستجوی این گروه بـرخـاست (گویا با شنیدن این سخن ناراحت شدند و به گوشهای از
مسجد رفتند و به عـبـادت پـروردگـار پـرداخـتـنـد) سـرانـجام آنها را در آخر مسجد در حالی که به ذکر خدا مـشـغول بودند، یافت، فرمود: «
حمد خدا را که نمردم تا اینکه او چنین دستوری بمن داد که بـاامـثـال شـمـا بـاشـم،آری زنـدگی با شما، و مرگ هم با شما خوش است! »
تعبیر به «و اصبر نفسک؛خود را شکیبا دار» اشاره به این واقعیت است که پیغمبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از ناحیه دشمنان مستکبر و اشراف آلوده در فشار بود که گـروه مـؤ مـنان فقیر را از خود براند، لذا خداوند دستور میدهد که در برابر این فشار فزاینده، صبر و استقامت پیشه کن، و هرگز تسلیم آنها مشو.
تـعـبـیـر بـه صـبـح و شـام اشـاره بـهایـن اسـت کـه در هـمـه حال و تمام عمر به یاد خدا هستند. و تـعـبـیـر بـه «یـریـدون وجـهـه» (ذات او را مـی طـلبـنـد) دلیـل بـر
اخلاص آنـهـا اسـت، و اشاره به اینکه آنها از خداوند خود او را میخواهند، حتی بـخـاطـر
بهشت (هـر چـنـد نـعمتهایش بزرگ و پرارزش است) و بخاطر
ترس از
دوزخ و مجازاتهایش (هر چند عذابهایش دردناک است) بندگی خدا نمیکنند، بلکه فقط به خاطر ذات پـاک او، او را مـی پـرسـتـنـد کـه مـا از تـو، به غیر از تو، نداریم تمنا! و این بالاترین درجه اطاعت و بندگی و
عشق و
ایمان به خدا است.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حکم اطاعت».