خزی (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خِزْی (به کسر خاء و سکون ز) از
واژگان قرآن کریم و به معنی
خواری است.
خِزْی به معنی خوارى است. اصل آن ذلّتى است كه
شرمساری میآورد.
(لَهُمْ فِي الدُّنْيا خِزْيٌ وَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظِيمٌ) «براى آنها است در
دنیا خوارى مخصوص و در
آخرت عذابى بزرگ.»
و اين همان است كه گاهى به لفظ هون آمده است مثل
(أَ يُمْسِكُهُ عَلى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرابِ) «آيا با خوارى و زبونى آن دختر را نگاه دارد يا در خاک مدفونش كند.»
و مثل
(وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ ...) «هركه
خدا خوارش كند محترم دارندهاى نخواهد داشت.»
خزى گاهى به معنى
شرم آمده و مصدر آن
خِزايه (به کسر خاء) است چنانكه در
اقرب و
مفردات تصريح كرده.
در
نهج البلاغه خطبه ۱۰۴ آمده:
««وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَتِهِ غَيْرَ خَزَايَا وَ لَا نَادِمِينَ».» «ما را در زمره آن حضرت در حالیكه شرمنده و پشيمان نيستيم محشور فرما.» خزايا جمع خزيان به معنى شرمنده و خجل است ولى در
قرآن مجید پيوسته به معنى خوارى به كار رفته است.
و فقط در آيه
(وَ لا تُخْزُونِ فِي ضَيْفِي أَ لَيْسَ مِنْكُمْ رَجُلٌ رَشِيدٌ) «من را در باره ميهمانم شرمنده و خجل نكنيد آيا در ميان شما مرد كاملى نيست؟»
شايد به معنى شرمندگى باشد.
و نيز در آيه
(قالَ إِنَّ هؤُلاءِ ضَيْفِي فَلا تَفْضَحُونِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ لا تُخْزُونِ) (گفت: اينها ميهمانان من هستند. آبروى من را نريزيد و از خشم خدا بترسيد، و من را شرمنده نسازيد.)
و در آيه
(فَلَمَّا جاءَ أَمْرُنا نَجَّيْنا صالِحاً وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِنَّا وَ مِنْ خِزْيِ يَوْمِئِذٍ) (و هنگامى كه فرمان
مجازات ما فرا رسيد، صالح و كسانى را كه به او
ایمان آورده بودند، به رحمت خود از آن
عذاب و از رسوايى آن روز، رهايى بخشيديم. چرا كه پروردگارت
توانا و شكستناپذير است.)
شايد مراد از خزى عذاب و يا زبونى باشد كه ناشى از عذاب است.
افعال اين مادّه در قرآن از ثلاثى مجرّد و باب افعال هر دو به كار رفته است مثل
(... فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَ نَخْزى) (چرا پيش از آنكه ذليل و رسوا شويم، پيامبرى براى ما نفرستادى تا از آيات تو پيروى كنيم؟!)
و مثل
(رَبَّنا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ) (پروردگارا! هر كه را تو بخاطر اعمالش، به آتش افكنى، او را خوار و رسوا ساختهاى.)
و نيز اسم تفضيل و اسم فاعل آمده است مثل
(وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَخْزى وَ هُمْ لا يُنْصَرُونَ) (و به يقين عذاب آخرت خواركنندهتر است، و از هيچ سو يارى نمىشوند.)
و مثل
(وَ أَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكافِرِينَ) (و بدانيد خداوند خواركننده
کافران است.)
و اينكه خزى را فضيحت و عذاب و عار و غيره گفتهاند همه آنها اسباب خزى و زبونىاند.
•
قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۲۴۰-۲۴۱.