رقیه (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رُقْی (به ضم راء و سکون قاف و فتح یاء) از
واژگان نهج البلاغه است.
رُقْيَه (به ضم راء و سکون قاف و فتح یاء) جمع
رُقْی است يعنى عوذه و آن چيزى است كه با آن شخص مريض را معالجه مىكنند.
یک مورد از اين ماده در
نهج البلاغه آمده است.
رُقْيَه ابن اثیر در
نهایه گويد: رقيه يعنى عوذه و آن چيزى است كه با آن شخص مريض را رقيه و معالجه مىكنند.
در
سفینة البحار فرموده: رقيه يعنى عوذه، فارسى آن «افسون» است.
علی بن جعفر از برادرش
حضرت کاظم (صلواتاللّهعلیه) پرسيد: مريض را داغ مىكنند يا رقيه (افسون) چگونه است؟ فرمود: اگر با چيز معروفى باشد مانعى ندارد... چون
رسول خدا مريض شد
جبرئیل او را چنين رقيه كرده: «بسم اللّه ارقيك من كل شىء يؤذيك من شرّ كلّ نفس او عين حاسد و اللّه يشفيك بسم اللّه ارقيك» ناگفته نماند: معلوم مىشود: رقيه و عوذه يک نوع دعا خواندن و توسّل است نسبت به مريض و نحو آن تا صحت يابد.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
چنانكه فرموده:
«الْعَيْنُ حَقٌّ، وَ الرُّقى حَقٌّ، وَ السِّحْرُ حَقٌّ، وَ الْفأْلُ حَقٌّ» يعنى: «بد نظرى حقيقت است و اثر دارد، عوذهها (افسونها) حقيقت است و اثر دارند. سحر حقيقت دارد، فال حقيقت دارد.»
(شرحهای حکمت:
) منظور فال نيک است چنانكه در
خواهد آمد.
یک مورد از اين ماده در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «رقیه»، ج۱، ص۴۶۳-۴۶۴.