دعوت قوم لوط به تقوا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طبق
آیات قرآن کریم حضرت لوط (علیهالسلام) قوم خود و مهاجمان تبهکار را به رعایت
تقوا و پرهیز از
گناه دعوت کرده است.
حضرت لوط (علیهالسلام) از مهاجمان تبهکار درخواست کرده،
تقوا و پرهیز از
گناه و نافرمانی خداوند را رعایت کنند:
«و جاءه قومه یهرعون الیه ومن قبل کانوا یعملون السیـات قال یـقوم هـؤلاء بناتی هن اطهر لکم فاتقوا الله ولا تخزون فی ضیفی...؛
قوم او (به قصد مزاحمت میهمانان) به
سرعت به سراغ او آمدند (و قبلاً کارهای بد انجام میدادند) گفت: ای قوم من! اینها دختران منند؛ برای شما پاکیزهترند! (با آنها
ازدواج کنید؛ و از زشتکاری
چشم بپوشید!) از
خدا بترسید؛ و مرا در مورد میهمانانم رسوا نسازید!...»
«وجاء اهل المدینة یستبشرون• قال ان هـؤلاء ضیفی فلا تفضحون• واتقوا الله ولا تخزون؛
(از سوی دیگر،) اهل
شهر (از ورود میهمانان با خبر شدند، و بطرف خانه لوط) آمدند در حالی که شادمان بودند.• (لوط) گفت: اینها میهمانان منند؛ آبروی مرا نریزید!• و از خدا بترسید، و مرا شرمنده نسازید!»
در اینجا به تناسب شرح داستانهای
پیامبران و اقوام آنها، و به تناسب پیوندی که آیات گذشته با سرگذشت لوط و قومش داشت پرده از روی قسمت دیگری از زندگانی این قوم
منحرف و
گمراه بر میدارد، تا هدف اصلی را که
نجات و
سعادت کل
جامعه انسانی است از زاویه دیگری
تعقیب کند.
وقتی
فرشتگان خدا خدمت حضرت لوط آمدند، لوط، راهی جز این نداشت که میهمانهای تازه وارد را به
خانه خود بپذیرد و از آنها پذیرایی کند، اما برای اینکه آنها را
اغفال نکرده باشد، در وسط
راه چند بار به آنها گوشزد کرد، که این شهر مردم
شرور و منحرفی دارد، تا اگر مهمانها توانایی مقابله با آنان را ندارند، حساب کار خویش بکنند.
در روایتی میخوانیم که خداوند به فرشتگان دستور داده بود که تا این
پیامبر، سه بار
شهادت بر بدی و انحراف این قوم ندهد، آنها را
مجازات نکنند (یعنی حتی در اجرای فرمان خدا نسبت به یک قوم گناهکار باید موازین یک
دادگاه و
محاکمه عادلانه انجام گردد!) و این رسولان شهادت لوط را در اثناء راه سه بار شنیدند. در پارهای از
روایات آمده که لوط آن قدر مهمانهای خود را معطل کرد تا
شب فرا رسید شاید دور از چشم آن قوم شرور و آلوده بتواند با حفظ
حیثیت و
آبروی از آنان پذیرایی کند. ولی چه میتوان کرد. وقتی که
انسان دشمنش در درون خانهاش باشد.
همسر لوط که
زن بیایمانی بود و به این قوم گنهکار
کمک میکرد، از ورود این میهمانان
جوان و
زیبا آگاه شد بر فراز بام رفت. نخست از طریق کف زدن، و سپس با روشن کردن
آتش و برخاستن دود، گروهی از این قوم منحرف را آگاه کرد که طعمه چربی به دام افتاده! در اینجا
قرآن میگوید: قوم با سرعت و
حرص و ولع برای رسیدن به مقصد خود به سوی لوط آمدند (و جاءه قومه یهرعون الیه). همان قوم و گروهی که صفحات زندگانیشان
سیاه و آلوده به ننگ بود، و قبلا اعمال زشت و بدی انجام میدادند (و من قبل کانوا یعملون السیئات). لوط در این هنگام
حق داشت بر خود بلرزد و از شدت ناراحتی فریاد بکشد و به آنها گفت من حتی حاضرم دختران خودم را به
عقد شما در آورم، اینها برای شما پاکیزهترند (قال یا قوم هؤلاء بناتی هن اطهر لکم).
بیائید و از خدا بترسید، آبروی مرا نبرید، و با قصد سوء در مورد میهمانانم مرا رسوا مسازید (فاتقوا الله و لا تخزون فی ضیفی).
در اینجا دعوت دلسوزانه
لوط (علیهالسّلام) از قومش، برای رعایت
تقوا و پرهیز از
گناه را بیان میکند:
«اذ قال لهم اخوهم لوط الا تتقون• فاتقوا الله واطیعون؛
هنگامی که برادرشان لوط به آنان گفت: آیا تقوا پیشه نمیکنید؟!• پس تقوای الهی پیشه کنید و مرا
اطاعت نمایید!»
این
آیات اشارهای به
دعوت حضرت لوط میکند که هماهنگ با کیفیت دعوت دیگر
پیامبران گذشته است میگوید: در آن هنگام که برادرشان لوط به آنها گفت: آیا تقوا پیشه نمیکنید؟! (اذ قال لهم اخوهم لوط ا لا تتقون). لحن گفتار او و دلسوزی عمیق و فوق العادهاش نشان میداد که همچون یک
برادر سخن میگوید. سپس افزود: من برای شما
رسول امینی هستم (انی لکم رسول امین). تاکنون خیانتی از من دیدهاید؟ و از این به بعد نیز نسبت به
وحی الهی
و رساندن پیام پروردگار شما قطعا رعایت
امانت را خواهم کرد. اکنون که چنین است: پرهیزکاری پیشه کنید، و از
خدا بترسید و مرا اطاعت نمائید، که رهبر
راه سعادت شما هستم (فاتقوا الله و اطیعون).
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «قوم لوط».