دولت از دیدگاه شیخ طوسی (فقه سیاسی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نخستين تعبير سياسى كه در آثار فقهى شيخ طوسى به چشم مىخورد، اصطلاحاتى چون «سلطان الوقت و سلطان الزمان» است (۱) كه با اضافه شدن كلمۀ منصوب خواهناخواه، نشانه به دولت امامت معصوم (ع) مىرود.
به اعتقاد شيخ طوسى انجام فريضه امر به معروف و نهى از منكر اگر به تأديب بدنى (زدن) و جرح (زخمى كردن) و قتل بيانجامد نياز به اذن از سلطان وقت (امام (ع)) دارد كه به رياست جامعۀ اسلامى منصوب شده است و در شرايط عدم احراز اذن بايد به موعظه ربانى و هشدار اكتفا شود. همچنين اقامۀ حدود تنها از اختيارات دولت حق و امامت است.
دولت حق و سلطان منصوب در انديشۀ شيخ طوسى شامل دو نوع حكومت و اقتدار شرعى مىشود.
الف - امام منصوب از جانب خدا و رسول (ص)؛
ب - كسانيكه از جانب امام (ع) منصوب براى اقامه حدود هستند و آنان فقهاى شيعه مىباشند كه به هنگام عدم امكان اقدام مستقيم توسط ائمه (ع) انجام امر به معروف و نهى از منكر و قضاوت به آنها تفويض شده است. (۲)
از كلام شيخ طوسى در كتاب الخلاف مستفاد است كه شرايط زمان غيبت در «قرا» (روستاها) و «سواد» (شهرها) را به منزلۀ نصب امام (ع) تلقى كرده و نماز جمعه را در چنين شرايطى مأذون و صحيح دانسته است. (۳)
وى در كتاب النهايه در باب امر به معروف و نهى از منكر نيز چنين نوشته است:
«براى فقهاى شيعه جايز است نمازهاى جمعه و عيدين را به جماعت برگزار نمايند و خطبههاى جمعه و عيدين را ايراد كنند، مادام كه ضررى متوجه آنان نشود». (۴)
برخى از فقها از اين عبارت شيخ طوسى، وجوب عينى نماز جمعه در عصر غيبت را استفاده كرده و ظاهر آن را نشانۀ اجماعى بودن مسئله در نزد قدما شمردهند. (۵)