رب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رَبّ (به فتح راء و تشدید باء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای تربيت كردن، رئيس، مطاع، مالک، صاحب (رفيق)، مربّى و مصلح است.
رَبّ به معنای تربيت كردن است. «ربَّ الصبيَّ رَبّاً: ربَّاهُ حتى ادرك»
اطلاق آن بر فاعل به معنى مربّى به طور استعاره است. و نيز به معنى:
رئیس، مطاع،
مالک، صاحب (رفيق)، مربّى و مصلح آيد،
اين كلمه به طور مطلق فقط بر
خدا اطلاق مىشود، در ديگران بايد مقيد باشد مانند: ربّ الدار، ربّ العقار و... «
ربّ» به معنى مربّى از اسماء حسنى است و مقام
ربوبیّت خدا را مىرساند. جمع آن ارباب آيد.
امام (صلواتاللهعلیه) به آنكه
بیت المال را دزديده و به
مکّه برده بود مىنويسد:
««وَأُقْسِمُ بِاللهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ مَا يَسُرُّنِي أَنَّ مَا أَخَذْتَهُ مِنْ أَمْوَالِهِمْ حَلاَلٌ لِي، أَتْرُكُهُ مِيرَاثاً لِمَنْ بَعْدِي»» «به
اللّه رب العالمين قسم آنچه از اموال مردم دزديدهاى اگر مال حلال من بود، شادم نمىكرد كه براى بعد از خود ارث بگذارم.»
(شرحهای نامه:
)
امام (صلواتاللهعلیه) فرموده:
««وَايْمُ اللهِ لَتَجِدُنَّ بَنِي أُمَيَّةَ لَكُمْ أَرْبَابَ سُوْء بَعْدِي»» «به خدا بعد از من بنىاميّه را حاكمان بدى خواهيد يافت.»
(شرحهای خطبه:
)
«ربّانى» ربّان وصف است.
مثل عطشان و سكران به معنى
مربّى.
امام (صلواتاللهعلیه) فرموده:
««النَّاسُ ثَلاَثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِيٌّ، وَمُتَعَلِّمٌ عَلَى سَبِيلِ نَجَاة، وَهَمَجٌ رَعَاعٌ، أَتْبَاعُ كُلِّ نَاعِق»» «مردم سه گروهاند عالم تربيت كننده و متعلّم بر راه نجات و احمقانى كه از هر داعى باطل اطاعت كنند.»
(شرحهای حکمت:
)
•
قرشی بنایی، سید علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ربّ»، ص۴۲۶-۴۲۵.