خثر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خَثَرَ (به فتح خاء و تاء و راء) از
واژگان نهج البلاغه و به معنی غليظ شدن است.
خاثِر (به کسر ثاء) به معنی شير گرم و جوشان است. از اين ماده فقط يک مورد در
نهج البلاغه آمده است.
خَثَرَ به معنی غليظ شدن است. «خَثَّرَ اللَبَنُ خَثْراً: ثخن و اشتدَّ»
آنگاه كه به
امام علی (علیهالسلام) خبر رسيد
ابو موسی اشعری مردم را از رفتن به يارى وى در
بصره منع مىكند ضمن نامهاى به وى نوشت:
«وَايْمُ اللهِ لَتُؤْتَيَنَّ حَيْثُ أَنْتَ، وَلاَ تُتْرَكُ حَتَّى يُخْلَطَ زُبْدُكَ بِخَاثِرِكَ، وَذَائِبُكَ بِجَامِدِكَ» «به
خدا قسم در آنجا كه هستى نزد تو مىآيند و بعد رها كرده نمىشوى تا كرهات به شيرت و گداختهات به جامدت مخلوط شود.»
(شرحهای نامه:
)
خاثِر ظاهرا شير گرم و جوشان است، در لغت آمده اين مثلى است به كسیكه حيران و سرگردان مىماند يعنى كسانى مىآيند و زندگى و راحتی تو را به هم مىريزند كه سرگردان مانى.
از اين ماده فقط يک مورد در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «خثر»، ج۱، ص۳۲۶-۳۲۷.